خانه » مدیریت مالی » استقلال مالی در زندگی مشترک

استقلال مالی در زندگی مشترک

قبلا در مورد خانم Gail Vaz Oxlade و توصیه های مالی ایشون در این وبلاگ نوشته ام. مطلبی هفته گذشته در نشریه مترو تورنتو از قول ایشون منتشر شد که خوندنش برای شما هم خالی از لطف نیست.
وقتی میگیم زوج ها باید استقلال مالی داشته باشند، اغلب فکر می کنند منظور اینه که هردو کار کنند. هرچند کار کردن دو نفر در یک خانواده تاثیرهای بسیار مثبتی در اقتصاد خانواده داره، اما حتی زمانی که یک نفر از دو نفر کار می کنه و درآمد داره، باز هم باید هر دو نفر استقلال مالی داشته باشند. برای روشن تر شدن موضوع، خودم با گیل مکاتبه کردم و ایشون هم برداشت من رو تایید کرد.
بعضی ها ممکنه بگن آقا یعنی چی، زندگی مشترک یعنی کار تیمی و باید در مورد همه چیز مشترک تصمیم گیری بشه. یا از اون ور، من درآمدم مال خودمه و به همسرم ربطی نداره. هر دوی این حرف ها درست هستند، اما زندگی مشترک باید از طرف هر دو رکن و پایه اش قوی و مستحکم باشه. این امر به معنی اینه که هر دوی این افراد باید بتونن به تنهایی روی پاهای خودشون بایستن. هر دو باید یک جزیره باشن و بعد تشکیل یک شبه جزیره رو بدن. تیمی زندگی کردن، باید به معنی تعیین اهداف مشترک و کمک به همدیگه برای رسیدن به اون اهداف باشه. اگر فقط یک نفر درآمد داره، به معنی این نیست که باید همه تصمیمات مالی توسط اون گرفته بشه (اتفاقی که معمولا میفته). خطر این نوع زندگی کردن اینه که، طرف مقابل هیچ وقت نسبت به وضعیت اقتصادی خانواده مطلع نیست و احتمالا خواسته هایی داره که با منافع خانواده ممکنه در تضاد باشه. خود این مساله باعث میشه که در خانواده اختلافاتی به وجود بیاد، تا زمانی که پول موجود باشه همه چیز خوبه، اما اگر از نظر مالی به محدودیت هایی برخورد بکنن، یک طرف ماجرا اعتراض داره که خواسته هاش نادیده گرفته میشه و طرف دیگه هم اون رو متهم می کنه که درک درستی از شرایط و اولویت های زندگی نداره. نتیجه هم که مشخصه، بالا رفتن بگو مگو و ادامه ماجرا.
وقتی یک نفر اداره مالی خانواده رو بدست میگیره، ذهن اون در مورد مسائل مالی و محدودیت ها روشن میشه. اینجاست که کار تیمی معنا پیدا می کنه، یعنی باید ذهن هر دو نفر نسبت به این محدودیت ها روشن باشه. هر دو نفر نمی تونن خودخواهانه در مورد نیازهاشون تصمیم گیری کنند، باید با هم حرف بزنند، ابهامات رو برطرف کنند (بقول گیل، نواحی خاکستری رابطه و مرزها مشخص بشه) و سر هزینه کردن به توافق برسند. اینطوری نه کسی احساس ظلم و اجحاف می کنه، هر دو هم با برنامه ریزی به خواسته های معقول خودشون می رسند. مقوله قبول مسئولیت در مقابل پول برای بعضی ها ترسناکه، تا جایی که پشت واژه هایی مثل عشق و محبت، اعتماد، کار تیمی و … خودشون رو مخفی می کنن. ابتدا باید به استقلال مالی برسید بعد به فکر مشارکت بیفتید، نه اینکه به بهانه مشارکت، از استقلال فرار کنید.
یک خانواده حداقل دو نفره رو در نظر بگیرید که یکی از دو نفر درآمد داشته باشه. گیل پیشنهاد می کنه بعد از تامین هزینه های مشترک، شامل اجاره یا قسط خونه، آب و برق و تلفن و اینترنت و … مابقی درآمد به صورت مساوی بین زوجین تقسیم بشه و هر کسی سهم خودش رو مدیریت کنه. طبیعتا این مقوله به معنی این نیست که هر دو وردارن همه پولی که می مونه رو برای خودشون خرج کنن! بلکه منظور اینه که هر کسی به طور جداگانه هزینه های شخصی خودش رو پوشش بده، پس انداز کنه، سرمایه گذاری کنه و خلاصه مثل زمانی که درآمد داره، بتونه پول رو به بهترین نحو مدیریت کنه.

