خوب نیست! با توجه به اوضاعی که توی جامعه دیده میشه، بدون اینکه اقتصاد دان باشی می تونی بفهمی که خیلی شرایط دلچسب نیست. اول اینکه بانک ها نرخ سودی که به سپرده ها میدن رو پایین آوردن، اونم در شرایطی که پیش بینی میشد و قرار هم بود که نرخ سود بانکی بالاتر بره. بانک RBC سال گذشته به حساب های Saving رقم ۱٫۱ درصد در سال سود میداد، امسال شده ۰٫۸۵ درصد. بدلیل ترس از عدم پرداخت وامهایی که مردم گرفتن، بانک ها نرخ سودشون رو بالا نبردن که مردم بابت بازپرداخت وام به زایمان نیفتن. اون هم با حجم مخوفی از ساخت و ساز های ساختمونی که توی تورنتو داره انجام میشه. یعنی اگر این بازار املاک تورنتو تلنگر بخوره، یحتمل زلزله ای به پا می کنه که کل کانادا رو بلرزونه! هر جای شهر رو می بینی، تیر آهن کاشتن و دارن آبش میدن که رشد کنه و بشه ساختمون. امروز توی خیابون Bay داشتم می رفتم، راه به راه یا کاندو سر به فلک کشیده یا قراره بکشه. همه رو هم پیش خرید کردن. حرص مهاجرین پولدار برای ملک و املاک پایان نداره و البته سرمایه گذاری پر سودی هم – حداقل تا بحال – بوده.
بگذریم. توی نشریه مترو هم اون روز یک مطلب نوشته بود مبنی بر اینکه نرخ بیکاری بالا رفته و شرایط حقوق کارهای مختلف هم به لطف سیاستهای احمقانه هارپر برابر نیست. به نسبت زمانی که این مردک دولت رو تحویل گرفته شرایط بازار کار خیلی بدتر شده، تازه محافظه کارها خیلی هم خودشون رو قبول دارن و از سیاستهاشون دفاع هم می کنن. با توجه به انتخاباتی که پیش رو هست (و ان شاءالله شر این محافظه کارها رو از سر همه کم می کنه) نسبت به آمار و ارقامی که دولت ادعا می کنه بیشتر و بیشتر ایراد وارد میشه. یک موسسه مستقل این کار رو داره انجام میده و اندرو جکسون مشاور ارشد سیاستهای موسسه عقیده داره باید به فکر راه حل بود، نه اینکه صرفا ادعا کنیم مشکلی وجود نداره. وزیر مالی فدرال، جو اولیور ادعا کرده که ۱٫۲ میلیون کار جدید ایجاد شده که در بین کشورهای عضو G7 قویترین نرخ رشد رو داشته، اکثر این مشاغل هم تمام وقت، خصوصی و با بالاترین میزان پرداخت هستن و در ضمن کانادا در حال تجربه رشد بهتری در متوسط درآمد در مقایسه با خیلی کشورهاست. طبیعتا همه اینها حرف مفته!
اندرو جکسون در مقابل گفته بر طبق تحقیقاتشون، یک سوم مشاغلی که ایجاد شده پایین ترین سطح درآمد رو دارن (مشاغلی در حد فروشندگی یا خدماتی) و یک سوم مشاغل ایجاد شده هم نیمه وقت هستن. دستمزدها هم بطور کلی خیلی تعریفی نیست.
یک اتفاق دیگه هم که افتاده، دولت اونتاریو یک قانون تصویب کرده که سوپر مارکت ها هم بتونن آبجو بفروشن. در اونتاریو، مشروبات الکلی فقط توسط دولت فروخته میشه – دولت پدرسوخته سه تا از بهترین منابع درآمد یعنی لاتاری، کازینو و فروش مشروب رو در انحصار خودش قرار داده. تا بحال، فقط از مغازه های LCBO (Liquor Control Board of Ontario) و Beer Store میتونستید مشروبات الکلی بخرید. اما ظاهرا دولت تشخیص داده بجای محدود کردن و کنترل میزان مصرف مشروبات الکلی، بهتره بذاریم مردم خودشون رو خفه کنن و ما هم به پولمون برسیم (درست مثل راهنمایی و رانندگی ایران که بر طبق این خبر تابناک، فقط هدف کسب درآمد از جریمه هاست و نه “راهنمایی” کردن). نمی دونم چرا زورشون به فروش شراب نرسید و فقط فعلا آبجو رو قراره توی سوپر مارکت ها عرضه کنن. اون مغازه هایی هم که قراره آبجو بفروشن، باید لایسنس این کار رو به قیمت خون پدران دولت مردان و دولت زنان (کتلین وین نخست وزیر اونتاریو، یک خانمه) ابتیاع کنن. این هم یک نشانه دیگه برای اوضاع بد اقتصادی دولت.
با این حساب، پیدا کردن کار برای من میشه گفت یک موهبت الهی بود. فقط نمی دونم خدا که این همه نعمت به من ارزونی داشته، چرا مامانم رو برد پیش خودش 🙁 کاش همه اینها رو ازم می گرفت و مادرم رو بهم بر می گردوند…
و بعدش تو میشستی سر خدا غرغر میکردی که چرا کار گیر نمیاری، چون هنوز چیز باارزشت رو از دست نداده بودی و داشتنش برات عادی بود و این معامله اونموقع به ذهنت هم خطور نمیکرد : داشتن عزیز و نداشتن کار در عوض بیکار بودنت می شد تقصیر خدا.
اینو که میگم در مورد خودم از همه بیشتر صدق میکنه.
نه، من سر خدا هیچ وقت غر غر نکردم. همیشه به چیزی که برام پیش آورده راضی بودم، دقت هم کرده باشی فقط به دولت کانادا و کارفرماهای احمق کانادایی ایراد می گرفتم. الان هم توی کار خدا دخالت نمی کنم، صرفا یک پیشنهاده!
ای بابا , کاری نداره که , چند تا ایرانی خبره که تو ساخت عرق سگی , مهارت دارن , رو بیارن اونجا, زیر زمینی میتونن نصف تورنتو رو ساپورت کنن , (شوخی)
خودمون عرق سگی داریم! LCBO هر بطریش رو ۳۵ دلار میفروشه! باور نمیکنی؟ بفرما: http://www.lcbo.com/lcbo/product/persian-empire-arak-saggi/401588#.VaLW0flViko
جالب , بود , فکر میکدردم عرق سگی فقط در انحصار خودمونه , فقط خدا کنه فرمول ساختش دست این اجنبی ها نیفته .
خدامادرت رونگرفت ازت خودت وقتی رفتی کاناداازخودت دورش کردی.اگه میدونستی بیماره وحالش بده بهتربودپیشش میموندی.(من خودم پدرم چون بیماربودفوت کردولی من نتونستم پیشش باشم البته انقدرهم دورنبودم.هفته ای سرمیزدم)پدرمن هم که فوت کردبه خودم گفتم من کم گذاشتمواون روازخودم دورکردم.این البته نظرمنه ولی به نظرخودم کاملادرسته!
در مورد هیچ کس قضاوت نکنید. شرایط ما رو که نمیدونید چطور بود اون زمان
خودم هم شرایط خوبی نداشتم قضاوت هم نکردم وگفتم این نظرمن هستش.کلابه نظرم مابچهاگاهی وقت هاکم لطفی می کنیم درحق والدینمون.