دوستان همه مشغول دید و بازدید عید و مسافرت و لذت بردن از تعطیلات عید هستند (و ما هم دلمون میسوزه که سرمون بی کلاه مونده)، خبری از بازدید کنندگان به گوش نمیرسه! امیدوارم خوش باشید و خوش بگذرونید، همیشه.
پارلمان کانادا، لغو قانون شهروندی موسوم به C24 رو تحت قانون جدیدی به نام Bill C6 دیروز رای گیری کرد و با اکثریت آرا هم تصویب شد (چیزی که محرز بود، هرچند نمایندگان محافظه کار جفتک پرونی زیاد کردن ولی دیگه هارپر جونشون سرکار نیست). مرحله بعدی، تبدیل این مصوبه به قانونه که دفعه گذشته یکسال برای اجرایی شدنش منتظر شدیم، اما ظاهرا این بار قرار نیست انقدر طول بکشه. اگر حوصله دارید، می تونید جنگ و جدل نمایندگان رو اینجا بخونید. هرچند بعضی ها (از جمله برخی هموطنان ایرانی، که کانادایی تر از کانادایی ها هستند) مواردی از قبیل تروریسم و یا تقلب در اخذ شهروندی (بنده هم معتقدم با این افراد باید برخورد بشه) یا محلل شدن کانادا برای دریافت اقامت و پاسپورت کانادایی (با این موافق نیستم) مخالف هستند، اما قانون اساسی کانادا به صراحت میگه یک کانادایی حق داره هرجای دنیا رو برای زندگی خودش انتخاب کنه. از این نظر، قانون C24 مغایر با قانون اساسی بوده و هست (شورای نگهبان هم نداریم که مصوبه رو رد کنه) و از طرفی خود نخست وزیر کانادا هم تاکید داره که A Canadian, is a Canadian, is a Canadian. علی ایحال، شرایط داره به نفع همه کانادایی بعد از این ها تغییر می کنه! جاستین مچکریم!
مطلب بعدی، یک ایرانی بسیار توانمند در حوزه رسانه به نام ژیان قمیشی حضور داشت که سال گذشته با اتهامات سوءرفتار جنسی با چندین زن، از کار معلق شد و تحت محاکمه قرار گرفت. ژیان یک برنامه به نام Q رو در شبکه پر مخاطب CBC اداره می کرد و از طرف مسئولین این شبکه یکدفعه از کار معلق شد و پشت سرش، چندین زن هم ازش به دلیل سوء رفتار جنسی شکایت کردن. جنجال رسانه ای برپا شد و آبرویی برای این بنده خدا نموند. وقتی هجوم رسانه ای بهش رو دیدم، بنظرم یک مقدار شرایط غیر عادی اومد که بدلیل تازه وارد بودنم به این جامعه، گذاشتم به حساب اینکه خب اینجا حتما همینطوریه دیگه! اما امروز یک جای دیگه هم خوندم که این بنده خدا ظاهرا قربانی زیرآب زدن و تبانی های پشت پرده ای از طرف یک عده آدم صاحب نفوذ شده، اون هم بدلیل علاقه ای که به ایران نشون می داده و در فرصت های مختلف، از ایران و ایرانی ها در برنامه اش به نیکی یاد می کرده.
نکته جالب توجه، سیستم قضایی کاناداست. این سیستم – که واقعا به احترامش باید سر خم کرد – کاملا مستقل و بدور از هرگونه تاثیرپذیری از هیاهوی رسانه ای و تبلیغاتی عمل می کنه و امروز، ژیان قمیشی رو از همه اتهاماتش تبرئه کرد. نقش وکیل بسیار زبردست قمیشی، خانم مری حنین در این موفقیت بسیار پررنگ بود و این خانم شیک پوش و قاطع، به خوبی تونست همه هجمه های تبلیغاتی بر علیه قمیشی رو بی اثر کنه. هرچند CBC باز هم از رو نرفته و با پررویی مدعی شده که رفتارهای قمیشی در شان این شبکه نیست و بنابراین همکاری اون با شبکه منتفیه، اما شکایت قمیشی از شبکه و درخواست غرامت ۵۵ میلیون دلاری می تونه حال کسانی که یک ایرانی رو به ناحق متهم کرده بودند، جا بیاره!
باز هم تاکید می کنم، سیستم مستقل قوه قضائیه کانادا، یکی از نقاط بسیار مثبت این کشوره و یقینا اگر قرار باشه از مزایای کانادا بخوام بگم، این سیستم جزء موارد صدر لیسته. یک نمونه دیگه اش (که یادم نمیاد در این وبلاگ نقل کرده باشم) در مورد خود من اتفاق افتاد، سال ۲۰۱۱ علی مختاری یک فراخوان در وبسایتش داد، مبنی بر اینکه می خواهیم از وزیر مهاجرت کانادا به قوه قضائیه کانادا شکایت کنیم! بدلیل اینکه اداره مهاجرت قول داده بود ظرف ۶ تا ۱۸ ماه به پرونده ها رسیدگی کنه و الان این مدت گذشته و هیچ خبری هم نشده. هرکسی می خواد، با ما در این راه همراه بشه. منم که کلا سرم برای دردسر و شاخ بازی و کل کل درد می کنه (با اهلش البته! سالها پیش دوست بسیار عزیزی در بازار فرش تهران این رو به من یاد داد که اگر خواستی با کسی سرشاخ بشی، با آدم بزرگها سرشاخ شو. آدمهای کوچیکتر یا هم ردیف خودت، ارزش کل کل کردن رو ندارن، با کسی سرشاخ شو که اگر شکست هم خوردی، برات خیلی سرشکستگی نیاره، همین که باهش جنگیدی خودش افتخار خواهد بود)، با مختاری همراه شدم. یک عده از بچه ها با تردید به این مساله نگاه می کردن، می گفتن اگر باهت سر لج بیفتن و پرونده ات رو رد کنن چی؟ جوابم این بود که اگر قرار باشه کانادا هم مثل ایران لج و لجبازی بخواد بکنه، همون بهتر که توی همین مقطع پرونده ام مختومه بشه و برم دنبال زندگیم. من می خوام شرایطم بهتر بشه، قرار باشه برم جایی که ازش بترسم چه فایده ای داره؟
خلاصه ما هم همراه شدیم و پرونده ای تشکیل شد و جالب لایحه ای بود که از طرف دادگاه فدرال کانادا ایمیل شد! بالاش نوشته بود، این شکایتی است از طرف امیر حسین روشناس به عنوان خواهان، و وزیر مهارجت دولت فدرال کانادا به عنوان خوانده! همین عنوان تا مدتها لبخند رو به لبم میاورد! بعد هم که جیسن کنی به وکیل ما گفت اگر شکایتتون رو پس بگیرید، پرونده ها رو در اسرع وقت بررسی می کنم و همین کار رو هم کرد! اونجا بود که فهمیدم سیستم قضایی این مملکت، قابل احترام و تکریمه.
سلام سال نوتون مبارک.چه مطلب جالبی بود.یه سیستم قضایی سالم و بی طرف واقعا ارزشمنده و قابل احترام.چیزی که …!
متن شما رو کمی ویرایش کردم که در اینجا تخته نشه!
سلام. جناب روشناس. و ممنون بابت خبر خوبی که دادین. یه راهنمایی ازتون میخواستم. عذر خواهی میکنم که سوالمو اینجا میپرسم.
۱-من اگر ۶ آپریل لند کنم از لحاظ پیدا کردن خونه واسه اجاره دچار مشکل نمیشم؟ چون میخوام حداکثر یک هفته تو هتل بمونم و هزینه ام زیاد نشه. آیا میتونم خونه خالی و مناسب رو ظرف یک هفته پیدا کنم و قرارداد از وسط ماه ببندم؟ چون شنیدم که خونه ها از اول ماه خالی میشه و وسط ماه شاید مشکل باشه.
