خانه » زندگی در کانادا » زندگی در تورنتو » در میانه اسباب کشی

در میانه اسباب کشی

هنوز کار اسباب کشی به سرانجام نرسیده ولی فرصت کردم که بیام اینجا و یکم بنویسم. کار خیلی پر دردسریه، جدا از خود نقل و انتقال، باید تمام آدرس هات رو عوض کنی، هم آدرس های فدرال و هم آدرس های استانی. برای اداره مالیات و دارایی و همینطور راهنمایی و رانندگی و بیمه درمان همگانی. از اون طرف بانک و سرویس اینترنت و قطع کردن اشتراک برق و برقراری اشتراک جدید و …
توی ساختمون قدیمی باید اطلاع بدی که اگر بار گران بودیم رفتیم. توی ساختمون جدید باید اعلام بکنی که دارم میام! به هر کدوم هم باید یک چک بدی و آسانسور رو برای یک مدت زمان مشخص رزرو کنی که هم بتونی نقل و انتقالاتت رو انجام بدی و هم اگر خسارتی وارد شد، از محل اون دیپازیت برداشت کنن. حالا ساختمون جدید مال ترایدل هستش و معقول و منطقیه که این کارها رو انجام بده، ولی ساختمون قدیمی که به لعنت خدا نمی ارزه و خدایی زور هم داره بابت این آشغالدونی دیپازیت بدی!
یکی از خوانندکان این وبلاگ (زهرا خانم) هم لطف کردن و اعلام آمادگی کردن برای همراهی در نقل و انتقال، از همین تریبون از ایشون متشکرم!
حالا توی این هیری ویری، دو سه تا recruiter پیدا شدن که گیر دادن بیا برات موقعیت کاری بهتر سراغ داریم! یکی که خیلی سریش بود، دهن سرویس نمی دونم شماره تلفن شرکت و داخلی من رو از کجا پیدا کرده بود! کلی بالا و پایین و سوال و جواب، خدایی پیشنهادش هم خیلی خوب بود. شرکت بزرگتر، مدیریت واحد نرم افزار شرکت با کاری سبک، مزایای شغلی خیلی خوب، فقط مشکلش این بود که خیلی دور بود، محل کار میسی ساگا بود و روزی حداقل ۴۵ دقیقه هر مسیرش باید رانندگی می کردم، اونم توی ۴۰۱٫ خیلی حال نمی کنم که وقتم توی رفت و آمد تلف بشه، اصلا یکی از دلایل تعویض خونه هم همین بود. حقوقش ۲۳۰۰۰ دلار بالاتر از حقوق فعلیم بود، ولی دیدم به رفت و آمدش نمی ارزه. خود طرف هم گفت که اگر با مسیر حال نمی کنی، اشکالی نداره ولی گفتم شاید حالا خوشت اومد. بهش گفتم که اگر موقعیت کاری توی داون تاون برام پیدا کرد بهم خبر بده، جالب اینجاست که تا ۸ ماه پیش هیچ کس حال ما رو هم نمی پرسید، بهتره بگم به رزومه ها و درخواست هام محل هم نمی ذاشت، بعد حالا به این بنده خدا گفتم من هنوز محل کار فعلیم یکسال نشده که شروع کردم، احتمالا نمی تونم نامه رفرنس ازشون بگیرم، گفت بیخیال، من خودم رفرنست میشم، این سابقه کاری قبلی تو و اینکه تجربه کار کانادایی پیدا کردی رفرنس نمی خواد! به حق چیزهای ندیده و نشناخته.
بگذریم، TTC یک سیستم راه انداخته که روی تلفن هوشمند شما بتونید بلیط قطار و مترو بخرید، بلافاصله دوستان دست بکار شدن و نسخه تقلبی اش رو روانه بازار کردن، روی Github هم برنامه منتشر شده و جالب اینجاست که نه گیت هاب این برنامه رو حذف می کنه و نه TTC بر علیه برنامه نویس اقامه دعوی کرده! جالبتر هم اینکه کماکان TTC داره به استفاده از این برنامه ادامه میده! احتمالا حالش رو ندارن که تعویضش کنن!
صحبت گوشی هوشمند شد، یکی از دردسرهایی که زندگی جدید به همراه آورده، برای صاحبان مجالس، مخصوصا عروس ها و دامادهاست. همه توی این مهمونی ها، پاپاراتزی میشن (پاپاراتزی، به اون عکاسهای الدنگی میگن که دور و بر خونه و کلا محیطهای خصوصی سلبریتی ها میپلکن تا بتونن از زندگی خصوصی اونها عکاسی کنن و بعد احتمالا اون عکس ها رو به قیمت گزافی به مجلات و رسانه های عمومی بفروشن، از اونجایی که خیلی از مردم اینجا از زور خوشی می خوان سر در بیارن که در زندگی خصوصی فلان هنرپیشه یا فلان خواننده چی میگذره، این کار می تونه درآمد خوبی هم داشته باشه!) و موبایل و تبلت بدست، می خوان اون لحظات رو به ثبت برسونن. بعد تصور کنید که مراسم عروسی خودتون باشه، عکاس می خواد از مهمونهای شما عکس بگیره و یکدفعه همه آدمها موبایل بدست هستن! طبیعتا گند می خوره به عکس های شما. حالا یک شرکت برگزار کننده مراسم پیدا شده که به صاحبان مجالس پیشنهاد میده مهمونی های unplugged برگزار کنن! به مهمونها قبل از شرکت در مراسم اخطار میشه که این مسخره بازی ها رو بذارن کنار و گجت هاشون رو در طی مراسم استفاده نکنن، به این ترتیب ثبت لحظات مراسم به گند کشیده نمیشه. این خارجی ها هم چه ایده هایی برای پول درآوردن به خرج میدن!
آمازون اومده و برای اعضای ویژه اش – که سالی ۹۹ دلار هزینه اشتراک میدن – هزینه حمل و نقل رو حذف کرده. حالا والمارت هم، برای سفارش های بالای ۳۵ دلار (قبلا ۵۰ دلار بود) هزینه حمل و نقل دریافت نمی کنه. مدیرعامل والمارت هم، به سبک عبدالعلی انصاری، مدیر شیره ای منابع انسانی پرداخت الکترونیک سامان در سال ۱۳۸۸، اومده و گفته: اغلب مشاهده می شود، عده ای اومدن و از مشتریهاشون برای صرفه جویی در پرداخت هزینه های حمل ونقل، پول اضافی طلب می کنن، این سیاست در والمارت جایی نداره. من خودم هنوز خرید آنلاین نکرده ام، هنوز روال سنتی خرید برای لمس کالا و مشاهده اش از نزدیک رو ترجیح میدم.

