به بحث شیرین خونه دار شدن در کانادا بر می گردیم. گفتم که پیش پرداخت خونه رو میدید و یا علی رو میگید. اما قبل از اینکه عشق آغاز بشه، یک نکته مهم رو باید مد نظر داشته باشید و اون اینکه اگر میزان پیش پرداخت خونه پایین باشه (تو مایه های همون ۵ درصد حداقلی که گفتم) معامله شما از نظر بانک، ریسک بالایی داره. بنابراین لازمه شما وامتون رو بیمه کنید. مبلغ خرید بیمه (اگر اشتباه نکنم) ۲ درصد از مبلغ وامتونه، و این یعنی شما از کل پول خونه، فقط ۳ درصدش رو داده اید! بنابراین ۹۷ درصد قیمت خونه رو بدهکار خواهید بود.
صحبت بدهکاری شد، این بدهی رو به کی دارید؟ فروشنده؟ نه خیر! بدهی شما به بانکه. فروشنده، پولش رو تموم و کمال می گیره و میره دنبال زندگیش. شما می مونید و بانک و حالا جرات دارید یک سنت کمتر و یا یک روز دیرتر اقساطتون رو بدید! این مساله باعث میشه که خیال همه طرفین معامله راحت باشه، نه فروشنده دنبال شما می دوه که جون مادرت چکت رو پاس کن، نه شما دنبال فروشنده باید بدوید که جون مادرت بیا سند بزن! همه چیز روال قانونیش رو طی می کنه و همه هم راضی.
خب، این از پیش نیاز خونه که همون آماده شدن برای پرداخت down payment بود. مرحله اول خرید خونه، طبیعتا اینه که اول خونه رو پیدا کنید. این کار مشابه اجاره خونه، با مراجعه به یک مشاور املاک، مثل دوست عزیز بنده جناب آقای مصطفایی انجام میشه. مشاور املاک شما در لیست املاک ارائه شده بر حسب منطقه و بودجه ای که دارید و سایر پارامتر ها میگرده و براتون احتمالا یک لیست از خونه های قابل معامله رو ارسال می کنه. اونهایی که خوشتون میاد رو بوک می کنید برای بازدید. در زمان مقرر شده، به همراه مشاور املاکتون به اون املاک مراجعه می کنید و خونه رو می بینید. معمولا بار اول که میرید بازدید، کلیات خونه رو می بینید و حتما برای بار دوم باید مراجعه کنید تا با دقت بیشتری خونه رو بررسی کنید. اینجا اهمیت داشتن یک مشاور املاک قابل اعتماد و درستکار معلوم میشه. خیلی ها هستند (متاسفانه از هموطنان عزیزمون هم جزء این افراد پیدا میشن) که خیلی راحت فقط فکر جوش دادن معامله هستند و کاری به شما و سرمایه شما و آینده ملک شما ندارن. یکی هم میشه آقای مصطفایی، که خودم شاهد بوده ام به طرف گفته اگر می خوای من برات خونه بخرم، باید سر فرصت باشه و اجازه بدی ملک خوب برات پیدا کنم، اگر عجله داری، به فرد دیگه ای مراجعه کن. خیلی خیلی باید در مورد انتخاب مشاورتون دقت کنید، صحبت لااقل یک میلیارد تومن پول (با توجه به نرخ دلار این روزها) و حداقل ۲۵ سال تعهد مالی اونم به موجودیت بی رحمی به اسم بانکه! مشاور بد در چشم به هم زدنی هرچی در طول عمرتون رشته اید رو پنبه می کنه و دستتون هم به هیچ جا بند نیست.