۲-تقاطع خیابان یانگ و شپرد رو تائید میکنید واسه اجاره؟ کلا برای یه تازه وارد کجا رو پیشنهاد میکنید؟
۳-آیا برای اسکان موقت جایی بهتر و ارزانتر از هتل رو برای روزهای اول سراغ دارین که بتونم از ایران رزرو کنم؟ تو پست های قبلیتون دیده بودم که از ایران جایی رو رزرو کرده بودین. میشه طریقه شو بفرمائید؟
ببخشید که طولانی شد.
باتشکر از شما.
سلام دوست گرامی
تفاوتی نمی کنه، خونه خالی اگر پیدا بکنید (حتما پیدا می کنید، منظورم اینه که زمانی که خونه پیدا کنید) هر زمانی از ماه باشه می تونید قرارداد ببندید، دوست خود من موعد اجاره اش پنجم به پنجم هر ماه بود.
یانگ و شپرد دیگه گاو پیشونی سفید تورنتو هستش 😉 چرا که نه، جای خوبیه، نزدیک به مترو و همینطور مراکز خرید ایرانی، بله برای استقرار اولیه خوبه و شاید بعدها هم به این نتیجه برسید بهترین نقطه همونجاست. بنده به شخصه میدتاون و حول و حوش خیابون یانگ رو ترجیح میدم، بدلیل اینکه جمعیتش بیشتر وایت هست (احساس خارج بودن رو می کنید)، با کلاس تره و مواردی از این قبیل. منتها گرونتر هم هست، بر خلاف ایران و تهران، اینجا جای با کلاسش بالای شهر نیست، وسط شهره! داون تاون هم خوبه به لحاظ جنب و جوش و سرزندگیش اما هم هزینه زندگی بالاتره و هم ممکنه به لحاظ فرهنگی خیلی نپسندید که مثلا نزدیک نایت کلاب یا محله همجنس گرایان زندگی کنید.
من جایی که رزرو کرده بودم رو پیشنهاد نمی کنم بدلیل اینکه اون آدم کلاهبردار بود، نصف یک زیرزمین رو ۱۶۵۰ دلار برای یک ماه بمن اجاره داده بود! در حالیکه کل زیرزمین ماهی ۸۵۰ دلار اجاره اش بیشتر نبود! ظرف یک هفته خونه پیدا کردن، صادقانه بگم یک مقداری غیر ممکنه (محال نیست ولی غیر ممکنه). خصوصا اینکه سابقه اعتباری و همینطور درآمد ندارید و صاحبخونه این موارد رو از شما مطالبه می کنه. اولا خودتون رو برای پرداخت اجاره چند ماه جلوتر آماده کنید (عرفش به این ترتیب هست که اجاره ماه اول و ماه آخر رو در زمیان قرارداد از شما می گیرن، اما بدلیل مواردی که گفتم شما ندارید، اجاره ماه اول و مثلا ۵ ماه آخر رو ممکنه ازتون اول کار مطالبه کنن). صاحبخونه های چینی حتی ممکنه بگن کل اجاره یکسال رو پیش پیش بده، بنده به شخصه اینکار رو نمی کنم بدلایلی که شاید توی این وبلاگ بهشون برخورد کرده باشید!
نمیدونم زمانی که شما وارد میشید آیا تعطیلات بین ترم کالج Seneca هست یا نه، اگر باشه می تونید برای یک ماه با قیمت خیلی خوبی از خوابگاه دانشگاه که بسیار تمیز، بسیار مناسب و از همه نظر خوب هست برای اسکان موقت استفاده کنید. آقای مصطفایی هم که به بنده لطف دارند و می تونید با ایشون هم مشورت کنید.
خیلی ممنونم از راهنماییتون. من با آقای مصطفایی هم تماس گرفتم و ایشون هم خیلی لطف داشتند و راهنمایی کردند. راستش مواردی که ایشون معرفی کردند فقط کاندو بودن با قیمتهایی که از ۱۳۵۰ شروع میشد تا ۲۵۰۰ که برای من خیلی گرون هستند. من جاهای نسبتا خوبی رو تو craigslist پیدا کردم ولی نمیدونم واقعا مناسبه یا نه؟ و آیا اصولا به یه تازه وارد اجاره میدن یا نه؟ مثلا دوست دارم نظرتون رو در مورد آگهی زیر بدونم:
http://toronto.craigslist.ca/tor/apa/5486360814.html
و حتی قیمتهایی پایینتر از این مورد نظر من هست.
در مورد اینکه فرمودین از هر چندم ماه میشه قرارداد بست خیالم رو راحت کردین. من تو چند تا وبلاگ خونده بودم که خونه ها معمولا از اول ماه خالی میشن و قراردادها رو هم معمولا از اول ماه می بندن. حتی یکی گفته بود که اصلا از وسط ماه قرارداد نمیبندن.
راستی امکانش هست من شماره تماس شما رو داشته باشم که اگر راهنمایی نیاز بود ازتون کمک بگیرم؟
خب این موردی که نشون بنده دادید، رنتال هست و نه کاندو. من چون سر تمیزی خیلی وسواس دارم، باید لباسشویی برای خودم داشته باشم و تابستونها هم ایرکاندیشن برام خیلی مهمه (بشدت گرمایی هستم).
دنبال رنتال اگر هستید، این مورد هم جای خیلی خوبیه و یکی از دوستانم هم که اونجا سکونت داره خیلی راضیه: http://www.enderbymanagement.com/apartments
مشکل رنتال همونیه که گفتم، باید یک co signer داشته باشید و دیگه اینکه نمی دونم اون مورد اول ماهی که گفتید صدق می کنه یا نه.
جناب نعیم، ۶ آپریل کالج سنکا هنوز تعطیل نیست و شاید تا آخر اپریل بخواهید برایش صبر کنید. اما یک هفته ای خونه پیدا کردن هم سخت هست. از همین الان باید جستجو را شروع کنید و تازه الان هم ممکن است دیر باشد اما به هر حال نمیشود نا امید بود. در سابتهای زیر دنبال خانه بگردید:
۱- صفحه فیس بوک نیازمندیهای ایرانیان تورنتو
۲- سایت کی جی جی Toronto kijiji
http://www.kijiji.ca/h-gta-greater-toronto-area/1700272
۳- سابت viewit Toronto
http://www.viewit.ca/
۴- سایت کریگز لیست (این یکی بیشتر آمریکایی هست تا کانادایی، ولی باز هم موارد کانادایی زیادی در آن میتوانید پیدا کنید!)
https://toronto.craigslist.ca/
———————————————
برای ایام اقامت اولیه هم میتوانید از این سایتها استفاده کنید و به مراتب قیمتی کمتر از هتل را بپردازید!
https://www.airbnb.ca/s/Toronto–Canada?s_tag=wdqwhM1d
https://ca.hotels.com/ (سایتی برای جستجوی هتلهای ارزان در سراسر جهان)
http://www.hostelbookers.com/ (سایتی برای حستجوی اتاقهای ارزان در سراسر جهان)
موفق باشید!
یک نکته در مورد Viewit، این شرکت رنتال داره نه کاندو، و معمولا رنتال ها بدلیل اینکه شرکتی هستند، از شما علاوه بر مواردی که عرض کردم یک Co signer می خواهند، یعنی کسی که در جایی شاغل است و به نوعی شرایطی را که شما ندارید، دارد. این فرد از طرف شما متعهد می شود که در صورت عدم پرداخت اجاره توسط شما، متقبل اجاره بشود که پیدا کردن چنین فردی ممکن است مشکل باشد.
در مورد airbnb با ایشون موافقم، ممنون از اطلاع رسانی، منتها نمی دونم بدون کردیت کارت امکان پرداخت و رزرو از ایران وجود دارد یا خیر.