۵۷ نظر

  1. سلام
    لطفا در مورد اهمیت میزان تحصیلات برای مهاجرت به کانادا نیز مطلب بگذارید. اینکه در کیفیت زندگی چه تاثیری دارد و اینکه مثلا برای تحصیلات فوق و دکترا تقاضای کار چطور است؟ اعم از کار آکادمیک و …

    • امير حسين روشناس

      من قصد ادامه تحصیل نداشتم، بنابراین در مورد اینکه چقدر در محیط آکادمیک تاثیر گذاره، نمی تونم اظهار نظر کنم. در مورد کار بصورت کلی، تحصیلات خارج از کانادا خیلی ارزشی نداره. مگر اینکه دانشگاه خیلی معروف و معتبری باشه، عموما هم دانشگاه های آمریکایی و حالا شاید در مرحله بعد اروپایی. ولی اینجا خیلی ها اصلا نمی دونن ایران کجاست، چه برسه به اینکه دانشگاه هاش رو بشناسن. توی محیط کارم سوال کردم، هیچ کس اسم شریف و تهران رو نشنیده بود.
      تحصیلات هرقدر بالاتر باشه، پیدا کردن کار خیلی سخت تر میشه، چون over qualified میشید. امکان اینکه از ابتدا موقعیت کاری خیلی بالایی بشه پیدا کرد، بسیار ضعیفه. مشاغل پایین تر هم، مدرک لیسانس کافیه. توی آگهی کار میزنه لیسانس یا فوق لیسانس. یعنی دکترا اگر بفرسته رد میشه، لیسانس و فوق لیسانس هم فرقی نمی کنه، باید شرایط دیگه کار رو احراز کنید.

  2. سلام

    میخواستم بدونم آیا این جمله درسته که در مشاغل It – پیدا کردن شغل در کانادا تقریبا راحت تر از رشته های دیگه هستش – و کارمند فقط باید در آن شغل مورد نیاز تخصص داشته باشد – مثلا اگه یک مهندس مکانیک بخواد در کانادا مشغول شه – باید گواهینامه های استانی بگیره ، مدارک تحصیلیش رو معادل سازی کنه و هزاران بدبختی دیگه…….

    • امير حسين روشناس

      بله. مشاغلی مثل آی تی، رگیولیتد نیستند و شما صرفا باید کارفرما رو قانع کنید که از پس کار بر میایید. نه نیازی به معادل سازی مدرک هست، نه امتحان مجدد و نه هیچ چیز دیگه!

