خاطرات مهاجرت به کانادا خاطرات و تجربيات شخصی در مورد مهاجرت به کانادا
از امروز به مدت دو هفته در یک سری کارگاه هایی که توسط JVS Toronto برگزار میشه شرکت می کنم. راستش خیلی امیدوار نیستم که بدردبخور باشه، یعنی اون چیزی که ادعا می کنند و در مصاحبه ها با شما در میون میذارن، قطع به یقین بسیار بیشتر از اونیه که در عمل شاهدش خواهید بود. اما امیدوارم حداقل یک دید کلی در مورد بازار کار کانادا بدست بده. بدیش اینه که کلاس برای همه افراد در نظر گرفته شده، بنابراین در زمینه های مختلف شغلی آدم هایی هستند که در این کلاس شرکت می کنند (از این نظر همونطوری که قبلا گفتم، بنظر می رسه کلاس های Acces مناسب تر باشند). ولی به هر حال، باید از یک جایی شروع کرد و چیزی که من در کتابخونه تورنتو دیدم، Absolutely bullshit بود (با همین غلظت و شدت). جلسات YMCA رو نرفتم و Acces هم که در جریانه.
به هر حال، امروز ساعت ۹ و نیم لک و لک بلند شدیم رفتیم تقاطع Keel و Finch. حدودا ۲۰ و خرده ای نفر اومده بودند، مطابق انتظار هموطنان همیشه در صحنه هم حضور داشتند، اما دیگه فکر نمی کردم majority کلاس با ایرانی ها باشه! همه هم آرشیتکت و دو نفر هم معلم زبان انگلیسی. از سایر ملیت ها، یک نفر از پاکستان بود، هندی داشتیم و چشم کشیده و … دو سه نفر در زمینه IT کار می کردند، آقای پاکستانی مدیر محصول در شبکه بانکی کشور خودشون بود! Wow، بنظرم ازش می تونم اطلاعات خوبی کسب کنم و احتمالا علی و یوسف هم براشون جالب خواهد بود. یک خانمی هم در زمینه IT کار کرده (بدلیل اینکه مثل هومن بود، نتونستم جزئیات بیشتری از کارش بفهمم – یوسف و علی الان متوجه شدن قضیه از چه قراره!) و یک آقای چشم کشیده که ملیتش رو نفهمیدم، در زمینه محیط های Embedded دوست داره کار بکنه. همونطوری که حدس می زدم قسمت عمده ای از کلاس به حرف زدن و این چیزها می گذره، منتها موارد بدرد بخوری هم توش پیدا میشه. قراره در انتهای این دوره دو هفته ای، مهارت های مصاحبه ای مون بهتر بشه و از طرف دیگه رزومه مون رو بهتر کنیم.
چیزهایی که امروز پی بردم، یکی استفاده خیلی وسیع کانادا از سیستم NOC هست (همون کدهایی که زمان اقدام برای مهاجرت، از سایت مربوطه پیدا کردیم). توی این سایت، لیست تمام مشاغلی که در کاناداشناخته شده اند اومده. بسیار مهمه که بدونید چکاره هستید! مهندس کامپیوتر هستم، شغلم آزاده، آدم خفن هستم و … اینجا خریدار نداره. باید بگردید و عنوان شغلی دقیق خودتون (یا نزدیکترین مورد) رو پیدا کنید و در رزومه، اقدام برای کاریابی و … اون رو مد نظرقرار بدید. مثلا من توی عناوین شغلی ام، software design manager زده بودم. یوسف رزومه ام رو که دید گفت این چیه نوشتی؟ همچین چیزی تا بحال نشنیدم. اما بر طبق صحبت های امروز این معلم، من باید دقیقا همین رو بنویسم. بسیار مهمه که NOC شغل خودتون به همراه کد چند رقمی اش رو بدونید و از روی همون سایت هم می تونید لیست وظایف اون ردیف شغلی رو پیدا کنید.
مطلب بعدی در مورد کارهای رگیولیتد است. اینکه کاری که قراره در کانادا انجام بدید، آیا نیاز به دریافت مجوز و لایسنس داره یا نه. این رو هم با مراجعه به سایت هایی از قبیل اونی که دفعه قبل گفتم (http://www.wes.org/ca) یا دانشگاه تورنتو و یا International Credential Assessment Service of Canada متوجه می شید.