ممنون شازده کوچولوی عزیز بابت معرفی سایتهای مفید. اما سوال اینه که آیا امکان رزرو جایی از ایران و قبل از لندینگ میسر هست؟ و اگر هست راهش چیه؟
اصلا وقتی یه تازه وارد لند میکنه چیکار باید بکنه واسه اسکان؟ همینطوری راه بیافته بره ببینه کجا جا داره و قیمتش خوبه؟ (که طبیعتا با خانواده و اون همه وسایل غیر ممکنه. (به قول امیر حسین خان محال نیست ولی غیر ممکنه)) یا اینکه جایی رو قبلا باید از ایران رزرو بکنه؟ دوستان در شرایط مشابه چیکار میکنن معمولا؟
سلام٬
بهترین روش برای کسانی که تازه وارد هستن پیدا کردن محل اسکان موقت از سایت هایی شبیه به airbnb هست٬ ضمن اینکه باید دقت کنید در هنگام جستجو گزینه ی entire home رو انتخاب کنید تا خونه هایی که هر اتاقش رو به یه نفر اجاره میدن بهتون نمایش نده٬ اینو چون با خانواده هستین گفتم.
در مورد رزرو و پرداخت از ایران هم فک کنم میتونید از صرافی ها و سایت هایی مثل تهران پیمنت که تو اپلای ابرود نمایندگی دارن کمک بگیرید.
ضمنا امیرحسین ممنون بابت خبر خوبی که بهمون دادی ؛)
جناب نعیم، همچنان در صدر همه ی سایتها، صفجه ی نیازمندیهای ایرانیان تورنتو در فیس بوک را مطرح میکنم. همین الان به این صفحه سر بزنید موارد متعددی را پیدا می کنید اما حتما و هر چه زودتر یک مکان را فبل از آمدن قطعی کنید. من تورنتو نیستم، اما اگر دوستان فعال در این وبسایت اعم از نگارنده و آقای Cort همکاری کنند، همیشه در روزنامه های ایرانی تورنتو یک پانسیون به نام مریم در بالای پلازای ایرانیان (تهرانتو) تبلیغ میشود که اکثرا پذیرای تازه واردین ایرانی است و هماهنگی آنجا قطعا از داخل ایران میسر می باشد فقط شما به شماره تلفن و یا ایمیل آنجا نیاز دارید که همانطور که خدمتتون گفتم متاسفانه من ندارم و دوستان اینجا ممکن هست بتونند به شما کمک کنند.
آدرس وبسایت مریم این است: http://maryamhotel.ca
منتها من تماس هایی داشتم مبنی بر اینکه نرخهای آن خیلی بالاست (محلی که من از ایران رزرو کرده بودم، در مقایسه با مریم بسیار ارزانتر بود، با اینحال همونطوری که گفتم دوبرابر ارزش واقعیش پول دادم). اما یکی از دوستان خواننده این وبلاگ به من گفت که بعد از یک ماه اقامت در لوکیشن های مریم، به یکی از آپارتمان های همان فردی که به من زیر زمین رو اجاره داده بود رفته بود و هزینه اش نصف مریم شده بود.
می توانید قسمت رزرو مریم را نگاه کنید. من یک سرچ کوچیک زدم و برای ۳ هفته، شبی حدود ۱۳۰ تا ۱۴۰ دلار (مجموعا ۳۲۰۰ تا ۳۵۰۰ دلار) هزینه باید پرداخت کنید.
مواردی که توی Airbnb پیدا میشن چیزهای خوبی هستند. به این گزینه فکر کرده اید؟
همونطور که فرمودید، نرخ هاش خیلی بالاست. آقای مصطفایی هم لطف کردن http://www.libertysuites.ca/ رو معرفی کردن که اینم شبی در حد همون سوئیت های مریم بود و حتی گرانتر. Airbnb موارد خوبی رو پیدا کردم حتی با شبی چهل پنجاه دلار مبله و تو جاهای با دسترسی خوب و اکثرا تو داون تاون! باید باهاشون مکاتبه کنم ببینم شرایط پرداختشون چطوری هست؟ اگر از ایران مبلغ رو بهشون انتقال بدم، آیا به حساب سایت Airbnb باید واریز کنم یا حساب خود صاحبخونه؟ آیا قبول میکنن که بعد از لندینگ به صورت حضوری مبلغ رو پرداخت کنم؟
راستی من در مورد کاندو من هنوز متقاعد نشدم که چرا باید برای لباسشویی و ایرکاندیشن ماهی سیصد چهارصد دلار بیشتر باید پرداخت کنم؟ آیا واقعا وجود این دو آیتم اینقدر مهمه یا اینکه تفاوت مهم دیگه ای بین کاندو و رنتال هست که من نمیدونم؟
برای من خیلی مهمه! گفتم چون وسواسی هستم. ضمنا رنتال ها قدیمی تر هستند و کاندو ها نوسازتر.
این مریم خانم توی سایت اپلای ابرود یه اتاق با دو تا تشک خواب رو برای یک ماه میداد ۱۷۰۰ دلار! در صورتی که توی airbnb یه خونه رو یک ماه با تمام امکانات و اینترنت و تخت و خوراکی و … ۲۰۰۰ دلار پیدا میشد کرد در اون تاریخ و من بهتون قول میدم که ۹۰ درصد دوستان ایرانی فقط سر ایرانی ها رو شیره میمالند! دوست کرامی جناب نعیم! به نظر من airbnb بهترین گزینه هست برای شما!
https://www.airbnb.com/rooms/5666775?checkin=04%2F01%2F2016&checkout=04%2F30%2F2016&guests=4&s=OBzUXiPK
https://www.airbnb.com/s/toronto?checkin=04%2F01%2F2016&checkout=04%2F30%2F2016&guests=4&room_types%5B%5D=Entire+home%2Fapt&price_max=2001&ss_id=jxsvpgph&s_tag=OBzUXiPK
به نظرم اینجا با تاریخ ها بازی کنید بتونید گزینه های بهتری پیدا کنید و اینکه بالاخره باید به خودتون سختی بدید اگر نمیخواین هزینه ی زیاد کنید اگر هم که هزینه ی زیاد میخواین بکنین میتونین خونه ی خوب پیدا کنید که نیاز به استفاده از وسایلی مثل اتو و حتی لوازم خوراکی نکنید! شما بابت این پولی که به صاحب خانه پرداخت میکنید اگر از قبل از رزرو هماهنگ کنید میتونید از خوراکی و خیلی امکانات خونه استفاده کنید! ضمن اینکه دقت کنید که کسانی که قبلا خونه های مورد نظر رو اجاره کردن نظرات خودشون رو توی وب فرستادن! پس میتونین از اون ها هم کمک بگیرید که نظرات رو بخونید و ببینید دیگران راضی بودن یا نه!
در مورد مهمان نوازی های ایرانی های صاحب بیزنس با Cort خیلی موافقم!
جناب نعیم، نمیدونم من میون درس و بحث امتحانهای فاینال چرا نگران شما و خانواده اتون شدم؟!!! 🙂 لطفا اطلاع بدید چنانچه نتونستید موردی رو پیدا کنید و یا اگه مشکل کردیت کارت دارید، بفرمایید من به جای شما اینجا می پردازم. خدا رو شکر اینجا تا به حال من از ایرونیا جز محبت و کمک ندیدم، فکر میکنم وظیفه دارم تا جایی که میتونم منهم متقابلا به هموطنان کمک کنم.
سلام
سال نو مبارک
ما هم نه مسافرت رفتیم نه عید دیدنی میریم اینقد حوصله سر برنده است که فقط آرزو می کنم عید زودتر تموم شه!
مسافرت مخصوصا شمال توی عید خیلی حال میده!
دقیقا! بنده از شمال به شمال سفر کردم!(در واقع جایی نرفتم!) انقدر شلوغ و گرون شده که از در خونه نمیشه بیرون رفت. ماشالا جاده های و خیابونها هم همه استاندارد! دوستان تورو خدا سال بعد یکمی از جاهای دیگه ایران هم بازدید کنید. خوشتون میاد ۱۲ ساعت تو ترافیک جاده چالوس بمونید ؟ قیلون و عرق فقط تو شمال نیستااااا!
😀 😀 😀 😀
پس بالاخره روی کار اومدن جاستین داره نتیجه میده و وضع مهاجرین بهتر میشه.
شماهم عید تشریف میاوردید ایران.بهار تهران دیدنیه
متاسفانه امکانش نبود… شاید یکی دو ماه دیگه.
