خاطرات مهاجرت به کانادا خاطرات و تجربيات شخصی در مورد مهاجرت به کانادا
توجهتون رو به یکی از تفاوت های زندگی در کانادا و ایران جلب می کنم. توضیح اینکه این پست رو در راستای تنفرم از دکترهای به اصطلاح متخصص ایران، مخصوصا اونهایی که مادرم زیر دستشون بود نوشته ام.
نمونه جملات در رضایتنامه ای که از همراهان بیمار، بعد از لخت کردنشون توسط حسابداری و واحد مالی بیمارستان های خصوصی و بسیار معتبر!!!!!!!!!!!!! ایران دریافت میشه:
- اینجانب در هوشیاری کامل و صحت و سلامت عقل و آزادی مندرجات این فرم را تکمیل نموده و پاسخ سوالات من گفته و تفهیم شده است.
- بدینوسیله اذن خود را برای انجام اقدام به جراحی و کلیه خدمات درمانی، تشخیصی مرتبط با بیماری که به تشخیص و درمان پزشک یا پزشکان معالج برای درمان لازم باشد اعلام می نمایم. ممکن است اقدامات درمانی به نتایج و عواقب نامطلوب اعم از شایع و نادر منتهی گردد و بطور کلی سلامت بیمار به نحوی که مورد انتظار است جزئا یا کلا اعاده نشود.
- بدینوسیله حق هرگونه ادعا به هرنحوی و هر شکلی را ازاقدامات پزشکی اعم از تشخیص و درمان و جراحی و آثار و عوارض احتمالی آن و ادعای قصور در این باره علیه پزشک یا پزشکان معالج را از خود سلب نموده و با اسقاط حق شکایت کیفری و مدنی از طرف خود، برائت وی را از هرگونه مسئولیت در این باره اعلام می نمایم و از مطالبه دیه تحت عنوان خسارت و ضرر و زیان اعم از مادی و معنوی و از کار افتادگی با توجه به ماده شصت قانون مجازات اسلامی انصراف حاصل می نمایم. کلیه مطالب این برگه را پس ا خواندن و تفهیم با امضا و اثر انگشت تایید می نمایم.
این بند آخر، یعنی آقای قانون گذار، دستت درد نکنه که زحمت کشیدی و قانون وضع کردی، ما با این برگه (با عرض معذرت) میرینیم به اون قانونی که تو گذاشتی! به بیان دیگه، ما هر غلطی دلمون بخواد می کنیم و هیچ کس، مخصوصا قانون و قانونگذار و متولی قانون هم دستش به ما نمیرسه.
حالا مقایسه کنید با یک برگه رضایتنامه از یکی از بیمارستانهای دولتی تورنتو (توضیح اینکه بیمارستان خصوصی کلا نداریم، همه دولتی و عمومی هستند و همه متخصصین اونجا کار می کنند، اینکه گفتم دولتی برای مقایسه بین دولتی کانادا و خصوصی ایرانه. عمومی ایران که رفتنت با خودت وبیرون اومدن با قال گذاشتن عزرائیل میسر میشه، اگر نتونی عزرائیل رو توی بیمارستان دولتی ایران دو در کنی، بی برو برگرد سوار آخرین وسیله نقلیه عمرت به مقصد بهشت زهرا خواهی شد). محتواش رو کاری ندارم، که خیلی کامل ورداشته توضیح داده که ریسک های این کاری که قرار انجام بشه چیا می تونه باشه و اگر این اتفاقات افتاد، چه کارهایی از طرف تیم پزشکی و درمانی انجام خواهد شد. نکته مهم، جمله ایه که درست بالای محل امضای شما به صورت bold نوشته شده:
You have the right to change your mind at any time, including after you have signed this form.
حتی اگر فرم رو امضا کردید و بعدا تغییر عقیده دادید، این حق شماست! نکته قابل توجه اینه که هیچ اثری از خط و نشان قانونی در این برگه دیده نمیشه، برای مریض و همراهانش نیومده تبصره قانونی و راه فرارش رو تبیین کنه و راه رو برای فرار دکتر باز بذاره.
کسی نمی دونه چرا قانون مجازات اسلامی درمورد خفه کردن عوامل بیمارستانی و دکترهای گروه اول استثنا قائل نشده؟!