من خودم بعد از مهاجرت، آدمهای خیلی زیادی رو دیده ام که در این جامعه – که مصرف بشدت در اون تبلیغ میشه – به عادت زشت و بسیار مخرب خرید کردن برای لذت بردن می پردازن. این عادتیه که متاسفانه شاید در بین خیلی هموطنانی که در ایران زندگی می کنند وجود داشته باشه، با این توجیه که ما دلخوشی دیگه ای بجز خرید نداریم یا خرید کردن به ما آرامش میده. خصوصا اون اوائلی که مهاجرت می کنید و تا قبل از پیدا کردن کار، این سبک زندگی بسیار خطرناک می تونه باشه. علی الخصوص وقتی مثلا آقا سرکار میره و خانم خونه داری می کنه. لذت بردن از خرید و به آرامش رسیدن با خرید کردن خیلی زود امنیت خانواده رو به خطر می اندازه. برعکسش رو هم دیده ام، آقایی بود که به خانمش می گفت وقتی ایران بودیم حسرت برند فلان و بهمان رو داشتیم، حالا که رسیدیم اینجا هم تو نمیذاری من اونی که می خوام رو بخرم! همین خانواده متاسفانه کارشون به جدایی کشید.
مدیریت مالی رو هرجایی هستید جدی بگیرید. اگر مهاجرت کردید، جدی تر.

۲۶ نظر

  1. ه قدرخوب بودکه این روازبچگی توی گوش آدمهاکنند که بآی آدمهاجیک جیک مسَتونتون هستید فکرزمستونتون هم هستید؟؟؟؟؟حالامن جاهای دیگرونمیدونم ولی تاجایی که دوروبرم دیدم آقایون ایرانی میگن که مامیریم سرکارپس.ول برای ماست وبه خانم ازاوضاع مالیشون چیزی نمیگن تازه توقع دارن خانم خودش همیشه ازغیب ازاوضاع جیب اینهاخبرداشته باشه.خانمهاهم یابعضیاون اهل خریدبی خودی هستندیانیستندولی درکل وقتی ازآقاپول بخوان ازپول حالابه هردلیلی خبری نیست یاطرف داره ونمیده یانداره!!!!که اگه نداشته باشه یابایدبه زورحفظ آبروجلوی زن وبچه (یاباقرض یاگرون فروشی یاهرچی)جورکنه اون پول رویاباسرخمیده وشرمنده به ندارم!!!اگرهم داشته باشه ونده زن برای به دست آوردن اون پول دست به کارهای غیرعقلانی میزنه.همینجاست که دقیقایه شکاف عمیق به وجودمیادکه خیلی اززوج هابه هم اعتمادندارن دراین بابت یاازهم شکایت می کنندبه خاطرعدم درک کردن طرف مقابل ازوضعیت وخواسته هاشون.اگرکه همین چیزهای پیش پاافتاده روافرادیادبگیرن ورعایت کنندخیلی ازمشکلات دوطرف نه تنهاحل میشه بلکه زن خوانواده خیلی هم ارزشمندشمرده میشه ودست ازخرید الکی برمی داره وعقده هاوناراحتی هاش روباپرکردن سبدفروشگاهش وخریدبی موردبرطرف نمیکنه.من خانواده ای رومیشناسم که آقابابت همین اخلاق های پنهان کاری دچارورشکستگی شد(البته جددازنش خوب بودخودش زیادی دماغش پربادبود!!!)وقتی کارشون به جدایی کشیداحساس ندامت کردوبه غلط کردم افتاد.خانمش اون روبخشیدوالان صاحب خونه شدن باکمک خانمش.واقعاالان مدیریت اونهادرپول واین باهم بودنشون مثال زدنی است.حتی بچه شون هم مدیریت فوق العاده ای داره بااین سن کمش(۹سالشه).وقتی میگن بودجمون نمیرسه الان فلان چیزروبخریم بچه شون خیلی راحت فبول می کنه ومیگه اشکال نداره خوب الان بودجه مامان وبابانمیرسه دیگه!!!!!!!!!