امیرحسین تو بفرمایید شام شرکت کن بیشتر با منشت آشنا شیم 😀
این پست رو بخون.
سلام وتبریک سال ۹۵
من از خوانندگان قدیمی وخاموش هستم .ممنون از مطالب مفید شما.
میشه توضیح بدید آیا قانون جدید ضرورت ماندن در خاک کانادا برای مدت مشخص شده را به عنوان شرط دریافت شهروندی یا تمدید PR کلاً از بین میبره .
نه دیگه, قرار نیست بیاد شهروندیش رو کلا حراج کنه! باید ۳ سال از ۵ سال رو اینجا باشید.
هدفم از سوالم این بود که درواقع چیز زیادی تغییر نکرده .صرف تقلیل شرط شهروندی از ۳به ۲سال اینهمه خوشحالی نداره .منظورم در مورد اون دسته از افرادی هست که که PR کانادا را گرفتند .ولی امکان ماندن ۲از ۵سال برای تمدید یا اخذ شهروندی را ندارند .بنظر میرسه مطقیش اینه که این دسته افراد از یک حق ایجاد شده برخوردار شدند و باطل کردن کارت اقامت بعد از ۵سال وسلب این حق با این استدلال که در خاک آنجا حضور نداشتند عادلانه نیست . .ای کاش دراین مورد هم تلاشهایی میشد .
در مورد اون بنده خدا هم آیا اگر پول نداشت که وکیل خوب بگیره و….هم میتونست بی گناهیشو ثابت کنه.خیر هرگز اونجا پول وفقط پول حرف اولو میزنه متاسفانه.وگرنه از همون اول هم معلوم بود که توطئه در کاره .
ببینید من خودم خیلی از قوانین موندن تا اقامت گرفتن دل خوشی ندارم. اما از طرف دیگه, چرا باید یک کشور بیاد و به فردی که قصد زندگی در اون کشور رو نداره, مزایای شهروندی رو بده؟ کسی که PR میگیره و امکان موندن نداره, یعنی اصلا قصد کانادا رو نداره, به قول یک نفر محلل میخواد! این آدم چه حقی براش ایجاد شده؟ مهاجرت به معنی سک سک کردن در یک کشور و بعد برگشتن به کشور اصلی خود آدم نیست.
در مورد شهروندی هم, ۴ سال میشه ۳ سال. قرار نیست ۳ سال بشه ۲ سال! برای حفظ PR هم, ۲ سال ظرف ۵ سال توی کانادا باید باشید, به نظر من این روال عادلانه است. اینکه من خودم دوست دارم زودتر سیتیزن بشم از این بابته که کارم به سرانجام میرسه, به معنی این نیست که میخوام برگردم ایران
نعیم عزیز
منم مثل شما وقتی می خواستم بیام نگران بودم اما تجربه شخصی ام رو عرض می کنم
اول به نظر من شما همونجا که امیرحسین عزیز هستن یعنی بین اطراف تقاطع eglinton و یانگ و سنت کلر و یانگ خونه بگیر. قیمتها ممکنه بالاتر باشه اما به نظر من از نظر دسترسی ، محیط ، حس در جریان بودن زندگی به مراتب بهتر از قسمت نورث یورک است. من در هر دو منطقه چند هفته ای بودم و به مراتب میدتاون را ترجیح می دهم . بخصوص در اوایل کار به نظر من رفتن به منطقه ای که ایرانیها نباشند از بسیاری جهات بهتر هست. شما از نظر ذهنی با یک آمادگی به این کشور وارد می شی که قرار گرفتن در محله ایرانیها این آمادگی را به سرعت از شما سلب می کند. ضمنا از این منطقه ای که عرض کردم بسیار راحت با مترو و اتوبوس می شود به نورث یورک و قسمت ایرانی نشین رفت.
دوم رنتالهای اینجا عموما شبیه مجتمع های سازمانی هستند و اغلب قدیمی (به قول امیرحسین عموما عرض می کنم حالا ممکنه شما مورد خوب هم پیدا کنید) اون چیزی که ما از آپارتمان در ایران تصور داریم بیشتر چیزی تو مایه های کاندو میشه
سوم سایت airbnb موارد خوبی بتون میده. من هم توصیه ام روی این سایته. بعد که جای مورد نظر رو پیدا کردین sign up کنید و پیش برید تا شماره تلفن صاحب خانه را سایت بتون بده ، بعد با خود مالک تماس بگیرید. کسانی پیدا میشن که با یک دپازیت حاضر هستن بدون کردیت به شما خونه بدن.
چهارم برای ماه اول یک کم باید در هزینه کردن کمتر سخت بگیرید. اما به سرعت سیستم دستتون میاد و هزینه ها متعادل میشه
در کل به نظر من : یک کاندو فرنیش برای حدود یک ماه از airbnb در میدتاون کرایه کنید در این مدت کردیت کارت و … رو سریع انجام دهید و خونه مناسب با شرایطتون و توقعتون پیدا کرده و تجهیزش کنید.
خیلی ممنون از راهنمایی شما و سایر دوستان که اینقدر کمک کننده هستید. امیدوارم بزودی بتونم دوستان خوبی مثل شما رو تو تورنتو پیدا کنم. راستش هر قدر که به زمان پرواز نزدیک تر میشم، ترسم بیشتر میشه و از خودم می پرسم آیا کار درستی دارم میکنم؟ نکنه نتونم کار پیدا کنم؟ نکنه زیر سختی های مهاجرت کم بیارم؟ نکنه دارم اشتباه میکنم؟ خلاصه اینکه من دو سال تمام در این مورد فکر کردم و تمام جوانب رو سنجیدم اما با این حال باز می ترسم. مخصوصا خیلی نگران کار پیدا کردن هستم. شاید وبلاگ و مطلبی نمونده باشه در مورد کانادا که من نخونده باشم. به هر حال فکر میکنم حتی اگر این راه رو برم و شکست بخورم موفق تر از این خواهم بود که بشینم و هیچ کاری نکنم.
و روزی که سوار هواپیما میشی از ته دل پشیمونی! این راه رو همه ما رفتیم. وقتی هم میایی اینجا هم متعجبی و هم دلتنگ. کم کم دلتنگی بیشتر و بیشتر میشه. این وضع ادامه داره تا وقتی یک مسافرت بری ایران (بعد از چندماه). اون موقع، برای برگشتن به کانادا لحظه شماری می کنی!
با سلام و عرض ادب.چه قد این پست های آخری جالب شده و دوستان واقعا دارن از ته دل صحبت و درد دل میکنن.و اما دوست خوبمون آقای نعیم.تمام مطالب و گفته هات درسته.تمام این احساسات و افکار رو همه ما داریم و تا آخر خواهیم داشت.همش طبیعی هست.نگران نباش.فقط و فقط توکلت به خدا باشه و همه چیز رو بسپار دست خودش.به هر حال حق داری تصمیم بسیار سختی هست.ما هم برات دعا میکنیم.البته رو راهنمایی های امیر و بقیه دوستان هم حساب کن.و واسه من و بقیه که مثل خودت این راه رو شروع کردن دعا کن.
امیدوارم یه کم از دلهوره و دلشورت کم بشه.
نعیم عزیز
امیر درست میگه . من الان سه روزه برای اتمام یکسری کارهای باقیمانده است که ایرانم. تو هواپیما که داشتم برمی گشتم با خودم می گفتم بابا کی این همه راه رو برمی گرده کانادا با این همه دردسر. اما ظرف همین مدت کوتاه می بینم واقعا حاضرم به خاطر خیلی چیزها ریسک کنم و برم اونجا شروع کنم .