  3. آقای روشناس , خواهشا میخواستم بدونم که , وضعیت شغلی طراحان و برنامه نویسان وب چگونه است , آیا کسی که روی php , jquery , css3 تسلط داشته باشد , میتواند شغل خوبی پیدا کند و به نظر شما حد اقل درامد یک برنامه نویس در کانادا چه میزان,است ؟

  4. این امتیازات و صرفه جویی در هزینه ها واسه نژاد برترِ.ما همچنان باید بر طبق وزن و قیمت دلاری کتابها رو بخریم و شرکت های درپیتی مثل نسک آور اون رو به ما تحول بدهند.

  5. سلام , مرسی بابت لینک که اشتراک گزاشتید , در این سایت و همچنین مانستر , بیشتر مشاغل نیاز به یک تجربه بالای پنج سال سابقه کاری هستند , به نظر شما اگر تخصص مورد نظر رو داشته باشیم ولی سابقه کاری , به اندازه مورد نیاز نباشه , امیدی برای پیدا کردن کار هست ؟

    • امير حسين روشناس

      بستگی داره به کارفرما، ممکنه اوکی باشه. شما که خودت این مراجع رو میشناسی، خواستی منو امتحان کنی ببینی منم بلدم؟!

  6. سلام عرض شد ,

    من تقریبا یکساعتی میشه که برحسب اتفاق سایت شما رو دیدم و شروع کردم به خوندن اوضاع و احوال شما علی الخصوص در باب یافتن شغل.
    سر شما رو درد نیارم ( وسط مووینگ هستین میدونم) من بعد از لندینگ در مارچ ۲۰۱۴ و اقامت حدودا یکماهه در تورنتو بعلت مشکلاتی ناچارا برگشتم ایران البته من اون حدود یکماه رو منزل یکی از دوستام بودم برای همین هم فرصت تجربه کردن خیلی چیزها رو نداشتم ( اجاره محل اقامت موقت و دائم و شغل و …) حالا یک سئوال بعد از خوندن بخشهایی از وبلاگ شما : بعد از پیدا کردن شغل که شاید تا ۶ ماه هم طول بکشه آیا شرایط بر وفق مراد میشه ؟
    شاید جواب شما بتونه من رو در تصمیم گیری مجدد برای برگشتن یا فراموش کردن همیشگی کانادا ( میتونه هم فرصت باشه هم تهدید) کمک کنه….. این کارت لعنتی اقامت رو که میبینم اعصابم بهم میریزه که اینجا رو ول کنم بیام یا بمونم و قید کانادا رو بزنم. … راستی من متخصص شبکه هستم ( بودم الان خیره سرم مدیرم )

    پیشاپیش ممنون از جواب شما

    • امير حسين روشناس

      این پست رو بخونید. شرایط بر وفق مراد یعنی چی؟ وفق مراد من با وفق مراد شما خیلی می تونه متفاوت باشه.

    • سلام.میشه لطفا در مورد اجاره خونه های مبله که معمولی هستن و یا پانسیون هایی که مبله هستند هم بنویسید. شاید اینجوری جابجایی راحت تر و بصرفه تر باشه.

      • امير حسين روشناس

        اطلاعی ندارم. خونه ای که مبله باشه اولا حداقل یک نفر قبلا از اون وسایل استفاده کرده که به شخصه اصلا حس خوبی نسبت به اون وسایل ندارم – همین که لباسشویی و ظرفشویی و اینها رو دست دوم استفاده می کنیم خودش به اندازه کافی روی اعصاب هست! بعد هم یقینا معادل ارزش پولی که بیشتر می دید نمی ارزه.

  7. بابا امیر جون وفق مراد دیگه. مگه چند تا وفق مراد داریم ما اخه. تو کشور غریب به سرا سامون رسیدن خوب و پیدا کردن کار خوب و درامد یه جور وفق مراده.
    راستی مبارک باشه. اخر یه کوچولو از درامد هم گفتی. البته درسته مربوط به کار الانت نیست. ولی به هر حال یه اشاره ایی بهش شد. خسته نباشی دلاور.

  8. اصلا به هیچ وجه همچین قصدی رو نداشتم , به هرحال شما دارید اونجا زندگی میکنید و از نزدیک با همه مساءل کاری در ارتباط هستید و من هن فقط قص داشتم از تجربیات شما استفاده کنم , قصد جسارت نداشتم .

    • امير حسين روشناس

      اون از باب مزاح بود، منظورم این بود که شما خودتون هم می تونید این اطلاعات رو دست اول پیدا کنید.

  9. موفق باشید. مسافت ۴۵دقیقه که زیاد نیست. ولی خوب حق دارید آدم خودش بعد از کار خسته اس و حوصله راه رو نداره.

