آقا سر ما رو کلاه گذاشتن دیگه! همه اش میگفتن کانادا سرده، کانادا سرده، کجاش سرده. ۶ ماه منفی ۲۵، بقیه سال که از گرما داریم خفه میشیم. دما ۲۵ درجه و شرجیش هم قوز بالا قوزه. من انتظار داشتم سال ۱۲ ماه اینجا برف و یخبندون باشه حالش رو ببریم. فکر کنم باید به فکر جابجایی باشم، کلگری مثل اینکه بهتر باشه. یادمه پارسال ۱۸ شهریور برف اومده بود. اگر از شانس ماست البته، میریم اونجا هم جهنم میشه. امیدوارم زودتر روزهای رویایی -۲۵ و -۳۵ برسه.
امروز صبح دم آسانسور، یکی از همسایه ها رو دیدم. تا گفتم good morning، بلافاصله اومد جلو و دست داد و گفت من آدرین هستم و شروع کرد به سوال و جواب. که تازه اومدی؟ چطوره، خوبه؟ من با زنم واحد فلان زندگی می کنیم، اسم زنم (یادم رفت چی بود!) با مترو میری؟ محل کارت کجاست؟ تا گفتم تازه واردم به کانادا، پرسید از کجا اومدی و وقتی فهمید ایران گفت ااااا یکی از همسایه های همین طبقه خودمون هم ایرانیه و … بچه خونگرم و باحالی بود، می گفت از زمانی که این ساختمون رو ساختن اینجا مستاجر بوده، البته واحد اون دو خوابه است. زنش آمریکایی و خودش کاناداییه. می گفت توی فیلادلفیا با زنم آشنا شدم زمان دانشگاه و بعد هم که ازدواج کردیم دو سه سال نیویورک بودیم و بعدا اومدیم کانادا و الان هم ۴ ساله که اینجاییم. کلا دو تا ایستگاه هم بیشتر همسفر نبودیم، سنت کلر پیاده شد و تاکید کرد که بازم همدیگه رو ببینیم.
روز سه شنبه هفته قبل هم پارکینگم رو اجاره دادم. آقای مصطفایی عقیده داشت ارزون دادم ولی دیگه قرارمون رو گذاشته بودیم. این منطقه پارکینگ خواهان زیاد داره و ما هم که فعلا ماشین نداریم. البته به پای داون تاون هنوز نمیرسیم که ماهی ۲۵۰ و ۳۰۰ دلار اجاره میدن. بله، می دونم الان ته دل بعضی ها داره قیلی ویلی میره که چقدر اجاره اش دادی! بدجنسیم گل کرده و نمی خوام بگم! یک زن و شوهر جا افتاده پارکینگ رو اجاره کردن، که دو تا ماشین دارن و واحد خودشون که طبقه پایینی منه یک پارکینگ بیشتر نداره. روزی که قرار گذاشته بودیم، بمن گفت که ما قبلا خودمون صاحبخونه بودیم و یک هاوس دیتچد داشتیم، الان اومدیم یکی دو سال اجاره نشینی کنیم ببینیم میتونیم توی کاندو زندگی کنیم یا نه. نمی دونم خونه شون رو فروختن یا نه، ولی جالبه که مثلا ما ایرانی ها همه اش دنبال اینیم که خونه حیاط دار داشته باشیم، اون وقت اینجا آدمهایی پیدا میشن که خونه حیاط دار رو ول می کنن و میخوان بیان کاندو نشین بشن. البته کاندو نشینی مزایای خودش رو داره، با هیچی کاری نداری و همه چیز رو مدیریت ساختمون مدیریت می کنه، فقط ماهانه باید شارژ بدی (ساختمون قبلی ماهی ۳۲۰ دلار و این ساختمون ماهی ۳۷۰ دلار شارژ ماهیانه داره – که بازم لازم بذکر می دانم، پرداخت این هزینه به عهده صاحبخونه است نه مستاجر). اما در مقابل اگر صاحبخونه باشی، ترقی هاوس بسیار بیشتر از کاندو است.
صحبت خونه شد، قیمت خونه در تورنتوی مرکزی یک چیز عجیب و غریبیه. واحدی که من توش سکونت دارم حدودا ۶۰ متر مربعه و قیمتش فکر می کنم حدودا ۴۵۰ هزار دلار باشه. بعد یکی از همکارامون توی شرکت که از اوک ویل میاد، میگه قیمت خونه شون که یک هاوس و توی یک زمین هزار متر مربعی واقعه، نیم میلیون دلاره! خود ساکنین تورنتو باورشون نمیشه که قیمت املاک در سال های اخیر چقدر بالا رفته. این وضعیت توی مناطقی مثل مارکهام و ریچموندهیل و وان هم هست ولی بیشترین رشد قیمت توی مناطق مرکزی اتفاق افتاده. مثل مواردی که توی ایران داشتیم، طرف یک دفعه به خودش اومده و دیدیه خونه ای که ۲۰ سال پیش خریده الان میلیون دلاری شده. برای افرادی که خریدار اولی هستند (اولین خونه شون رو دارن میخرن) تنها گزینه در حال حاضر کاندو و حتی پیش خرید کاندو هستش، خونه های حیاط دار به قول اینجایی ها Skyrocketed شده. و احتمالا می تونید حدس بزنید که مقصر کیا هستند، عوامل زیادی تاثیر گذارند ولی از مهمترین هاشون، مهاجرین پولداری هستن که مثل خیلی چیزها، از قیمت خونه هم اطلاعی ندارن و با پیشنهادهای پرت و پلایی که میدن، باعث رشد خیلی سریع و غیر منطقی ملک توی تورنتو شده ان.