هرچقدر هم خونده باشی واقعا اونجا متفاوته . من شخصا خیلی اعتقاد به کسب اطلاعات قبل کارها دارم. قبل ازاینکه برم درباره انواع حسابهای بانکی، موبایل ، خونه ، رفت و امد و … خونده بودم تقریبا در اغلب موارد کاری که کانادا انجام دادم با تصمیمی که ایران گرفته بودم متفاوت بود. نمی گم خوندن فایده نداره اتفاقا بسیار کمک میکنه اما فقط به این دلیل بخون که اطلاعات داشته باشی بفهمی طرفت چی میگه . نخون به این دلیل که کاری که کانادا می خوای انجام بدی حتما درست باشه و اشتباه نشه. به قول معروف هرچقدر در مورد شنا بخونی شناگر نمیشی
یکبار دیگه اینو اینجا نوشتم رسیدی کانادا یکبار دیگه سایت امیر رو از اول بخون . معنای چیزها برات متفاوت میشه.
یکسری مطلب در مورد culture shock بخون می فهمی قراره چه اتفاقات ذهنی و احساسی برات بیفته.
انتظار نداشته باش درصد بالایی از کارهات درست انجام بشه. اولش همش ریسکه و خیلی مواقع آدم اشتباه میکنه.
کار مهاجرت درست و اشتباه نداره. با عرض معذرت یک کرمی به جون هر کدوم از ما بوده که تا نری دنبالش به جونت هست. بعد هم انتظار نداشته باش که اگر ایران برات ۲۰ هست اینجا ۱۰۰ باشه. اینجا در بهترین حالت ۲۴- ۲۵ هست. مهاجرت در واقع یک معامله است با قسمتی از داشته هات. یک چیزهایی ایران میذاری و میایی یک چیزهایی در کانادا میگیری
بسیار شیوا و عالی بیان کردید.مخصوصا مثال شنا کردن.امیر چه قد همه درگیر این مساله هستن ..الان اینجا می فهمی که ما کجا هستیمو تو کجا.
به هر حال امیدوارم همه دوستان عزیز و همراهان این سایت موفق و.موید باشن.
حرف هاتون بسیار قابل تامل بود و من چندین بار خوندمشون. اما در مورد اینکه گفتین اگه ایران ۲۰ هست کانادا در بهترین حالت ۲۵ هست، این فکر میکنم برای هر کسی متفاوت باشه. من کانادا رو هنوز ندیدم بنابراین در موردش قضاوت نمیکنم، ولی اینجا از بی عدالتی ها و بی قانونی ها زجرها کشیدم از اینکه مروت و جوانمردی اغلب افسانه ای بیش نیست و چقدر انسانها در حرف و عمل متفاوت و متضاد هستن، جونم به لبم رسیده. از دیدن کسانی که دم از ارزش میزنن و رفتارشون ضد ارزش هست حالم بد میشه. اگر روزی در جامعه ای زندگی کنم که دو رویی و نفاق تو اقلیت باشه و برای اکثر آدمهاش نظم و قانون محترم باشه نمره اونجا واسه من خیلی بالاتر از اینهاست. شاید کانادا هم تفاوت زیادی از این لحاظ با اینجا نداشته باشه و تمام چیزهایی که در موردش میگن و مینویسن تبلیغات الکی باشه، نمیدونم.
مطمئنا نمیشه برای این چیزها عدد و رقم داد، ولی اگه از من بپرسین که برای بدی و خوبی، نا درستی و درستی ، بی قانونی و قانونمداری بر اساس تجربه زندگی و کار چندین ساله ات تو ایران عدد بده، شاید بگم ۸۰ به ۲۰٫ و اگر در جامعه ای این برای من برعکس بشه، یعنی بشه ۲۰ به ۸۰ اونوقت فکر میکنم اون جامعه ارزش این معامله رو داشته باشه. حالا باید دید آیا کانادا ارزشش رو داره یا نه؟
ببینید اینکه دوستمون گفتن ایران ۲۰ بود و اینجا ۲۵، من تا حدودی باهشون موافقم منتهی نه به صورت خطی. منظورم اینه که شما مثلا ۱۰۰ تا فاکتور برای خوشبختی توی ذهنتون تعریف کرده اید، ایران در زمینه بعضی از این فاکتورها صفره، بعضی ها ۱۰، بعضی ها ۳۰ و … بعضی ها هم ۱۰۰٫ حالا کانادا در اون زمینه ای که ایران صفره، مثلا ۹۰ هستش. اونی که ایران ۲۰ هست، کانادا ۸۰٫ در مقابلش اونی که ایران ۱۰۰ هست، کانادا ممکنه صفر باشه، به عنوان مثال زندگی در بین خانواده و اقوام و … (که اصلا هم فاکتور کم اهمیتی نیست) در ایران ۱۰۰ و در کانادا صفره (برای اکثر مهاجرین). حالا شما میایی و یک مجموعی از همه این عوامل رو میذاری کنار هم و می بینی ایران ۲۰ و کانادا ۲۵ هستش از نظر دوستمون.
توضیح خوبی دادین. ممنون. این حرف رو که وقتی مهاجرت میکنی، یه چیزهایی رو از دست میدی و چیزهای دیگه ای رو به دست میاری رو تقریبا همه کسانی که مهاجرت کردن میگن. مطئنا این برای همه یکسان نیست و میتونه برای هر کسی فرق کنه ولی در حالت کلی به نظر شما که تجربه زندگی در کانادا رو داشتین چه فاکتورهایی رو میشه بیان کرد؟
مثلا به نظر من که هنوز مهاجرت نکردم اینها چیزهایی هست که تو ایران از دست میدیم:
– موقعیت شغلی که در اون جا افتادیم
– احساس آرامش ناشی از امنیت شغلی
– ثبات مالی
– بودن با خانواده و دوستان و احساس امنیتی که از این بابت به انسان میده و حمایت اونها
– فرصت ساختن وطن
و چیزهایی که به دست میاریم شاید اینا باشن:
– زندگی در یک جامعه سالمتر (از لحاظ محیط زیست، آب، غذا و …)
– زندگی در یک جامعه سالمتر (از لحاظ احترام به همدیگر و به قانون)
– زندگی در یک جامعه سالمتر (از لحاظ آرامش فکری و عدم وجود استرس های از جنس تورم، گرانی، بیکاری، فقر و …)
– زندگی در یک جامعه قانونمند که در اون ضابطه حرف اول رو میزنه نه رابطه. درست برعکس ایران
– زندگی و کار در یک محیط در حال رشد و احساس خوب ناشی از مفید بودن (احساسی که من با وجود کار در چندین سازمان دولتی و غیر دولتی، نداشتم و بیشتر دیدم که همه افراد در حال وقت کشی هستند و اهداف سازمانی و کیفیت کار اصلا براشون مهم نیست)
– زندگی در جامعه ای که امکان رشد و پیشرفت برای فرزندان بیشتر مهیا باشه.
– …
لطفا اشتباهات منو اصلاح کنید و نظرتونو راجع به این موارد بفرمائید.
در کل فکر میکنم اگر قسمتی از چیزهایی رو که از دست میدیم مثل امنیت و ثبات ناشی از داشتن شغل، در طول زمان بتونیم در کانادا به دست بیاریم، اونوقت وزن چیزهایی که به دست میاریم بیشتر از وزن چیزهایی خواهد بود که از دست میدیم. البته وزن مورد آخر یعنی خانواده برای هر کسی متفاوت هست و ممکنه برای شخصی وزنش بیشتر از همه اون چیزهایی باشه که به دست میاره.
عزیز جان
انتظاراتت رو تعدیل کن تا بتونی از بودن در این مملکت لذت ببری. بله اینجا محیط زیست سالمتری داره، احترام به قانون در لایه هایی که ما باهش سر و کار داریم از طرف همه رعایت میشه، اما بقیه مواردی که نوشتی لزوما درست نیست.
اینجا هم بیکاری معضل بسیار بزرگیه، مخصوصا برای مهاجرین. در بهترین حالت باید چند پله ازجایگاهی که در ایران بودی بیایی پایین تر، شاید لازم باشه درس بخونی، شاید لازم باشه بری کلا سراغ یک شغل دیگه و مواردی از این قبیل.