بعد از اینکه ملک مورد نظرتون رو پسندیدید، لازمه که به هزینه های جانبی ملک هم با کمال دقت توجه کنید. نوع ملکی که انتخاب می کنید در این هزینه ها بسیار موثره، به عنوان مثال کاندوها یک هزینه ماهیانه دارن تحت عنوان کاندو فی، یا همونی که توی ایران بهش می گفتیم شارژ ساختمون. این عدد، اصلا رقم کوچیکی نیست و باید خیلی بهش دقت کنید، مثلا برای یک واحد ۶۰ متری در یک برج معمولی، ماهی حداقل ۳۰۰ دلار هزینه به مدیریت ساختمون باید پرداخت کنید. این مبلغ هزینه های نگهداری ساختمون، از قبیل برق مشاعات، اتاق های بازی ساختمون، سالن ورزش، احتمالا استخر و سونا و جکوزی رو شامل میشه. در اکثر ساختمون ها، پول آب مصرفی رو هم در برمیگیره ولی بعضی ساختمون ها پول آب رو باید جدا پرداخت کنید. کاندو های جدید و نوساز معمولا هزینه برقشون رو هم جدا دریافت می کنن ولی کاندوهای یک مقداری قدیمی تر، پول برقشون هم جزء شارژ ساختمون محاسبه شده. حتی یک بار برای مهمونی به یک کاندو در مارکهام رفته بودم، صاحبخونه می گفت هزینه کیبل ساختمون هم جزء کاندو فی در نظر گرفته شده (در کانادا و آمریکا، تلویزیون، اینترنت و تلفن به صورت یک کابل کواکسیال در اختیار شما قرار می گیره و برحسب پولی که پرداخت می کنید، میتونید پکیج های کانال های تلویزیون رو خریداری کنید).
طبیعتا اگر هاوس بخرید، کاندو فی نداره. هاوس (house یا همون خونه حیاط دار خودمون) انواع مختلف داره: detached، semi detached و town house. خونه های detached خونه هایی هستند که ساختمون خونه وسط یک زمین واقع شده و از هیچ طرفی خونه به همسایه ها وصل نیست. خونه semi detached خونه ایه که از یک طرف به خونه همسایه وصله و town house هم خونه ایه که از دو طرف به خونه های همسایه متصله. طبیعتا خونه های نوع اول از همه گرونتر هستند، البته بسته به موقعیت ملک. مثلا در تاریخ نگارش این متن، بطور متوسط در شهر تورنتو قیمت خونه های هاوس (نه کاندو) ۱٫۱ میلیون دلاره (بله، بیشتر از ۳ میلیارد تومن ناقابل!). یک تاون هاوس در منطقه روزدیل (از بهترین و مرغوبترین نقاط تورنتو) میتونه خیلی راحت ۲ میلیون دلار باشه! توی اگلینتون، خونه سمی دیتچد یک میلیون و هشتصد هزار دلار. در زمان ترقی ملک هم، هاوس خیلی بیشتر از کاندو منفعت داره ولی خب برای آدمی مثل من با زندگی کارمندی، همچین چیزی رویاش هم می تونه خنده دار باشه!
ادامه دارد…
سلام
ممنون از اطلاعات خوبتون. ایشالله خیلی زود به همه ی رویاهای خوبتون برسید.ما هم همینطور.
ممنون و همچنین
سلام
مفید بود مث همشه
سپاسگزارم
🙂
عالی بود امیر حسین
بی صبرانه منتظر قسمت ۳ هستم!
سپاس
جالب بود ,,البته فکر کنم اون خونه ها مالیات سنگینتری هم داشته باشن ,نوشتید که برای کارمندی مثل شما , فکر کردن به همچین چیزی میتونه جک باشه , به نظر شما مثلا یک مهاجر که در ایران یه زندگی متوسط ساده و معمولی داره , چند سال طول میکشه تا در کانادا , به اون زندگی که دوست داره برسه , البته منظورم یک حد معقول هستش , مثل خرید خونه , ماشین , پس انداز و… ,هست
در مورد مالیات بهش می رسیم. در مورد ماشین هم به زودی و بعد از تموم شدن پست های مربوط به خونه می نویسم.