خداروشکر بهترید امیر خان عزیز
اگر قرار باشه که با خرید یه کاندوی ۶۰-۷۰ متری ماهی حدود ۱۳۰۰-۱۴۰۰ قسط بدیم منطقی به نظر میرسه بجای اجاره حتما قسط خرید رو بدیم .
من خودم به شخصه هیچ وقت اجاره نشینی نکردم و یه جورایی اجاره رو پول زور میبینم. البته بگم از اول هم خونه بزرگ نداشتیم از متراژ کوچیک با قسط و قرض و قوله تونستیم یه جای کوچیک رو بگیریم و بعد تبدیل کنیم به جای بهتر.
اینقدر مزایا و معایب این کاندو و هاووس رو بالا و پایین کردم خودمم گیج شدم، آخر نفهمیدم خرید کاندو توی جای شلوغ و نزدیک داون تاون بهتره یا هاووس تو جای خلوت و حومه؟ البته با شرط برابری قیمت و نزدیک بودن قیمتش به هم!
ممنون از لطف شما.
سوالی که کردید برمیگرده به محل کارتون. نزدیکی به محل کار نکته بسیار مهمیه که البته تا زمانی که ایران هستیم خیلی برامون پراهمیت نیست, ولی با نزدیک شدن به فرهنگ جامعه کانادا از اولویت هاتون میشه. در مورد ترقی ملک, هاوس مسلما بیشتر از کاندو رشد میکنه ولی اگر محل کار داون تاون باشه, خرید هاوس در تورنتو میتونه خیلی دور از ذهن باشه.
در مورد هزینه های کاندو, به مالیات ملک و همینطور شارژ ماهیانه هم توجه داشته باشید, که به اون مبلغ قسط اضافه میشه.
چه خوب تابستون زیاده همین الانشم تو خونه کولر روشنه من مجبورم پتو بکشم بخوابم. پس من تو سرمای اونجا حتما میمیرم.
چه همسایه باحالی تو دو تا ایستگاه کل سرنوشتشو تعریف کرده معلومه مدتها بوده منتظر بوده با کسی حرف بزنه و خودشو سبک کنه.
وینیپگ به نظرتون خوبه ؟
از چه نظر؟ به لحاظ پیدا کردن کار فکر نمیکنم جایی بهتر از تورنتو باشه. کلگری هم از زمانی که قیمت نفت سقوط کرد وضعش خیلی به هم ریخته.
سلام
وینیپگ هم اب و هوای سرد داره هم اینکه بیشتر مشاغلش ختم به صنعت کشاورزی میشه و علاوه بر سوت و کور بودن شهر، به همین میزان شغلهای دیگر هم کم هست. به نظرم ویکی پدیا کمک خوبی میتونه بکنه… ولی کلا جای خوبی برای شغل نیست…
سلام
میگم حالا که موضوع کم اومده به نظرت بد نیست یه فلش بک بزنی به کارای اولیه مهاجرت
ینی مثلا نکات اولیه مثل تهیه بلیط ارزون و … چیزای جدیدی دستگیرم شده اگه بخوای میتونم کمک کنم 🙂
مشکلی نیست، در چه موردی حرف بزنیم؟
سلام
یه موردی تو ذهنمه در مورد مالیات …. میخوام بدونم چقدر درآمدی که از طریق خوداظهاری در سیستم مالیاتی اونجا محاسبه میشه دقیقه؟! منظورم اینکه که مردم، اکثر مردم به چه دقتی درآمدشونو گزارش میدن.
مثلا شما اگه الان بابت این اجاره پارکینگ مثلا ماهی ۱۰۰ دلار دریافت میکنید اینو در برگه خود اظهاری هم ذکر میکنید یا نه؟ قانون که احتمالا توقع داره شما این کارو بکنید میخوام بدونم عرف جامعه چی میگه آیا اکثر مردم این موارد ساده مثلا فروش یه دوچرخه تو craigslist و مثلا فروش یه جفت کفش حالا چه نو چه مستعمل به یه بنده خدا, حتی به یه مبلغ کم، اینها رو عرفا جزء درآمد خوداظهاری میکنن یا نه
معمولا بله. چون مثلا من اگر بخوام زرنگ بازی در بیارم و گزارش ندم اون کسی که این پول رو پرداخت کرده در هزینه هاش آورده! و اونطوری اداره مالیات می فهمه من درآمد رو گزارش نکرده ام.