اصلا اینطور نیست که ضابطه همیشه حرف اول رو بزنه، اینجا هم رابطه و پارتی – که اسمش رو شیک کردن و گذاشتن networking – حرف اول رو می زنه. فرقش اینه که توی ایران با پارتی وقتی بری سر کار، به اعتبار پارتی دیگه نونت توی روغنه و کسی نمیگه بالای چشمت ابروئه، اینجا پارتی می تونه تو رو بفرسته سر کار یا پروژه رو برات جور کنه اما اگر سرکار نتونی از پس وظایفت بر بیایی یا پروژه رو گند بزنی باید پاسخگو باشی.
مفید بودن هم باز بستگی به خودت داره. من و دوستم علی، اصلا احساس مفید بودن نمی کردیم و نمی کنیم! وقتی تو در ایران جایگاهت ۸۰ یا ۱۰۰ بوده بعد بیایی اینجا جایگاهت بشه ۲۰ یا ۳۰، آیا احساس مفید بودن می کنی؟ من نمی کنم، شما رو نمی دونم. منتها جامعه و حس و حالش طوریه که خیلی لازم نیست نگران مفید بودن باشی، چون همه مثل خودتن! اهداف سازمانی و نمی دونم کیفیت و این چیزها، همه حرفهای قشنگیه که خیلی هم در موردش میشنوی و ادعاش هم سقف آسمون رو میشکافه، اما ته تهش و منصفانه نگاه بکنی می بینی هدف سازمان هم یک چیز دکوریه.
امکان رشد و پیشرفت برای بچه ها… نمی دونم، تجربه ای ندارم.
در کل و با در نظر گرفتن همه ایراداتی که بالا گفتم، من از مهاجرتم راضیم. با همه اون اوصاف، حاضر نیستم برگردم ایران زندگی کنم، فعلا البته!
ببین نعیم جان چند مساله است
یکی برمیگرده به دید ما به مسایل ، ببینید بطور مثال کاناداییه ممکنه از یکی خوشش نیاد اما عموما به هیچ وجه به روی خودشون نمیارن و برخورد خوبی انجام میدن. حالا یکی میگه اینا عجب آدمای nice ای هستن یکی میگه اینا هم که دو رو هستند. یا یکی سیستم networking در اینجا براش امتیازه اون یکی میگه این همون پارتی بازیه خودمونه . یا ممکن تصور کسی از hidden fee ها در اینجا همون کلاهبرداری خودمون باشه. حرفم اینه که خیلی چیزها به نگرش ، تفسیر و سطح پذیرش ما از قضایا هم برمی گرده و ممکنه واکنش ما به دو چیز تقریبا یکسان در این دو جامعه متفاوت باشه. من مشکلم با اغلب ایرانیها در کانادا اینه که یکسری چیز در ایران به نظرشون بده اما اینجا فقط به دلیل کانادا بودنش (و نه تغییر سایر معیارها) همون قضیه رو باهاش مساله ندارند. من با نگاه کانادا خیلی خیلی خوبه ایران خیلی خیلی بد مشکل دارم.
دوم دقیقا همین چیزی که امیرحسین گفت منظور من یک میانگین از کل عوامل بود. یک قضیه بگم می دونم باعث ناراحتی امیرحسین میشه اما یک حسی در من ایجاد شد که به قول اینجایی ها share کردنش شاید خوب باشه.
فرودگاه فرانکفورت که ترانزیت بودیم دم گیت که منتظر بودیم یک آقای جاافتاده ای بود حدود ۵۰ سال سن، کت و شلوار پوشیده بود با یک پیراهن مشکی. از این جهت اول به چشمم اومد که چون هم دم گیت خلوت بود هم کمی برام عجیب بود کسی تو ترانزیت کت و شلوار بپوشه. دیدم کل گیتهای کنار هم رو می ره تا آخر و برمی گرده. من بچمو بردم از این زمین بازی های کوچیکی که دم برخی گیتها هست . بعد یک مدتی دیدم اومد کنار زمین. حدود یکی دو دقیقه ای به این بچه ها که داشتن بازی می کردن نگاه کرد بعد صورتش رفت تو هم یک دفعه رفت کنار پنجره ها رو به بیرون ایستاد و من فقط می دیدم که داره شونه هاش تکون می خوره. یک دستمال از جیبش در آورد صورتشو پاک کرد . همین طور چند دقیقه ای ایستاد و بعد دوباره شروع کرد به قدم زدن. تو اون لحظه منی که همه میگن مثل یخی و بی احساس ، منی که سال به سال حال برادرمو اون ور دنیا نمی پرسم منی که مادرم که زنگ می زنه سریعتر می خوام گوشیو قطع کنم توی اون لحظه سنگینی غم مهاجرتو حس کردم . این اون چیزیه که ممکنه به شدت بقیه شاخصهای بالای یک کشور رو برای من بی احساس هم به هم بزنه
با همه محاسن کانادا
من مشکل دارم باهاش برای اینکه سر کلاس دانشگاه میرم یارو یک ساندویچ بزرگ دستشه داره وسط درس دادن استاد می خوره
من مشکل دارم باهاش برای اینکه سبقت از راست مجازه طرف تو اتوبان داره تقریبا قانونی لایی میکشه
من مشکل دارم باهاش برای اینکه تو این مملکت یک کسی مثل هارپر پیدا میشه شهروند درجه یک و دو درست میکنه
ومن مشکل دارم با روزی که وقتی همه توی ترانزیت خوشحالن از دیدن قریب الوقوع اقوام و دوستان ، من دارم بیرون رو نگاه می کنم و هر از چندگاهی داره شونه هام تکون می خوره
و…
من چرا باید بدم بیاد از حرف شما؟!!! خیلی خوب بود که، من هم با شما موافقم در مورد چیزهایی که گفتید. خوب مطلق وجود نداره، منم در مورد مثالهایی که زدید با شما هم عقیده هستم و اون مواردی که اول صحبتتون هم گفتید، همه جنبه های منفیش برای من پر رنگ تره! یعنی همون دو رویی، پارتی بازی، کلاهبرداری و …
امیدوارم این حس ها رو من هم تجربه کنم
سلام, سال نو شما مبارک, امیدوارم امسال بر خلاف سال قبل برای شما سال خوبی باشه .
آقا امیر سلام و خسته نباشید
اول از اینکه سریع پاسخ می دهید جای تقدیر و سپاس دارد که به نوبه خود متشکرم.
یک راهنمایی و مشورت:
به شرط ثبات معقول قیمت دلار کانادا و روند کاهش نرخ سودهای بانکی در ایران که در حال اتفاق افتادن است؛ آیا خرید کاندو در تورنتو برای سرمایه گذاری (بخریم و اجاره بدهیم) را معقول میدانید؟ (برای کسیکه مثلاً تا ۱۰ سال دیگر قرار نیست بیاد تورنتو اما بعد از اون ممکنه در تورونتو ساکن بشه). میدانم که نرخ اجاره توی تورنتو بالاست و شاید بتوان بخشی از وام و کاندو فی را با اجاره جبران کرد و باقی رو هم از درآمد توی تهران تامین شود. در اینصورت ۳۰درصد از قیمت یک کاندو ۵۴۰۰۰۰ دلاری توی میدتاون(فرض: یک کاندو ۸۰۰ SQF دوخوابه با متوسط اجاره ۱۲۰۰ دلار ) از محل اجاره ۱۰ ساله تامین میشود (یعنی down Payment اولیه که معادل ۳۰% قیمت بوده بدین ترتیب بازگشت می شود). خوب یک نقطه ضعف ایت تحلیل اینکه نرخ دلار باید باثبات باشه. جز این مورد خواستم بدانم جنبه دیگری در این مسئله به نظرتان میرسد که مطرح بفرمایید؟ مثلاً آیا اجاره ۱۲۰۰ دلاری مناسب است؟ کم است؟ زیاد است؟ یا قیمت ۵۴۰هزار دلاری که از Remax درآمده معقول است؟ اصلاً این سرمایه گذاری از جنبه مالی ، ریسک – بازده، رشد سرمایه گذاری و غیره درست است؟ اینها را اگر مورد نقد و بررسی قرار دهید ممنون می شوم.