بقیه سوالاتتون، مبهمه. اون کارمندی که توی ایران زندگی معمولی داره، چقدر از شرایطی که قبلا در موردش گفتم رو داره؟ خرید خونه، چه خونه ای و کجا؟ کاندو؟ هاوس؟ تاون هاوس؟ تورنتو؟ ریچموند هیل؟ میلتون؟ مارکهام؟ نیومارکت؟ ماشین چی مد نظرتونه؟ پورشه و مازراتی؟ بنز و بی ام و؟ کادیلاک و فورد؟ تویوتا، کیا، هوندا، نیسان؟ پس انداز چقدر و به چه میزان؟!
می بینید پارامتر هایی که دخیل هستند خیلی زیاده. تازه در کنار تمام اینها، میایید کانادا و بعد استاندارد زندگیتون و تعریفتون از زندگی عوض میشه! ممکنه همه اینهایی که گفتید رو بیخیال بشید، براتون یک کلبه (cottage) نزدیک یک دریاچه به همراه قایق موتوری مهم بشه! مسخره نمی کنم، واقعا این اتفاق میفته! چون می بینید براحتی براتون قابل دسترسه و از طرفی جو و فضای اینجا، شما رو تشویق می کنه برید دنبال عشق و حال زندگی، نه اینکه پول روی پول بذارید و ملک پشت ملک بخرید.
چه جالب…اونوخ مالیات بحثش چطور میشه؟با این اوصاف که گفتی آدم خونه نخره که راحت تره…البته تو ایران هم خونه شده ی جور منبع درآمد ی عده.خریدش راحت نیست و تا آخر عمرت باید وام بدی.یکی از آشناهای ما بعد از سی و اندی سال خدمت و تو بازنشستگیش تازه آخرین قسط خونه اشو داد و ی آپارتمون هفتاد متری رسما مال خودش شد…میدونی کلا یا باید اجداد پولدار داشته باشی یا اونقد بدویی که ی جد پولدار بشی برا آیندگانت…ما کارمندا هم که تکلیفمون معلومه.ول معطلللللللللللللل
به اون قسمت هاش هم می رسیم. چرا خونه نخری راحت تری؟ پولی که برای اجاره میدی رو خب برای اقساط پرداخت می کنی.
اطلاعاتتون عالیه -راستش امروز خبر حادثه خانم مریم رشیدی در کلگری رو در سایت نشنال پست خوندم – حقیقتآ حالم از هرچی مهاجرت و کانادا و آمریکا و… به هم خورد . خواهشآ کمی هم برای هم وطنان از نحوه مقابله با مجرمین هم در مراکز عمومی بنویسید.
اون مورد که گفتید در کانادا خیلی به ندرت پیش میاد. از نظر نرخ جرائم کانادا آمار بسیار کمی داره. در مورد امریکا ولی داستان متفاوته اونجا رسما جنگله! سلاح خیلی راحت در اختیار همه قرار داره اما کانادا اصلا اینطور نیست.
عجب. فیمتهای بسیار نجومی بود. طرف ماهی ۱۲۰۰ الی ۱۳۰۰ اجاره بده بهتره تا بیاد بره زیر این همه قسط و بدهی. طرف لااقل کلی درامد داشته باشه تا بتونه قسط بده. این وامها که گفتی مثلا قسط هاش چند تومنه. یک کاندو که ۶۰۰ هزار دلار باشه به فرض. بانک چند درصدشو و ماهی چند قسطش میشه.
به اونجاها هم می رسیم، صبر داشته باش!
سلام خونه دار شدن قسمت یک رو پیدا نکردم میشه راهنمایی کنید؟
سلام خونه دار شدن در کانادا قسمت یک رو پیدا نکردم؟
سلام ، با قیمت های سال ۹۸ این خانه ها دیدنی هستند واقعا ! یعنی خانه ۱٫۱ میلیون دلاری الان با دلار ۱۳۴۰۰ تومان ، میشود ۱۴ میلیارد و هفتصد میلیون تومان ! واقعا دیگر تبدیل قیمتها به تومان به شوخی تبدیل شده اند.
و البته خونه هم اینجا بشدت بالا رفته. آپارتمان ۶۰ متری که قیمتش ۴۵۰ هزار دلار بود، الان شده ۶۵۰ هزارتا.