  10. آقای روشناس سلام
    خسته نباشید، به سلامتی جابجا شدید ؟ بدجوری به وبسایت شما معتاد شدم. البته تا باشه از این اعتیادها 🙂
    قلم روان و مطالب کاربردیتون خیلی به دل میشینه
    در هر حال امیدوارم همیشه و همه جا موفق باشید .
    راستی یکی از دوستان از من در خصوص بازار کار مهندس صنایع که به اوراکل مسلطه پرسید چون در زمینه کاریم نیست نمیدونستم ، فکر میکنم این شاخه جزو تخصص شماست، در هر حال اگه اطلاعی دارید تواین زمینه بازار کار چطوره؟
    ممنون

    • امير حسين روشناس

      در حال جابجاییم!
      مهندسی صنایع در زمینه کاری من نیست، اوراکل ولی بازار کارش همیشه خوبه. منتها باید بتونه خودش رو خوب پرزنت کنه.

  11. من قبلا sql server کار کرده بودم , به نظر شما , چند مدت طول میکشه که,اوراکل رو خوب یاد بگیرم , مثلا با روزی پنج ساعت تمرین و کار کردن مداوم,.

    • امير حسين روشناس

      آقای عزیز، مگه من پیشگو هستم؟! حرف هایی می زنید ها. نه از سابقه شما در زمینه SQL خبر دارم، نه از میزان استعداد شما در مورد یادگیری مطالب جدید. حتما بعدش هم باید تعیین کنم چقدر اینجا درآمد خواهید داشت!

  12. بعد هرسختی اسونیه.فکر کنم زندگی داره روی خوش نشونت میده.امیدوارم موفق باشی امیرخان.

  13. عبدالعلی انصاری 😐

  14. سلام
    امیرجان بابت ایمیلت ممنون
    ببخشید درگیر بودم بهت سر میزدم اما با جه فجاهتی 🙂 دیگه امروز پای لپتاپ نشستم و اومدم که ج بدم 🙂
    بقول دوستمون زندگی داره روی خوشش رو بهت نشون میده.. چقد این جمله قشنگ و امیدوار کننده بود و چقدر من خوشحال میشم که واقعا زندی برای تو چنین کاری رو بکنه.
    یه سوال داشتم :)) (طنز)
    آقا من کشک بادمجون رو خوب میپزم! چقدر طول میکشه تا بتونم همبرگرهای خوب بزنم در حد مک دونالد؟ به نظرت روزی ۵۶ تا همبرگر روزی کافیه تا به سطح مک دونالد برسم؟ 🙂
    راستی اونجایی یه برآورد کن ببین مغازه میخوام بزنم اوضاع کار چطوره 🙂
    قربون دستت سود و ضرر ش رو هم حساب کن بهم خبر بده 🙂
    فردا منتظرما.. :))

    آقا مطالب بسیار عالی و جالب هست 🙂
    راستی من شنیدم اونجا کامیون هم میتونی اجاره کنی برای اسباب کشی، واقعا جالب بود برام.
    راستی یه سوال
    الان کاسکو نسبت به والمارت از نظر قیمت و تنوع جنس چطوره؟ چون من اون موقع که کانادا بودم کاسکو رو نمیشناختم
    راستی این انتخابات اینا کی هست؟ هارپر در به در شده کی میررههههههههه :(((

    یه سوال دیگه 🙂 این برو بچ چجوری واسه نظرهاشون تصویر میذارن؟ مثل مهدی!؟ 🙂

    وابستتم مرد 🙂

    • امير حسين روشناس

      سلام
      مرد حسابی نمیای نمیای, وقتی هم میای با ۲۰۰۰ تا سوال میای!

      خیلی خوب بود اون مثال کشک بادمجون و مک دونالد یک سوال هایی از آدم پرسیده میشه که میگی خدایا توبه!

      کاسکو تنوع والمارت رو نداره ولی اجناسی که داره هم کیفیتشون خوبه و هم قیمتش خیلی مناسبه. فقط بدیش اینه که باید اشتراک سالیانه شو داشته باشی که سالی ۵۰ دلاره. اینم خیلی مهم نیست, برای من اینکه ماشین ندارم و اجناسش هم همه در حد غول هستند دردسر سازه.
      انتخابات هم پاییزه مثل اینکه, منم امیدوارم این مردک شرش رو کم کنه بره.
      برای اینکه عکست رو توی سایت هایی که با ورد پرس ساخته شدن نشون بده, باید توی این سایت بری و عکست رو اپلود کنی: http://en.gravatar.com