در مورد محدوده حقوقی هم، سایت Workopolis محل خوبی برای کسب اطلاعات هستش.
نکته دیگه ای که در مورد بهبود رزومه عنوان شد، اینه که در رزومه، مهمه که Accomplishment ها رو لیست کنیم، نه task های روزانه. بر این اساس، اینکه من مثلا روزانه با مشتری های مختلفی از اینجنیکو در سراسر دنیا در ارتباط بودم و رل support رو داشتم، مهم نیست. اما اینکه برای اینفوتک در مقطعی که می خواستیم شبکه بانک مسکن رو با NCC تجهیز کنیم و من ظرف یک هفته ایرادات برنامه NMS رو برطرف کردم و تونستیم مناقصه رو برنده بشیم (دوستان در جریان هستند که داستان یک مقدار با این متفاوته اما نتیجه تقریبا یکسان بود)، خیلی اهمیت داره و باید به نوعی در رزومه منعکس بشه. البته در این مورد هنوز شک دارم!!! یا بازار کار کانادا بسیار با اونی که ما فکرش رو می کنیم متفاوته و راه ورود به بازار همینه، یا اینکه دارن سر این کلاس ها چرت و پرت می بافن! زمان معلوم می کنه.
شاید این پرسشنامه برای شما هم مفید باشه. برای رزومه نویسی، توصیه شد از این کمک بگیریم:
پست خوبی بود، ایول که میری این کلاس ها رو، به نظر من حتما مفیدن، اوناییشون که خوبن حتما بدردت خواهند خورد، یک نکته راجع به NOC، همونطوری که به خودت هم گفتم این مسلما راجع به پوزیشن های دولتی و … صدق می کنه. فکر نمی کنم بیشتر شرکت های خصوصی (که مسلما درصد زیادیشون هم بین المللی هستندو در کانادا دفتر دارن) از NOC برای پوزیشن ها تبعیت کنن و بر طبق اطلاعاتی که من توی سایت آمار کانادا چک کردم (لینکش هم http://www.statcan.gc.ca/tables-tableaux/sum-som/l01/cst01/labr66a-eng.htm) تعداد کارمندهای بخش خصوصی تقریبا ۱۱٫۵ میلیون هست توی کانادا در مقایسه با بخش عمومی که ۳٫۵ میلیون هست. بنابراین فکر می کنم لزوما تبعیت از NOC مهم نباشه.
نکته ای که راجع به رزومه بهت گفتن بنظرم خیلی منطقی و درسته، رزومه های ما معمولا کار با اینجنیکو خیلی توش تاکید شده (مال خود من بعنوان نمونه) در صورتی که اون می تونه کردیت باشه ولی نقش تو توی حل کردن یک بحران می تونه توانایی تو در راستای یک مهارت باشه که حتما باید داشته باشی، فکر می کنم نکته خیلی خوبی رو گفتن.
در آخر از فایلی که گذاشتی ممنون، بدرد من که خیلی خورد.
(ترجمه شده از فینگلیش توسط ادمین! با دخل و تصرف البته!)
یک مساله جالب در مورد همین ذکر accomplishment ها در رزومه. من وقتی با معلم کلاس مطرحش کردم، گفت فلسفه این مطلب اینه که تو یک سری کارهای روزمره داری (که همکاری با اینجنیکو را شامل میشه و اتفاقا خیلی هم خوبه). این رو می تونی و باید ذکر کنی. اما به عنوان نتیجه کارهایی که کردی، دو سه تا از موفقیت هات در کار که باعث تعالی شرکت شدن رو هم بیار، به عنوان مدرک بابت اون حرف های قبلیت.
به هر حال خودت هم دیدی دیگه، رزومه هرکی رو نگاه می کنی، اولش نوشته A result driven… حالا اگر راست میگی، باید نشون بدی واقعا اینطوری هستی.
اینجا تو محله ما به دو فسمت اچیومنت و ریسپانسبیلتی تقسیم میکنن.
