خانه » زندگی در کانادا » زندگی در تورنتو » به نظرم جالب اومد …

به نظرم جالب اومد …

یکی از چیزهای خیلی جالبی که توی تورنتو می بینید، حیوانات گستاخی هستند که هیچ شان و شخصیتی برای شما به عنوان یک انسان بدجنس قائل نیستند! در کمال خونسردی و آزادی، کبوتر، سنجاب، اردک، غاز، پرنده های دریایی، راسو و در مواردی آهو و طاووس و راکون رو می بینید که این ور اون ور میرن، حتی از کنارشون که رد میشید هیچ نشانی از ترس و یا اقدام به فرار از دست اشرف مخلوقات – که به همنوع خودش هم رحم نمی کنه، چه برسه به جک و جونور – در این موجودات دوست داشتنی نمی بینید. البته دلیلش این نیست که مردم اینجا خیلی بیشتر می فهمن (قشر ایرانی که واقعا سطح فرهنگش در خیلی موارد بالاتر از بقیه ملیت هاست رو میذارم کنار)، بلکه دلیلش چماق قانونه. همه حیوانات وحشی در کانادا تحت پوشش قانون حمایتی هستند و کسی جرات نمی کنه بهشون چپ نگاه کنه. البته! البته! افرادی پیدا میشن که به هر حال کار خودشون رو می کنن، یک نمونه اش معلم رانندگی خودم بود که تعریف می کرد اون اوائل که اومده بوده کانادا، یکبار هوس کباب کرده بوده و میره توی یکی از این پارکها، تا خلوت می بینه، غاز رو میگیره خفه می کنه و می بره خونه، شب کبابش رو میزنه بر بدن! جدا از جنبه قانونی و احساسی ماجرا، من نمیدونم چطور این ریسک رو کرده که یک موجود ندیده و نشناخته رو خورده! شاید هم اون زمان بیماری های این زمونه نبوده! ولی در کل خیلی جالبه، توی financial district که قلب داون تاون واقع شده و محل فعالیت بانکها و شرکتهای معظم مالیه، میبینی یک غاز با کله سبز کنار خیابون داره راه میره و مردم هم خیلی عادی از کنارش رد میشن! خودم دیده ام که غازه داشته از خیابون با جوجه هاش رد میشده و تریلی ۱۸ چرخ به احترامش ترمز کرده تا با بچه هاش به سلامت رد بشن!
صحبت جک و جانور شد، به قار قار کلاغ توی انگلیسی چی میگن؟! اصلا می دونید خود کلاغ به انگلیسی چی میشه؟ آخر این پست می نویسم.
مطلب دیگه ای که نمی دونستم و اون روز همکارم بهم گفت، در مورد قوانین دوچرخه سواریه. وقتی توی سواره رو با دوچرخه حرکت می کنید، تمام قوانین حاکم بر اتوموبیل ها رو باید رعایت کنید. از این منظر، شمای دوچرخه سوار با اون مایه دار مازراتی سوار در مقابل قانون یکسانید!
یک چیز جالب دیگه از این جماعت کانادایی. این روزها بحث بازیهای Pan Am توی تورنتو خیلی داغه، یک رویداد ورزشیه که فقط همین رو در موردش میدونم! خیلی اهل ورزش نیستم، منتها امروز دو سه تا ایرانی توی اتوبوس سوار شده بودن که ظاهرا برای این ایام، volunteer شدن. تعریف می کردن که میتونن از ۲۵ ژوئن مجانی سوار TTC  بشن و ظاهرا یک نامه هم بهشون میدن که tax credit بهشون تعلق میگیره. قیمت بلیطهای این بازیها از ۲۵ دلار شروع میشه و مثلا برای مراسم افتتاحیه، بلیط تا ۲۰۰ و خرده ای دلار هم میره. خدا میدونه چقدر بابت تبلیغات در میارن. بعد برای انجام کارها، کلا روی کار داوطلبانه افراد حساب کردن! هزینه نزدیک به صفر، درآمد در حد تیم ملی هاکی کانادا و همه هم خوشحال که جزئی از این حرکت بزرگ هستن! برای من ولی این سیستم کار نمی کنه!

برای اطلاع اونهایی که نمیدونن، کلاغ به انگلیسی میشه crow و قار قارش هم میشه caw caw!

۴ نظر

  1. وقتی میبینی ماشین های کانادا سقف ندارن یعنی:

    کفترای اونا شعور دارن! :دی

  2. در تمام دنیا (حتی در ایران) اکثر قوانین رانندگی کمابیش یکسان هست و در بدنه ی این قوانین یک دوچرخه سوار باید در خیابان (البته بهتر است خیابان خط مخصوص دوچرخه داشته باشد) براند و در برابر قانون یک “راکب” محسوب میشود و باید تمام قوانین مربوط به دارنده ی وسیله نقلیه را رعایت کند. البته در کانادا داشتن کلاه ایمنی برای دوچرخه سوار اجباری است و نداشتنش جریمه ی پلیس را در بر دارد.

  3. چه باحال که تو خیابونا حیوونام هستن …من کوچکترین اظهار نظری راجب ایران نمیکنم چون خیلی اعصاب میخاد و از توان من خارجه…و همه مون میدونیم چه خبره

  4. چه بامزه !
    حیوون باید از آدم بترسه.حیوانات گستاخ:))

جوابی بنویسید ریحان جواب را باطل کن

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*