      • به نظرم کسانی که چنین سوالایی رو میپرسن از تو، باید خودشون رو توی این وضعیت قرار بدن. مثلا:
        توی ایران بازار سکه و طلا و دلار در حال حاضر راکد هست.
        مثل این میمونه که الان یه خارجی در خارج از کشور بیاد و از شما بپرسه که (حالا اصن یه شهروند با زبون خودمون تو یه کشور دیگه) توی کشور شما چی سرمایه گذاری کنم؟ به نظرت کار ساخت و ساز خوبه؟ چقدر سود داره؟ متری چند میشه؟ و سوالاتی از این قبیل
        آیا واقعا من و شما برای این فرد حاضریم وقت بذاریم و از زندگیمون بزنیم و چنین سوالاتی بپرسیم؟
        برای رفتن به کانادا یا هرجای دیگه باید در مورد اون کشور اطلاعات کسب کرد. اما مشکل ماها همه چیه؟ زبان انگلیسی! برای همین هست که در به دره سایت های ایرانی هستیم! و طبیعی هست که هر شخص هم نظر شخصی خودش رو میگه! ولی خیلی سایت ها هستن که با نظرسنجی های گسترده به جواب های خوب میرسن. البته با این حرف نمیخوام زحمت امیرحسین رو زیر سوال ببرم. چون امیرحسین نکات ریزی رو بیان میکنه و یا جمع آوری میکنه که فهمیدنش ساعت ها بلکه روزها بلکه حتی برای ساکنین کانادا سال ها زمان میبره! ولی امیرحسین میاد و اون نکات رو بصورت مجتمع و خلاصه و قابل فهم در اختیار مردم دنیا قرار میده.
        به نظر من بهتره که کمی از خواسته های بیجا از صاحب این وبلاگ (امیرحسین) دست برداریم. هروقت چیزی رو درخواست کردید قبلش به این فکر کنید که با این همه مشغله ی کاری واقعا خودم حاضرم به این سوال در قبال دیگران پاسخ بدم و اطلاعات جمع کنم و …
        البته این حرفم هم دال بر این نیست که دیگه چیزی نخوایم. نه! آدم میتونه ایده بده در مورد موضوعات. اما اینکه صاحب وبلاگ بخواد در موردشون چیزی نشر بده خودش صاحب اختیاره. مثل اینه که من بیام خونه شما بگم این دکوری به خونتون نمیخوره و “باید” عوضش کنید!!! مگه میشه؟ مگه داریم؟

        خیلی حرف زدم 🙂
        به نظرم بد نیست یه گزارش اجمالی از اسباب کشی و اتفاقات و تجربیاتش و همچنین جاهایی که تغییر آدرس اجباری هست و نیست و یا اینکه چطور میشه اسباب کشی کرد؟ مثل اجاره ی وانت و … بیمه ی ساختمان و از این قبیل چیزها یه نیمچه پست ارسال کنی

        ایشالله کارام زودتر انچام بشه بیام خونه دیدنیت 🙂

        رحمت.. به رحمان و رحیم بگو ناپلئونی ره دور بگردونن :))))

        مراقب خودت باش 🙂

  15. اقا کشک بادمجون رو خوب اومدی.
    بابا دوستان کنجکاون. حالا به هر نحو یا مورد. نباید که اینجوری مورد تهاجم قرار بگیرن. یه کم به اعصابت تسلط داشته باش. الان تو اساس کشی هستی استرس واسط بده گل پسر.
    اره.

  16. آقای cort چرا واسه خودت , توهم میزنی , کی از مهاجرت و کانادا و بازاار کار اوراکل در کانادا سوال پرسید , من خودم مدرک ccie سیسکو دارم , تو عسلویه , ماهی خداتومن درآمدمه , به هیچ وجه هم حاضر نیستم موقعیت الان خودمو خراب کنم . ولی یه موقعیتی پیش اومده که میخوام اواراکل هم یاد بگیرم
    , , از شما من راهنمایی نخواستم.

    • امير حسين روشناس

      دوست عزیز، این وبلاگ همونطوری که از عنوانش و محتویاتش معلومه، حول و حوش مقوله مهاجرت و زندگی در کانادا رو پوشش میده. بنابراین وقتی سوالی می پرسید منطقیه که آدم اولین چیزی که به فکرش میرسه مهاجرت باشه. ضمن اینکه اینجا هرکسی ازجمله دوست عزیزم Cort می تونه هرکس دیگه ای رو راهنمایی کنه، از نظر من – که صاحب این وبلاگ هستم – این مساله هیچ ایرادی نداره و قبلا هم مواردی بوده که افراد صد در صد نظر مخالف من داشته اند و صرفا به بیان مخالفتم اکتفا کرده ام.

      خدا بهتون بیشتر بده، دو تا خدا تومن درآمد داشته باشید و هرچی که تمایل دارید رو هم یاد بگیرید.