با تشکر و عرض ارادت – آرمان
مبلغ کاندویی که گفتید احتمالا درسته، چون من یک خوابه ۶۰۰ تا ۷۰۰ اسکوئر فیتی در بهترین کاندوی میدتاون رو قیمت دارم ۴۶۰ هزار دلار، اجاره اش میشه ماهی ۱۸۰۰ دلار. شما با ۱/۳ پیش پرداخت، تمام هزینه ها (اعم از وام، مالیات ملک و کاندو فی) رو می تونید از طریق اجاره جبران کنید و نیازی به پول آوردن از ایران نیست. در واقع یک قلک گذاشتید که اینجا داره پر میشه.
دو تا نکته وجود داره، اول مالیات بر درآمد. این سرمایه گذاری شما passive حساب میشه و بنابراین حدودا ۴۰ درصد درآمد اجاره تون رو باید به دولت فخیمه تقدیم کنید! بله ۴۰ درصد! منتها یک شرط داره، اگر درآمدی در کانادا نداشته باشید (و این اجاره تنها محل درآمد شما باشه) بدلیل اینکه جمع اجاره ها از حداقل حقوق سالانه پایینتر میاد، احتمالا از پرداخت مالیات معاف خواهید شد. منتها این رو باید با یک حسابدار خبره مشورت کنید.
نکته دوم، اگر به ملک به عنوان یک سرمایه گذاری نگاه می کنید (که ما ایرانی ها غالبا اینطور هستیم)، کاندو ترقی چندانی نداره. خونه های مستقل (detached) بهترین گزینه برای سرمایه گذاری هستند که در میدتاون با این ارقام اصلا نمی تونید بهش فکر کنید (۲ میلیون به بالاست). اما می تونید دورتر، مثل آرورا، نیومارکت و اون اطراف، خونه مستقل با حدودمثلا ۶۰۰ هزار دلار پیدا کنید. در دراز مدت، این سرمایه گذاری منافع بیشتری رو عایدتون می کنه.
امیر آقا سلام مجدد؛
بله درست میفرمایید رشد سرمایه گذاری ندارد اما کاندو خودش داره خرج خودشو درمیاره این یک نکته نکته دوم این که فرمایش شما درست است بالاخره زمین یه چیزه دیگس مثل ایران هرچند اونجا کسی مالک زمین نیست اما عملاً مال خریداره. اما میتونیم یه خونه ۶۰۰ – ۶۵۰ هزار دلاری رو توی نیومارکت چقدر میشه اجاره داد؟ البته دیگه کاندو فی کوفتی رو نداره این درست اما خرجش رو خودش درمیاره ؟ البته جواب احتمالاً اینه که خرجش هم در نیاره با رشدی که میکنه جبران میکنه.
میدونید نگرانی اصلی اینه که خونه به قول خودشون Vacant بمونه که اینطوری باید از ایران ماهی ۳۰۰۰ دلار بدیم به بانکهای خون اشام اونجا، در حالیکه یه کاندو توی میدتاون اصلاً خالی نمیمونه به خصوص اگه مثلاً ماهی ۱۵۰ دلار پایین قیمت منطقه اجاره داده بشه.
به عبارت دیگه، ریسک عدم اجاره ملک رو کجا توی محاسبات باید ببینیم؟ توی نیومارکت که خیلی هم منطقه زیبایی است مستاجر پیدا کردن به راحتی میدتاون شلوغ تورنتو هست؟ اگه واقعاً بشه مستاجر دائمی داشت خوب این گزینه بسیار مطلوب هست و منطقی هم همینه. البته میتونیم اونجا هم پایین منطقه اجاره داده بشه و اینجوری جلب مستاجر صورت بگیره،اما این ازدحام اجاره توی میدتاون در اونجا هم هست؟
میسی ساگا چطوره؟ اونجا خونه باز ارزونتره. الان نمیدونم رشد تورنتو به کدوم سمته. به سمت شمال بالای ریچموند هیل یا غرب به سمت می سی ساگا و برامتون و اوکویل. شخصاً فکر میکنم سمت شمال تورنتو بهتره. نمیدونم.
اما همه اینا منوط به بازار خوب مساجر در منطقه است. کدام منطقه جلب مستاجر قوی تر و مستمر تری داره؟ البته بعد از خود تورنتو – منظورم کدوم ناحیه GTA ازدحام مستاجر بیشتری داره.
آقا امیر خود شما توی غربت کم دردسر داری ما هم با سوالات بیخود مغزتون رو درگیر میکنیم اما من خودم از این تحلیل ها لذت میبرم و دوست دارم افرادی که پتانسیل بحث دارند رو هم طرف بحث و بررسی قرار بدم. ببخشید دیگه.
منتظر تحلیل شما هستم.
ارادتمند – آرمان
کاندو به مرور زمان استهلاک داره (خونه هم داره اما کاندو چیزهای خیلی اساسی از قبیل آسانسور، چیلر و … داره).
اجاره هاوس برای مخارجش (بجز تعمیرهای اساسی) کفایت می کنه، ترقیش هم به جای خود. هاوس داره متوسط سالی ۱۰ درصد رشد می کنه، کاندو گاهی اوقات همونی که هست می مونه و ترقی نداره.
در مورد اجاره، بله درست میگید. ممکنه خونه خالی بمونه در مناطق دورتر. طبیعتا اقبال عمومی به میدتاون بسیار بالاتره.
از دید شخص من (که لزوما درست هم نیست)، کانادا یعنی تورنتو و تورنتو یعنی خیابون یانگ. به میسی ساگا اصلا فکر نمی کنم. نیومارکت و آرورا و … هم صرفا نزدیک به خیابون یانگ و لاغیر. بعد از تورنتو، وان، تورن هیل، ریچموند هیل و همینطوری تورنتو رو بگیرید و برید بالا.
ضمناً فرض بر این است که سرمایه گذار از سابقه اعتباری در کانادا برخوردار نیست و باید حداقل ۳۰درصد قیمت کاندو را down payment کند.
سلام و صبح بخیر مجدد امیر آقای عزیز
بابت ارایه نظر متشکرم.
۱- درست میفرمایید تورنتو یعنی خیابان یانگ، قلب شهر محسوب میشه و هیچ جای شهر قابل مقایسه با اون خیابان یانگ نیست. کاملاً قبول دارم و این رو هم که میفرمایید شمال تورنتو بله اینهم کاملاً درست میفرمایید. رشد به شمت شمال تورنتو بوده و هست، این یک واقعیته.
پس شما هم موافقید که کاندو یعنی جریان مستمر درآمد اجاره؟ من شخصاً اینطور فکر میکنم.
یک دوستی به من میگفت وقتی داشته دنبال خرید خونه (نه کاندو) توی تورنتو بوده اون agent بهش میگفته خونه ای بخر که Authorized Basement داشته باشه، هر چند که Authorized هم نباشه مردم اجاره میدن اما اگر مجوز دار باشه بهتره و اینکه خونه ای بخر که خودت توش بشینی و basement اونو بده اجاره و اقساط وام رو با اون پاس کن.
سوال اینکه آیا درآمد اجاره یک زیرزمین یک یا دو خوابه بین ۸۵۰ الی ۱۰۰۰ دلار مگر بیشتره؟ نمیدونم ولی با محاسبات من جور در نمیاد.
۲- یک پیشنهاد امیر اقا: شما اونجا که دسترسی دارید به حسابدارهای ایرانی یک سری اطلاعات کلیدی مالی از جنبه درآمد، مالیات، معافیت های مالیاتی، حداقل درآمدهای خانوار برای دریافت وام و دعوت از خویشاوندان، و موضوعات مشابه رو تحت یک سرفصل جداگانه مطرح بفرمایید. البته به مرور زمان. مثلاً حداقل درآمدهای معاف برای خانواده های تک درآمدی و چند درآمدی (زن و شوهر با هم کار کنند) برای خانوارهای ۲ و ۳ و ۴ نفره و مزیت های مالی موجود و امثالهم رو اگر قابل ارایه باشد به نظرم مطالبی که به درد همه میخوره و عمومیت داره. مثلاً خودم نمیدانم حداقل درآمد معاف از مالیات یک خانواده سه نفره توی اونتاریو و شهر تورنتو چقدره یا همین موضوع Passive Investment که قبلاً اشاره کردید خوب دستتون درد نکنه شاید شما یک خط نوشتید اما برای ما به اندازه یک کتاب آگاهی رسانی محسوب میشه شخصاً از همین مطلب من خیلی استفاده کردم و به نظرم مطلب بسیار مفید و مهمیه که دونستن و کشف این موضوع شاید روزها وقت بگیره تا ما توی اینترنت آیا بیابیم یا نیابیم. اینها مسائلی که گریبانگیر هم ما هست و عمومیت داره و خوب کمک میکنید که سطح آگاهی همه به خصوص تازه واردین روشن بشه.