سلام..امیدوارم حالتون خووووب باشه….بابت مطالبی ک با حوصله ، کامل و خستگی ناپذیربخاطر متنای بلندمینوسین …خیلی خیلی ممنون )بقول عادل خان فردوسی پور( ان شالله همیشه موفق و سلامت باشین…
ممنون از لطف شما
سلام
بازم بخاطر توضیحاتت دقیقتون تشکر میکنم
هر چند خیلی دیر (الان متوجه شدم) برای روح مادرتان طلب شادی و برای شما طلب آرامش میکنم
متشکرم خانم، خداوند رفتگان شما رو هم قرین رحمت کنه.
بهشون برمیخوره براشون سریال میسازن. طرف ادعای فرهیخته بودن هم داره، نمیدونه نصف این فرهیختگی مدیون اون امضاییه که از مریض بیچاره به زور گرفته میشه. شاید هم بیشتر از نصف.
نصف بقیه اش هم مال دستگاه هاییه که مهندس ها براشون میسازن. نمی دونم اگر مهندس ها نبودن این جماعت از دماغ فیل افتاده با چوب بستنی و چراغ قوه می خواستن عمل جراحی کنن؟!
سلام.
والا هر چی از حسنات این عزیزان زحمت کشه بیمارستانی بگیم کم گفتیم. یاد بچگی های خودم افتادم. مدرسه خیر سرش میخواست بچه ها رو ببره اردو. بعد یه برگه میدادن به والدین بدبخت به عنوان رضایت نامه. که توش نوشته بود. اقا ما اگر بچتو بردیم و هر اتفاقی افتاد. تمام مسولیتش با خود والدین هست. بعد بیچاره باباها با هزارو ترسو لرز امضا میکردن. امیر جان بهترین توصیف همون سریال در حاشیه هست که زیرابش رو زدن و بجاش یه مسخره گذاشتن.
این سیستم مریض و بی احترامی به ارباب رجوع در تمام ارگان های دولتی دیده میشه اما انسان وقتی درد داره یا عزیزش درد می کشه این ناملایمات رو چند برابر حس می کنه و نمی تونه بی تفاوت باشه.
در مورد عوامل بیمارستانی و پزشکان حجم کاری بالا باعث رفتار نامناسب و رسیدگی بد میشه.برای پرستار حجم کاری بالا تعیین شده توسط دولت و برای پزشک حجم کاری بالا به دلیل امکان درآمد بیشتر و غیرقابل مهار البته یه بخش عمده ای هم به تربیت نیروی متخصص ما در دانشکده برمیگرده.سیستم آموزشی و اساتید پزشکان رو بی ادب و خودخواه بار میارن.دلیل اختلاف رفتار در بیمارستان های ایران و اونجا یک مقاله علمی مفصل میشه اما معتقدم بخش اعظم مشکل برمیگرده به سیاست های دولت و عدم مهار و کنترل درآمد و تعداد بیماران هر پزشک.
بابت مادرتون بسیار متاسفم و از صمیم قلب براشون آرزوی آرامش میکنم.
با بخشی از فرمایشات شما موافقم و با بخشی نه. همه مشکلات به سیاست های دولت مربوط نیست. من هم انتقاداتی به عملکرد سیستم دولتی ایران دارم اما معتقدم اتفاقا بخش عمده ای از مشکلات جامعه ایران به خود مردم بر می گرده، به کسانی که فقط فکر منفعت شخصی خودشون در کوتاه ترین زمان ممکن و با زیر پا گذاشتن همه چیز هستند. از نظر خود بزرگ بینی هم که شکر خدا هیچ کس رو جز خودمون قبول نداریم.
کاملا با گفته ی شما، آقای روشناس موافقم. همین مردم خودمون هستن که جامعه و دولت رو می سازن، از مریخ که نیومدن!
ی اصطلاحی هست که میگه بذار دهنم بسته بمونه الان کاربرد داره…چون اگه باز،شه چیزایی که میگه که باید بگی صد رحمت ب اون برگه ….
من عاشق طرز نوشتنتون شدم
آیا میدانید توهین به پزشکان و کارکنان دولت تا ۶ ماه حبس و ۷۰ ضربا شالّاخ دارد ؟؟