    • آقا شما خود John Chambers که کتاب های آموزشی Cisco رو نوشته…

      این وبلاگ برای مهاجرت هست. دوست من که CCIE داری و بقول خودت توی کندوی عسل خداتومن در میاری! یه سرچ بزنی میفهمی که اینجا جای سوال کامپیوتری و آی تی پرسیدن نیست. اینجا توی این وبلاگ حرف اول در مورد مهاجرت اونم به کانادا و بعد تورنتو هست و بعد مسائل دیگه.
      آتیشی نشو دوست من به اعصابت هم مسلط باش. آقا شما CCIE خوندی عسلویه کار میکنی، من CCNA – CCNP – CCSW دارم ولی بیکارم + MCSE! ضمنا تجربه کار هم دارم ولی خب شانس شمارو نداشتیم بریم عسلویه! بالاخره هرکسی یه مدله.. منم اگه درست میخوندید نوشتم “طنز”! مطمئنم شما خودتون از کسانی هستید که از دولت انتقاد میکنید که دولت نقد پذیر نیست! منم تازه چیزی نگفتم! خیلی آروم و طنز وار صحبت کردم.. حالا شما خودتو به رخ ما میکشی یه حرف دیگه س 🙂
      دوست من فکر نکن کسانی که اینجا هستن همه بدبخت بیچاره هستن که دارن میرن کانادا یا مهاجرت میکنن! نه خیلی از ماهایی که داریم میریم موقعیت زندگی و شغلی عالی ای داریم! من خودم خونه اینجا دارم تو بهترین منطقه ی تهران! کار خوب داشتم! همه چیزم عالی بود! ماشین خوب و … خوشی نزد زیر دلم! دنبال آسایش و امنیت و آرامش هستم.. برای همین همه ی اینارو دارم بیخیال میشم و قراره اونجا از صفر همه چیز رو شروع کنم! چون میدونم چیزی که اینجا ۱۵ سال طول کشید بهش برسم اونجا ۴ ساله بهش میرسم!
      خود امیرحسین برای خودش اینجا تو ایران کم کسی نبوده..

      پس حق به جانب نظر نده. فقط همین.

      ضمنا اینجا وبلاگه و نظر آزاد! شما اگر خیلی دوست داری بحث کارشناسی اوراکل کنی انجمن های تخصصی در این مورد زیاده.. اونجا اتفاقا اگه بپرسی چند ساعت در روز چه کتابی بخونم طرف یک صفحه کامل توضیح میده.. اما اینجا در مورد مهاجرت و مسائل مربوطه یک صفحه پاسخ میگیری…

      موفق باشی

    • سایت ITpro.ir رو یه نگاه بنداز به کارت میاد

  17. سلام
    میخواستم بدونم آیا کرایه خونه در شهر تورنتو هم مثل ونکوور و کالگری , ,, از دیگرشهرهای کانادا , بالاتر هسستش ؟

    • امير حسين روشناس

      بله شهرهایی که اسم بردید جز شهر های گرون کانادا هستند. کلگری البته از اون دو تا ارزونتره

  18. سلام شرمنده , , قصد توهین یا جسارت,نداشتم , صددرصد,شما و بقیه, متخصصین خصوصا اقای روشناس آدم حسابی هستید که دولت کانادا , پرونده ایمیگریشن شما رو پذیرفته . , قصد به رخ کشیدن هم ندارم , چون تو دنشگاه اساتید حرفه ای خارج درس خونده ای داشتم , که انگشت کوچیکشون هم نمیشم .

    • دوست من
      هیچ وقت تو زندگی صفر و یک نباش. چون آی تی رشته ت هست مثل من شما هم صفر و یک هستی. این خاصیت کسایی هست که آی تی میخونن مخصوصا شبکه و برنامه نویسی.
      من هم هیچ قصد توهینی به شما دوست عزیز نداشتم. من آدم شوخی هستم بعضی وقتا سعی میکنم توی حرفام از طنز استفاده کنم. بالاخره تا آدم نرفته باشه نمیتونه بفهمه که اونجا چه درگیری هایی داره. بقول یه بنده خدایی میگفت فکر نکن کانادا یا هرجای دیگه بهشته. اونایی که میرن و مهاجرت میکنن چون هدف داشتن وقتی بر میگردن ایران یا توی جمع خانوادگی سعی میکنن از سختی هایی که کشیدن چیزی نگن. چون اگر حرفی بزنن همه میگن خوب اینجا که همه چیز داشتی چرا رفتی؟ دور از جون جمع دیوانه ای؟ و در جواب هرچقدر هم بگی که من اونجا که از خواب پا میشم استرس سیاست و گرونی و اینچیزا رو ندارم میگن خب که چی.. تا آدم طعم آرامش رو نچشه نمیتونه کسی رو مجاب کنه.
      شما گفتین پرونده رو قبول کردن ینی آدم حسابی بودیم. دور از جون جمع. خیلی از ملت که مهاجرت میکنن از طریق پول مهاجرت میکنن یا خویشاوندی. پس نمیشه گفت که هرکسی میره خارج آدم حسابی هست. بالاخره کم و بیش حتما یه نیم نگاهی به برنامه ی بفرمایید شام انداختید و دیدید که چه آدم های تازه به دوران رسیده ای در این برنامه هستن و در مقابل بعضی مواقع آدم های با شخصیت هم مشاهده میشه. پس هرکسی مهاجرت هم کرده دلیل بر حسابی بودنش نیست. مطمئنا شمایی که در ایران هستی برای خودت یه آدم حسابی هستی و هر کسی از دید خودش یه شخصیت و منزلت ی داره. پس هیچوقت سعی نکن بخاطر یه مهاجرت یه خارجی بودن خودت رو دست کم بگیری و از طرفی دیگه بخاطر علم زیاد خودت رو دست بالا بگیری.. زکات علم، آموختن است. سعی کن میانه رو باشی.
      ببخشی زیاد حرف زدم 🙂

