همه چیز ساختار است

اون سال اولی که تازه اومده بودم، مارکوس توی کلاس های اکسس اول و آخر همه تعالیمش می گفت: structure is everything. کلا غربی جماعت، توی کار ساختاره. این مساله رو به عینه جاهای مختلف دیده ام، که اون اول به مخاطب نقشه راه میدن.
توی ایران یک نفر ازمون بپرسه: داداش تو چکاره ای؟ شروع می کنیم از اول خلقتمون رو توضیح میدیم میاییم جلو. بی ربط و با ربط، مربوط و نامربوط رو قطار می کنیم و الهی به امید تو. جواب دادن به سوالاتمون هم، اگر خیلی به طرف مقابل رحم کنیم حداقل ۵ دقیقه طول میکشه و ممکنه یک مطلب رو چندین بار تکرار هم بکنیم. دست آخر هم، خیلی اوقات می بینیم جوابی که داده ایم اطلاعات لازم رو به طرفمون منتقل نکرده.
این مطلب که organised صحبت کنیم، در اوایل ورود به کانادا و کاریابی می تونه دردسر ساز باشه. اصلا چرا راه دور میریم، همون امتحان آیلتس رو در نظر بگیرید. در تمام مهارتهاش (بجز لیسنینگ) یک ساختار واحد دنبال میشه. برای رایتینگ، پاراگراف اول یک سری blue print ایجاد می کنیم که در پاراگراف های بعدی، شرح و بسطشون میدیم. مثلا سوال می کنن: نظرتون رو در مورد فلان مطلب بدید و بگید باهش موافقید یا نه. روش نوشتن چطوریه؟ اول خود موضوع رو rephrase باید بکنیم (یعنی سوالی که ازمون می پرسن رو با کلمات جدید باز نویسی کنیم)، بعد نظر خودمون رو میگیم و  سه تا دلیل میاریم که اون نظرمون رو پشتیبانی کنه. پاراگراف دوم، سوم و چهارم، اون دلایلی که آورده بودیم رو شرح میدیم تا مخاطب رو قانع کنیم نظرمون درسته. پاراگراف آخر هم، جمع بندی و نتیجه گیریه.
در مورد اسپیکینگ هم همین روند رو باید دنبال کنیم. رایتینگ هم، از همین الگو پیروی می کنه، اگر تجربه آیلتس رو داشته باشید، سخت ترین سوالات ریدینگ اون سوالاتی هستند که یک سری عناوین (headings) رو میده، با یک متن خیلی سخت و سنگین. بعد میگه از بین عناوین، ببین کدومشون به هر پاراگراف مرتبطه. اگر قلق این سوالات رو ندونی، همونطوری که گفتم سخت ترین سوالات آیلتس همین موارد هستند. اما با دونستن همون الگویی که بالا گفتم، خیلی راحت میشه به این قبیل سوالات پاسخ داد. راهش چیه؟ باید توی اون لیست عناوین رو بخونی و یک (و فقط یک) کلمه کلیدی اصلی که نشوندهنده منظور اصلی اون عنوان هست رو زیرش خط بکشی. بعد بری سراغ متن و از هر پاراگراف، فقط جمله اولش رو بخونی. فقط هم جمله اول، و بعد ببینی منظور این جمله اول با کدوم کلمه کلیدی از عناوین مطابقت داره. اینطوری خیلی راحت میشه این قبیل سوالات رو پاسخ داد.
حالا آیلتس رو بذاریم کنار، منظورم این بود که ساختار در همه ارکان زندگی غربی موج میزنه. از اون آیلتسش بگیر بیا جلو. در جلسات مصاحبه، استفاده از تکنیک STAR خیلی کمک می کنه که بتونید در مصاحبه موفق باشید. اول باید Situation رو شرح بدید، بعد در مورد Task یا مساله ای که باید حلش می کردید صحبت کنید، مرحله بعدی Action یا اقداماتیه که برای حل اون موضوع انجام دادید و در نهایت Results یا نتیجه ای که از اون کار حاصل شده، کمک می کنه که بحث جمع بندی بشه. حروف ابتدایی اول همه این کلمات رو کنار هم بذارید، میشه استار. وقتی که دنبال کار می گردید و به مصاحبه دعوت میشید، باید پاسخ سوالات رو در این قالب بدید. کل ماجرا هم بایدظرف مدت دو دقیقه جمع بشه، بیشترش رو گوش نمیدن!
ممکنه در محیط کار یا حتی در بعضی موارد، در جلسه مصاحبه کاری ازتون بخوان که یک پرزنتیشن ارائه بدید. اینجا هم رعایت ساختار نقش بسیار مهمی داره. باید اسلاید اولتون، بیانگر مطالبی باشه که در ادامه صحبت بهشون اشاره خواهید کرد. اینطوری دارید ذهن مخاطب رو آماده می کنید که من قراره در مورد این مطالب و با این ترتیب صحبت کنم. بعد که مطالب رو بیان می کنید، ذهن شنونده از قبل منتظر اون مطلب بوده و باعث میشه که بتونه سیر منطقی مطالب شما رو دنبال کنه. اسلاید آخر هم باید به بیان دستاوردها، نتیجه ای که از کار بدست آوردید، یا درس هایی که از موفقیت یا شکست گرفتید اختصاص پیدا کنه. دنبال کردن این روال باعث میشه در ذهن مخاطب تاثیر مثبتی بذارید و با دید مثبت تری، به توانایی های شما توجه بشه.