یعنی شما تو گزارش مالیاتی آخر سالت حتی اینکه مثلا یه صندلی از رفیقت خریدی به قیمت ۴۰ دلار یا مثلا از یه garage sale یه اتو خانگی به قیمت ۶۵ دلار یا همین طوری با یکی آشنا شدی چمیدونم مثلا تو اتوبوس یا مترو طرف یه نقاشی ازت کشیده بهت داده مثلا ۱۵ دلار ازت رفته، الان هم شما هم اون بنده خدا باید تو گزارش مالیاتی اینو ذکر کنه؟!
میدونی چرا میپرسم … آخه من یه مطلبی خونده بودم البته فکر کنم در مورد امریکا که چیزهایی که در تملک خودت هست وسایل زندگی روزمرت که مورد استفاده ات هست اینا رو بفروشی بهش مالیات نمیخوره حتی خونه به شرطی که تنها خونه در تملکت باشه و ساکن باشی توش … منظورم اینه که آیا دولت آمار دخل و خرج این چیزهای کوچیک مردم رو هم داره؟! تو بگو اصلا ۵ دلار اونم مواردی که اصلا قابل رهگیری نیست مثل همین داد و ستد های خرد و دست به دست، همین گاراژ سیل ها، هزاران مورد فروش اقلام خرد در craigslist و kijiji و یا اصلا حتی یه سرویس یه خدمت مثل همین نقاشی که گفتم طرف تو مترو ازت میکشه یا مثلا یه جوون که تو پارک یه گوشه ای گیتار میزنه چند دلارم ملت بهش میدن
اگه این طوریه، هم فروشنده هم خریدار موقعی که دارن برگه مالیاتیشونو پر میکنن هویت طرف مقابلشونم مشخص میکنن … مثلا میگن من یه آچار فرانسه خریدم ۲۰ دلار از یه فردی به اسم فلان با آدرس فلان؟! …طرف هم تو اظهارنامه خودش میگه من یه آچار فرانسه فروختم ۲۰ دلار به فلانی ؟!
میشه در این حد سیستم نظارت مالی و اقتصادی و مالیاتیشون دقیق و قوی باشه؟! 😮
اولا سیستم بر مبنای اعتماد بنا شده. یعنی فرض می کنن همیشه شما راست میگی مگر خلافش ثابت بشه و خدا اون روز رو نیاره که خلافش ثابت بشه!
ثانیا برای اینکه راستی آزمایی کنن هرسال حدود ده درصد از پرونده ها رو بصورت تصادفی بررسی دقیق می کنن. برای اینکار باهتون تماس میگیرن و میگن شما گفتی فلان چیز رو دارم که بابتش نباید مالیات بدم. سندش رو ارسال کن. اگر ادعایی خلاف واقع کرده باشی نه تنها پرونده اون سال بلکه ممکنه پرونده سالهای قبلت رو هم مجددا بررسی کنن و تمام مالیاتهایی که بدهکار هستی بعلاوه سودشون بعلاوه یک جریمه سنگین رو ازت می گیرن.
در مورد فروش وسایل شخصی حق با شماست. همینطور دریافت های نقدی. برای همینه که اگر شما با یک کیسه پول بری بانک خوشحال نمیشن بلکه تازه اول دردسره برات! که این پول رو از کجا آوردی؟ چرا ار طریق سیستم بانکی منتقلش نکردی؟ حسابت رو علامت میذارن و نه تنها بانک بلکه اداره مبارزه با پولشویی هم میاد سراغ شما که این همه پول نقد از کجا اومده توی حساب شما؟مبدا پول کجا بوده و …
آیا در این سیستم تقلب نمیشه؟حتما میشه! اما هم هزینه تقلب بالاست و ریسکش.
آقا شرمنده. سوالی که قبلا پرسیده بودم ازتون دوباره طور دیگهای به ذهنم رسید!!
۱- شما که پول نقد با خودتون برده بودید کانادا به مشکل برنخوردید که میخواستید حساب پسانداز باز کنید و یه عالمه پول نقد بخوابونید تو حساب؟
۲- یه جا تو وبلاگتون خوندم (که فکر نمیکنم بتونم دوباره پیداش کنم!!) که ظاهرا اگه پولهای ایران رو یکباره و همون بدو ورود به کانادا حساب باز کنیم و توی اون حساب بخوابونیم مشکلی نیست اما ظاهرا برای دفعات بعدی باید مالیات یا چیزی پرداخت کنم. اینو کجاش رو بد متوجه شدم؟
ممنون
۱- نه مشکلی نیست، می دونن شما تازه وارد شدید دیگه.
۲- نه مالیات نداره ولیازتون توضیح میخوان که منبع این پول کجاست.