  2. ببخشیدآقای روشناس زیادشدولی من بابت این موضوع واقعادل پری دارم!!!!!!!!

  3. واااااایییییی.چقدرخوبه که توآخرین دیدگاه ها۴تاش اسم منه.عاقااااااکسی کانت نذاره!!!!!!!!

  4. نه.همه رویه جانذاشتم که!!!!!نفس که ازنفس نمی افته!!!#والا

  5. درود

  6. این حرفا بسیار زیبا و کاملا عاقلانه ست اما موقع عمل بسیار سخته.تقسیم درآمد یک نفر معمولا هیچ وقت اتفاق نمی افته و از طرفی اولویت خریدهای فردی بسته به جنسیت ، سن،روحیات و …متفاوته.
    بنظر من بهترین حالت اینکه دو نفر کار کنند و درباره بخش اعظمی از درامدشون با هم تصمیم گیری کنند اما بخشی از اون فردی خرج بشه و هر کس پس انداز جدا هم داشته باشه که لزوما به معنای عدم تفاهم نیست.بهتره هر کس فردیت خودشو در عین زوجیت حفظ کنه چه مالی چه تفریحی چه کاری و…..

  7. مادامی که یک نفر کار کنه سهم بیشتری هم در مدیریت مالی و تامین خواسته های فردیش داره چون معمولا هر پولی که خرج بشه از فیلتر فرد شاغل خونه رد میشه و اولویت بندی رو ایشون تعیین میکنه.

    • امير حسين روشناس

      من با این موافق نیستم.
      اولویت بندی رو مدیر مالی خانواده تعیین می کنه (می تونه مرد باشه یا زن – خانواده هایی رو دیده ام که مرد و زن هر دو کار می کرده اند و مدیریت مالی با خانم خانواده بوده و بسیار خوب و با درایت هم مدیریت می کرده). اگر یک نفر دید بهتری به مسائل مالی داشته باشه، ممکنه اینطور به نظر بیاد که همه تصمیمات رو اون میگیره. این همون چیزیه که گیل باهش مخالفه، میگه هر دو نفر باید قوی باشید و هردو نفر هزینه ها رو مدیریت کنید.
      یک دلیل خیلی ساده این حرف می تونه این باشه که اگر مثلا یکی از زوجین اتفاقی براش افتاد، خدای نکرده فوت کرد، از کار افتاد، یا حتی جدا شدند، اون آدمی که خنثی باشه رسما نابود میشه.

  8. اینطور به نظر نمیاد قطعا همینطور خواهد بود.
    قبلا متذکر شدم حرفای گیل به جای خود قشنگ و درست اما به قول شاعر”هر کسی از ظن خود شد یار من”
    در عمل هر کسی یه برداشت از حرفهای گیل داره و فکر می کنه بهترین روش رو درپیش گرفته.
    فکر میکنم بحث بی فایده ست من فقط خواستم بگم این حرفا شعاره.در زندگی وقتی میشه حرف از مدیریت مستقل زد که قدرت همسان وجود داشته باشه یعنی هر دو نفر کار کنند ،درآمدشون نزدیک هم باشه و…در غیر اینصورت شیفت همه چیز به سمت فرد قوی تره.

    • امير حسين روشناس

      چه بی حوصله!
      فرد قوی تر اگر معتقد به هم فکری باشه و البته اگر فرد ضعیف تر تمایلی به این کار داشته باشه و از فرد قوی تر بخواد، میشه به حرفهای این خانم عمل کرد.

  9. با سلام و عرض خسته نباشید و خداقوت خدمت جناب روشناس.
    ۳ پست اخیر رو مطالعه کردم ،بسیار مفید و جذاب بود.همه مطالبت مفید و بدرد بخور و اصل(اورجینال).
    مطلب فوق که دید جدیدی تو مدیرت مالی منزل به من داد.
    وبلاگتون هم بدرد مهاجرا میخوره هم به درد من نوعی غیر مهاجر.
    خلاصه دم شما گرم،در پناه حق.