والله اون انجمن ایرانیان مقیم تورنتو که قربونشون برم یک سایت داره که به درد هیچکس نمیخوره توی سایت های دیگر کامیونیتی ها میری میبینی تا ریز همه مطالب رو دسته بندی کردند و گذاشتند و این جای گله از خودمونه که از سال ۱۳۵۶ قدمت اقامت داریم توی اون شهر اما یه تازه وارد که میخواهد بیاد اونجا انگار داره میره کره ماه که همه چیش مجهوله. بالاخره شما امیر آقا با همت خودت و صرف وقت خودت داری بخشی از این زحمت رو یه تنه میکشی و این جای تقدیر داره و ما هم ممنون زحمات شما هستیم. تهران نیستی والله میرفتیم نایب وزرا و یه ناهار مهمان ما با هم میزدیم.
والله بازم گلی به جمال شما امیر اقا که وقت میگذارید و آگاهی رسانی میکنید. واقعاً دم شما گرم و سرتان همیشه سبز باد.
خلاصه نمیدانم پیشنهادم چقدر مفید بود اما فکر میکنم برای خیلی ها چه مجردها چه خانواده ها برای همه مهمه. توی کانادا پول به سختی زیاد درمیاد و هنر اینکه به راحتی اونو از کف ندید و برنامه ریزی مالی هم بخش مهمیش همین آگاهی از قواعد و مقررات مالی، بانکی و مالیاتی اونجاست.
ارادتمند – آرمان
در مورد پیشنهادتون. متاسفانه قوانین مرتبا در حال تغییر هستند و سقف درآمد معاف از مالیات هر سال با سال قبل متفاوته. دیگه اینکه شرایط دو نفر آدم که توی یک شرکت کار می کنن و یک درآمد با هم دارند هم زمین تا آسمون فرق می کنه. مثال بزنم، شما شاید بخواهید درآمدهای ایرانتون رو از دولت کانادا مخفی کنید و پیش خودتون بگید به کانادا چه مربوطه من توی ایران چقدر درمیارم (که از دید دولت کار غیر قانونیه ولی حالا کی رعایت می کنه، بماند). همکار شما شاید بخواد سایر درآمدهاش رو اظهار کنه تا کم کم توان مالیش به بانک اثبات بشه و بتونه وام بالاتری بگیره. شما شاید بخواهید RRSP داشته باشید و از میزان درآمد مشمول مالیاتتون کم کنید، یک نفر دیگه براش اهمیتی نداره وبنابراین با حقوق مساوی شما مالیات کمتری میده. یک نفر دیگه، یک بیزنس شخصی sole proprietorship داره و یک سری هزینه های اونجا رو میاره و از درآمدش کم می کنه و …
این لیست تمومی نداره و برای همینه که شغلی تحت عنوان حسابدار و حسابرس تعریف میشه و توصیه هم می کنن برای پر کردن فرمهای مالیاتی به اونها مراجعه کنید، چون دونستن همین سوراخ سمبه های قانونی خودش یک علم بسیار مفصله و حتی خود حسابرس هم وقتی اطلاعات رو از شما می گیره، باهشون بازی می کنه ببینه کدوم در نهایت به نفع شماست. باز هم مثال بزنم، اگر شما در زمان پر کردن فایلتون، اعلام کنید مستاجر هستید، بخشی از مالیاتی که پرداخت کردید رو دولت بهتون مرجوع می کنه. حالا اگر وسط سال خونه خریده باشید و دیگه مستاجر نبوده باشید، چنانچه کماکان برای مستاجر بودنتون ادعایی مطرح کنید، فایلتون حتما میره زیر ذره بین و باید audit بشید. بعد اگر کوچکترین مغایرتی در اعداد و ارقامتون باشه، در داستانها می نویسن که چه بلایی سر شما اومده! به همین دلیل حسابدارتون ممکنه توصیه کنه اصلا برای برگشت مالیات ناشی از اجاره خونه اقدامی نکنید.
امیر آقا سلام و خسته نباشید.
۱- ممنون از ارسال پاسخ. اما در هر حال اگر به نکات و موارد قابل توجه و تاثیرگذار مالی – مالیاتی در زندگی روزمره برخورد می نماید خواهشمندیم که تشریک نمایید تا ما هم مطلع شویم.
۲- سوال: TownHouse را خانه میدانید یا آپارتمان؟ چون چیزی بینابین است و در ریچموند هیل و اورورا و نیو مارکت تاون هاوسهای خوبی با قیمت ۵۰۰ الی ۶۰۰ هزار دلار در remax یافت میشود که نمیدانم آیا از همان رشد قیمت خانه های مستقل تبعیت می کند و یا آنکه مثل کاندو است و رشد قیمت ندارند. و اینکه آیا زندگی در تاون هاوس را پیشنهاد می کننید؟ مسایل و مشکلات و نکات ضعف و قوت آنرا اگر بازگو نمایید سپاسگزار می شویم.
با تشکر
ارادتمند – آرمان
اول اینکه، اطلاعات قابل دسترس عموم در ریمکس یا هوم لایف و امثالهم، خیلی قابل اتکا نیستند. موارد موجود در بازار، برای ایجنت های مسکن در دسترس هستند و چیزهایی که شما می بینید ممکنه تاریخشون منقضی شده باشه یا قیمتش خیلی پرت باشه.
تاون هاوس، یک هاوس متصل از دو طرفه. بدلیل اینکه زمینش مستقل نیست، از هاوس خواهان کمتری داره ولی از کاندو بهتره. تمام قوانین نگهداری هاوس در مورد تاون هاوس هم رعایت میشه. رشد قیمتش هم، بین هاوس و کاندو.
منطقه بسیار اهمیت داره، مثلا تاون هاوس توی Rosedale پارسال ۲ میلیون دلار بود. توی ریچموندهیل هم سال گذشته یکی از دوستان دنبالش بود، میگفت زیر ۸۰۰ تا پیدا نمیشه.
امیر آقا سلام مجدد
۱- متشکرم از ارسال پاسخ. نمیدانستم که این کمپانی ها که غولهای این کار هستند هم اطلاعات پرت و پلا به استفاده کنندگان میدهند. ممنون. اطلاعات درست نزد ایجنت ها هست را قبول دارم . در مورد آقای مصطفایی زیاد تمجید از طرف شما خوانده ام که خب خودش دلگرم کننده است. خوشحال میشویم که اگر امکان پذیر است شماره تماس های ایشان را ارایه فرمایید.
۲- پیشنهاد: آقا امیر الان توی ایران نرم افزار تلگرام خیلی جا افتاده است و افراد و شرکتهای حرفه ای هم از آن به عنوان یک ابزار خوب استفاده میکنند. یکی از گروههایی که از تلگرام خیلی خوب و جذاب استفاده میکنند همان Real Estate Agents هستند.
آیا آقای مصطفایی در تلگرام حضور دارند؟ اگر به نحوی ایشان بتوانند فایل های فروش و اجاره را در تلگرام هم ارایه نمایند خیلی خوب خواهد بود. علیهذا، اگر ایشان سایت هم داشته باشند و اطلاع رسانی گردد ممنون خواهیم شد.
با تشکر
ارادتمند – آرمان
تا جایی که می دانم ایشان خیلی درگیر کار هستند، فرصت برای تلگرام و وبسایت نمی مونه.