      اساس کشی 🙂

      نظرات شد ۴۰ تا 🙂

      • خواهش میکنم نظر لطف شماست ,,, البته منظور من از آدم حسابی بیشتر , متخصصینی و مهاجرین اسکیل ورکر مثل شما بود , که مانند هر کشوری جزو سرمایه های آن کشور محصوب میشوند که از نظر من سرمایه انسانی و نیروی فنی یک کشو, بسیار بسیار ارزشمند تر از سرمایه های زیر زمینی و طبیعی آن کشور هستند ,, در مورد بفرمایید شام که واقعا این حرف شما رو باید طلا گرفت , من خودم هم تعجب میکردم که اینها اصلا چطوری پاشون به کانادا رسیده , و یک چیزی که خیلی آزار دهنده بود , این بود که به خاطر هزار دلار , هر حرفی رو پشت سرهم میزدن و خودشون رو جلوی دوربین و چشم ملیونها بیننده خفت و خار میکردن , واقعا به نظر من یک سری از رفتارهای ما ایرانیا باید ریشه ای حل شه . مرسی

  19. نه عزیزم. کسی جرات داره با تو لج کنه. ؟
    مهم اینه که به فکرت بودم. حالا یا اساس کشی. یا این اثاث کشی.

  20. امیر این پسته رکورد زده از اظهار نظر را. بچه ها دارن یواش یواش اکتیو میشن دوباره. بعد از اتمام اثاث کشی برو تو کار پست جدید. علی علی

  21. سلام

    خدا قوت 🙂

    لطفا در صورت امکان در مورد جزییات این جابه جایی برامون بنوسید.

    خدایی می دونم این چه پروسه ی وقت گیر و انرژی بری هست اونم دست تنها! البته امیدوارم شما توو این کار تنها نباشید.

    • امير حسين روشناس

      بله حتما. فعلا در این حد هستم که از سر کار خسته باید برم خونه, بسته بندی کنم, بعد با اتوبوس و مترو چمدونی وسیله ببرم! شبها دیگه جنازه میشم میفتم!

  22. سلام

    تعداد نظرات شد ۴۱ 🙂
    میگم امیرحسین داشتم دسته بندی سایت رو میدیدم به نظرم رسید کمی باز تر بشه بهتره یا مثلا اگر ادغام شدن نوشته بشه
    میشه از حالت تک ستونه به دو ستونه تبدیل بشه. که لیست زیاد طولانی نشه و مثلا اون بخش خرید و اجاره ملک این هم نوشته بشه. خرید و اجاره ی ملک و خودرو
    اینطوری یکم دسته بندی ها بهتر میشه و پیدا کردنش هم خوب تر. البته قطعا خودت که برنامه نویس هستی فکری به حالش میکنی 🙂
    ۵ سال دیگه این سایت میشه:
    دفتر مهاجرتی امیرحسین روشناس؛ بفرمایین :))

    دلبستتم مرد :))

    • امير حسين روشناس

      والا من خودم خیلی از سبک امکانات وردپرس راضی نیستم, ولی از طرف دیگه حوصله اش رو هم ندارم بشینم خودم اپلیکیشن بلاگ بنویسم! یک سری محدودیت ها داره که باید باهش کنار بیام.

