از گل و باغ و جوونه نبود!
سال ۱۳۸۸ بود که برای یک مسافرت کاری عازم فرانسه شدم. قبل از اون تاریخ، تنها جایی که خارج از ایران رفته بودم، دوبی بود که اصلا ازش خوشم نیومده بود. فقط برای چند روز وقت گذرونی و شاید هم خرید خوب بود (با توجه به نرخ دلار و درهم اون روزها). اما اینکه بخوام توی امارات زندگی کنم، اصلا چیزی نبود که حتی بخوام بهش فکر کنم! تعجب هم می کردم چطور یک عده ای (از جمله یک آدم پست فطرت به معنی واقعی کلمه، داخل شرکتی که کارمندش بودم) این همه کشته و مرده دوبی هستند.
اما تجربه اروپا، بخصوص فرانسه و خاص تر، پاریس چیز دیگه ای بود. حس و حالی که همون روز اول داشتم برام فوق العاده عجیب بود! بی خود و بیجهت خوشحال بودم! اون خوشحالی رو هیچ وقت توی عمرم تجربه نکرده بودم. شاید بدلیل حال و هوای پاریس بود، که شهر فوق العاده رومانتیکی بود. من تنها بودم، اما از دیدن آزادی و حال و هوای آدمها خوشحال بودم. و همین شد مقدمه مهاجرت.
۱۰ روز اروپا بودم، به غیر از پاریس، فرانکفورت، روتنبورگ و ماربورگ رو هم دیدم. اون زمان بود که فهمیدم چقدر دنیای ما در ایران با دنیای خارج از ایران متفاوته.
وقتی برگشتم ایران، همه می گفتن چقدر شادی! واقعا هم تا یک ماه در حال و هوای اون مسافرت بودم. یادمه روز پنجشنبه ای بود که رفتم شرکت اینفوتک (این شرکت با اون شرکتی که بالا گفتم فرق داره ها! اینفوتک بهترین شرکت کامپیوتری ایرانه)، توی اینفوتک همیشه جو مهاجرت برقراره! به خاطر خاص بودن شرکت، و مخصوصا بخاطر مدیریت منصور رشتی، که از بزرگان بانکداری الکترونیک ایرانه. رفتم سراغ دو سه تا از رفقای قدیمی زمان دانشگاه و گفتم: این مهاجرت، مهاجرت که شما میگید چیه جریانش؟!
دو سه نفر گفتن فلان فلان شده، چند بار بهت گفتیم تو هم اقدام کن. گفتم بله حق با شماست، بگم غلط کردم مشکل حله؟!
خدا همه این دوستان رو حفظ کنه، برام سنگ تموم گذاشتن. هر آنچه اطلاعات در مورد مهاجرت داشتن بهم منتقل کردن. نشستم مطالب رو خودم، چند تا فروم و وبلاگ رو هم زیر و رو کردم و فهمیدم که آره! این راهیه که من هم باید برم. یک مطلب دیگه هم مزید بر علت شد و اون هم اینکه دیدم توی اون یکی شرکت که کارمندش بودم، دو سه نفر درحال رفتن هستند، آدمهایی که جایگاهشون پایین تر از من بود. گفتم از اونها که کمتر نیستم! من هم باید برم! و این طوری بود که قصه شروع شد…
فکر کنم این آدمایی که میگی رو میشناسم
🙂
چه قد این پسته اولیت با اون پسته جدید آخریت فرق داره محتویات و نحوه گفتنت.
آخریه که کله برو بچ رو ریخت به هم و تحت تاثیر قرارداد.(کوتاه از تورنتو ۵)
دوست عزیز سلام
ممنون از نوشتار شما خواهشمند است بفرمایید شما مستقیماٌ اقدام جهت مهاجرت کردید یا از طریق شرکت های مهاجرتی اقدام کردید ممنون می شوم هر یک را توضیح دهید
من مستقیم اقدام کردم. چی رو توضیح بدم؟
الانم بعد گذشت ٧سال فکر می کنید مهاجرتتون کار درستی بود؟
به قول یک بنده خدایی, بهله!
سال ۸۸ من دانشجو بودم. وقتی توی کلاس زبان میدیدم که ملت دارن همزمان فرانسه و انگلیسی میخونن واسه کانادا، واسم عجیب بود که اینا فازشون چیه! تا اینکه فارغ التحصیل شدم و رفتم سر کار :)) البته خیلی آدم ناراضی ای نبودم، ولی یه وقتایی انگار آدم سرش زیر برفه و یه چیزایی آدمو بیدار میکنه. چقدر خوب که در مورد شما یه مسافرت خوب این کار رو کرده
به عنوان کسی که ۱۷ ساله اقامت امارات رو داره و مدتها اونجا زندگی کرده نظرتون درمورد دبی رو قبول ندارم. شما یه مسافرت کوتاه رفتید و در بطن زندگی مردم نبودید. بماند که چندسالیه دولتش با ایران بد شده و دیپورت میشن ملت ما،اما هنوزم جاییه که خیلی مورد پسند ایرانیهاس
مزایاش هم زیاده مثلا برا اونایی که کار ازاد میکنن مالیات مهمه و امارات اصلا مالیات نمیگیره!
مطمئنا انقدر امنیت اقتصادی توش هست که هرچی شرکت کله گنده دنیاس دنبال هاب زدن تو دبی هست
پیشرفتگی و تکنولوژی و سرعتش از خیلی از شهرهای امریکا و کانادا بیشتره و به قول دوستی این مدرنیته فقط تو نیویورک و تورنتو هست
به ایران نزدیکه و هر ساعتی از روز که نیت کنید تا ۵ساعت بعدش تو ایرانید!
اجتماع ایرانیهاش خیلی زیاد و خوبه و برعکس ایرانیهای اروپانشین از هم فرار نمیکنن!
و بازم قسمت پول! اینکه یکی از آشناهای ما بعد از ۲۰سال ساکن کانادا بودن(البته از زمان مدرسه ش حساب کنید) الان برگشته دبی کار کنه! و فامیلهای زیادی داریم که خانواده رو فرستادن کانادا و مردها بخاطر کار و درامد عالی موندن دبی
و غیره که الان وقتش نیست
بدیهاش هم البته محفوظه! چیزی که باعث میشه با داشتن اقامتش نخوام اونجا باشم!
بحث تفاوت دیدگاه افراد به زندگیه. من از امارات حتی برای سفر هم خوشم نیومد. اما اروپا و آمریکای شمالی حداقل برای مسافرت عالی هستند.
چون فرانسه رو گفتید اینم بگم
دوستم با همسرش چند هفته پیش اروپا بودن
این دوستمم اقامت دبی داره و جالب بود براش که تو فرانسه از ساعت۶عصر خیابونا خلوت میشه. مردم سریع میرن خونه هاشون. و در کل از اون ساعت به بعد امنیت شهر میاد پایین! و بیرون باشی احتمال خطر هست
در حال که تو امارات شما ۲نصفه شبم پیاده روی تنهایی بکنی کسی کاریت نداره و امنیت برقراره
این مساله برا ما خانومها خیلی مهمه. شاید شما خیلی متوجهش نباشی
درود بر شما
آیا وکیل مهاجرتی خوب و مطمئن و موفق سراغ دارید؟
سپاسگزارم از وقتی که میگذارید.
من پیشنهادم به همه شرکت کنپارس و آقای علی مختاریه.
ممنون عالی بود
سلام من چگونه میتونم یک کار فرما در دبی پیدا کنم میتونید به من کمک کنید
نه متاسفانه.