اچیومنتت میتونه بشه بانک مسکن و کاری که کردی که سوادم نمیرسه
responsibility هم که اینفو تک و مستریاش و….
به نظر من هم NOC و فراموش کن ، تو محل ما هم یه همچین چیزی بود اما مصاحبه دوم یارو گفت این چیه میگی 😀 منم گفتم خوب خونواده خوبن چه خبرا 😀
بعد از صحبت با Acces کاملا با حرفت موافقم. این یکی از دلایلیه که آدم باید بدونه از کی راهنمایی بگیره و بی خودی خودش رو علاف نکنه.
دیدم هیشکی برا این پست کامنت نزاشت دلم سوخت . جزوه هاتو خوش خط بنویس !
یوسف نوشته منتها فینگلیشه! دارم ترجمه اش می کنم!
جزوه نمیگن، اینا پیغمبراشون کتاب دارن!
درود
پیوند workpolis باز نمیکنه
حالا جدای از اینکه نام کامل و ID شغل توی NOC واسه کار در شرکت‌های خصوصی به کار میاد یا نه، باید بگم که من رفتم ttp://noc.esdc.gc.ca و Keywordهایی مثل computer و linux رو جستجو کردم اما چیزی که در رابطه با “Linux System Administration” باشه پیدا نکردم :'(
من اینجا تو ایران اولش با ادمین لینوکسی شروع کردم اما علاوه بر لینوکس، یه مقدار ادمین ویندوز و یه مقدار dba و نمیدونم کار با سیسکو و کریو و زیمبرا و راه‌اندازی شیوه بک‌آپ گیری و … هم انجام میدم. تو شرکت خودمون که میگیم “IT-Operations engineer” یا به اصطلاح گوگل‌ش “Site Reliability Engineer” .
۱- شما که دستتون تو کاره و خدا رو شکر توی حوزه IT هم فعالیت میکنید، میشه خواهش کنم بفرمایید این پوزیشن رو بیشتر با چه اسمی توی کانادا و مشخصا تورنتو میشناسن؟
۲- بند رگیولیتد رو متوجه نشدم دقیق. آیا منظورتون اینه که واسه مشغول شدن تو برخی پوزیشن‌های شرکت ها باید مدرک دانشگاهی/حرفه ای معتبر داشت و بقیه نمیخواد؟ یا منظور دیگه‌ای داشتید؟
ممنون
۱- Devops یا Linux administrator. بهتره روی تکنولوژی های virtual machine هم کسب تجربه کنید چون تقریبا همه جا داره میره روی کلاود (اگر تا الان نرفته باشه!)
۲ – بله درست متوجه شدید، منتها رشته های کامپیوتری از این مقوله مستثنا هستند.
ممنون از پاسخ‌هاتون.
ESXi و Proxmox کار کردم ولی خوب دیدم سوال طولانی شده دیگه گفتم همه تکنولوژی‌هایی که کار کردم رو نیارم تو متن سوال 😉
متاسفانه دست ما تو ایران از AWS کوتاهه که میدونم به شدت محبوب و پرمتقاضی هست اونطرف. کاشکی میشد بتونم قبل از مهاجرت، یه چند وقتی بتونم با AWS کار کنم 🙁 (شما راهی سراغ ندارید؟)
به نظرتون کار با OpenStack یا OpenShift یا Docker که واسه ما که دستمون به AWS نمیرسه خداست، میتونه برای شرکت‌های کانادایی و آمریکایی جذاب باشه و نکته مثبتی توی رزومه به حساب بیاد؟
مسلما. AWS رو خیلی جاها استفاده می کنن، اما کم هم نیستند جاهایی که براشون AWS گرونه و بنابراین رو به راهکارهای دیگه ای میارن.
تا قبل از پاسخ شما فکر میکردم که هزینه AWS کمتر از هزینه خرید/اجاره و نگهداری سرورهای اختصاصی درمیاد و واسه همین هم شرکتها میرن سراغ AWS.
ممنون که راهنمایی کردید.
امیر حسین جان مطمئن باش بیام کانادا پیدات میکنم و یه ماچت میخورم از بس که باحالی و خیرمند.
رحمت به شیری که خوردی
چاکرم:)
لطف داری