  23. به به – چه پست پر کامنتی گویا از برکات این ماه مبارکه .
    میخواستم درباره نوشتن یه پست اگه زحمتی برای شما نیست و اگر شما از آن اطلاعاتی دارید یک ایده بدم – خواهشا یک پست هم راجع به دوره های فنی در کانادا بنویسید ، شنیدم کسایی که میان کانادا و اگر در رشته خودشون ضعفی داشته باشن ، میتونن با گزوندن این دوره ها ، یک مدرک کالج بگیرن و همچنین و همچنین اون ضعفهای خودشون رو میتونن برطرف کنن و یا خیلی ها تخصص جدیدی یاد میگیرن و بعدا به واسطه اون دوره فنی میتونن کار پیدا کنن – مثل دوره های شبکه سیسکو ، مایکروسافت ، برقکاری ، دیتابیس و…….
    جسارت بنده را ببخشید .

    • امير حسين روشناس

      بله خیلی هم خوب. منتها باید در این زمینه اول با دوستانم صحبت کنم, کسانی که خودشون این مراحل رو طی کردن.

      • توی توزنتو بهترین کالج سنکا Seneca هست.
        رشته های خوبی هم داره و وام های خوبی هم میده برای تحصیل. فقط دوست دارم بدونم که برای تحصیل که وام میدن برای گذران زندگی هم چیزی وام میدن؟

        • امير حسين روشناس

          تا جایی که میدونم نه. برای تحصیل توی انتاریو OSAP میدن و اگر بخواهی بابت زندگی هم کمک خرج داشته باشی, باید اسیستنت استاد بشی. دانشگاه میدونم این امکان هست, اما کالج رو مطمئن نیستم.

  24. امیر دیدی بهت گفتم این پسته رکورد میزنه. بابا چرا با مترو و اتوبوس ساکاتو میبری؟؟
    مگه کرایه تاکسی یا ون اونجا گرونه؟ خوب زهرا خانوم که گفته بودن تماس بگیرید. یه تماس میگرفتی. لااقل کارت کمتر میشد.

  25. سلام
    خدا قوت ، هنوز اندر میانه اثاث کشی هستین!؟
    تو این پست همه نظر دادن جز من گفتم بیام و در شکاندن این رکورد سهیم باشم!
    ایده unplugged هم عجب ایده پیچیده و غامضی هست!!

  26. سلام
    فکر کنم با اینکه خودتون Uber رو معرفی کردید اما هنوز از خدماتش استفاده نکردید! شما حتی میتونید با ۲۰ دلار از اوبر؛ تاکسی بگیرید و وسایلتون رو منتقل کنید! کلی پروموشن دارند این عزیزان! من وقتی میخواستم برگردم ایران از شهر وان تا فرودگاه پیرسون با ۲۰ دلار پروموشن میتونستم به عنوان فرست یوزر (و البته غیر فرست یوزر هم میتونه پروموشن استفاده کنه) برم فرودگاه. بماند که همون موقع گوشیم مشکلدار شد و اصلا پروموشن رو نمی تونست بگیره با اینحال بازم تونستم با یک تاکسی ۴۰ دلاری برم و این در حالی بود که نرخ معمول کرایه تاکسی از وان تا پیرسون اون زمان ۶۵ دلار بود!
    میدونم اسباب کشی هم خستگی جسمی داره و هم درگیری ذهنی و این خیلی انرژی از آدم می گیره. اینطور موقعها نیاز به کمک دوستان بیش از هر وقتی احساس میشه. من خودم به تنهایی ۵ بار اسباب کشی کردم و حداقل در ۳ بارش در حد کامیون اثاث داشتم! درک میکنم مشکلاتش رو!
    مهمترین چیز این وسط به نظر من اینه که خودتونو زیاد خسته نکنید و از موکول کردن کارهای زیاد به روز بعد نترسید. به خودتون استراحت کافی بدید و به تغذیه اتون (مصرف میوه و سبزی و مایعات کافی) توجه داشته باشید.
    در ضمن حتما از دوستانتون کمک بگیرید! فکر نکنید برای مردم ایجاد مزاحمت می کنید! اولا که سایت شما با داشتن اطلاعات بسیار زیادی که زحمت جمع آوریشو کشیدید خیلی به ایرونیا اونجا کمک کرده و بنابراین قبلا لطقشونو جبران کردید ثانیا خیلی وقتها هم شما میتونید بعدا این محبت رو جبران کنید! مملکت غریب هست و هزار و یک اتفاق پیش بینی نشده!

    براتون آرزوی موفقیت میکنم!

    • امير حسين روشناس

      خوب همه اطرافیان میدونن که من تا حد خیلی زیادی غد هستم و خیلی از رو انداختن به کسی خوشم نمیاد! ترجیح میدم یکم سختی به خودم هموار کنم تا اینکه از کسی چیزی بخوام. البته ناگفته نمونه که دو تا از دوستان عزیز روز شنبه لطف کردن و کمکم میکنن. اما در طول هفته خب برای اونها هم مشکله از پیکرینگ و ریچموند هیل بخوان تا تورنتو بیان.
      ممنون از شما.

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*