  10. داداش برف مرف خبری نیس؟

  11. سلام
    کاملا با استقلال هر یک از زوجین در تمامی جنبه های زندگی مشترک هم رای هستم از جمله مسائل مالی.
    جدا از اینکه وجود چنین توانمندی باعث ایجاد اعتماد بنفس علی الخصوص در خانم ها میشه که البته نکته بسیار مهمی هست، به اونها جسارت و قدرت تصمیم گیری در مواقع حساس زندگی رو میده، میشناسم کسایی رو که دور از جون شما زیر بار هر ننگ و خفتی از طرف شریک زندگی شون میرن فقط به خاطر اینکه ماوای جز اون ندارن و به اصطلاح می سوزند و می سازند…
    دید سنتی به زندگی مشترک واقعا توو این زمونه دیگه نمی تونه جایی داشته باشه، انچنان وقتی یک صبحی از خواب پا میشی و میبینی همه چی متحول شده که( منظورم شرایط زندگی هست) فکر می کنی توو مریخ داری این صبح پاییزی رو میبینی.

  12. این روندی که در مطلب گذاشتن داری خیلی خوبه امیرحسین خان……معلومه که گزیده انتخاب میکنی و با مطالعه و خیلی مفید برای دیگران.ما هم نظر میزاریم که بدونی همچنان از این مطالب شیوا و روان و خوندنی داریم استفاده میکنیم و دورادور برات آرزوی موفقیت بیشتر داریم.

    دم شما گرم

  13. عالی بود
    ممنون

  14. سلام آقای روشناس
    میتونید یه وکیل حقوقی تو کانادا که ترجیحا به فارسی مسلط باشه بهم معرفی کنید؟
    ممنون

    • امير حسين روشناس

      پیشنهاد من علی مختاری است. در بین وکلا فقط به اون اعتماد دارم. تلفنشون رو در سایت پارس کانادا می تونید پیدا کنید.

  15. سلام، میدونم موردی که میخوام بنویسم ارتباطی با این موضوع نداره.
    من دنبال جایی برای دیدن لباسها و جشنهای هالوینی در تورنتو هستم، هر چی تو وبلاگتون گشتم مطلبی در موردش پیدا نکردم، بد نیست اگر مطلبی ننوشتید، گریزی بزنید و مکانها و خیابانهای معروف تورنتو را ذکر کنید( برا تازه واردها مثل من خوبه )
    اگر هم مطلبی نوشتید به نام هالوین تغییر نام دهید تا پیدا کردنش راحتتر بشه و به من هم آدرس دهید که کدوم ماه دنبال مطلب هالوین بگردم(یا حتی بقیه اعیاد!!! 🙂 اینوریا )

    اگر این جواب را در وبلاگت هم منتشر نکردید، مشکلی نیست، چون هیچ ربطی به تاپیک موجود نداره

    • امير حسين روشناس

      معلوم میشه خوب نگشتید! این پست رو ببینید.
      اگر هم امسال دنبال جای مناسب هستید، عصر دوشنبه برید خیابون چرچ، بین ولزلی و کالج. گفته میشه مفصل ترین گردهم آیی هالووین آمریکای شمالی اونجاست!

      • ممنونم…راستش را بخواهید گشتم ولی اصلا به این پست برنخوردم….ماه به ماه هم در وبلاگتون گشتم…حالا چرا نیافتم؟ نمیدونم.
        به هر حال ممنونم

  16. سلام
    چه پیشنهاد خوبی
    البته احتمالا واسه اونهایی که چبه ندارند یا بچه هم دارند و درامدشون خیلی خوبه….
    چون بااین وضعیتی که الان ما ایران داریم…اگر پولی از پس هزینه های جاری زندگی باقی بمونه صرف انجام فرمانهاو درخواستهای بچه ها میشه

    جناب روشناس..احتمالا شما اطلاع چندانی ندارید..اما ممنون میشم هراونچیزی که می دونید در مورد مسایل بچه دار هم بنویسید….اینه کمک هزینه دولت به بچه دار ها چه جوریه؟ایا این مبلغ فایده ای هم داره؟و بچه ها به غیر از خورد و خوراک و پوشش چه خرجهای دیگه ای دارند؟

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*