خانه » ایران و کانادا » حریم خصوصی

حریم خصوصی

یکی از مواردی که وجه تمایز ما ایرانی ها با غیر ایرانی هاست، مساله حریم خصوصیه. اصولا این مقوله به صورت خیلی شیک و تر تمیزی از طرف خیلی ایرانی ها نادیده گرفته میشه.
کجا زندگی می کنی؟ حقوقت چقدره؟ دو تا از سوالات بسیار شایعی هستن که از من و احتمالا بسیاری آدم های دیگه پرسیده شدن و یقینا باز هم پرسیده میشن. عزیز من، طرف شاید توی بیسمنت (زیرزمین) یک خونه زندگی کنه، شاید یک اتاق اشتراکی گرفته باشه. شاید دوست نداره جای مدرن و شیک زندگی کنه. شاید پولش نمیرسه. شاید هزار و یک دلیل شخصی برای این کارش داشته باشه و شما با سوال کردن در این مورد، توی معذوریت و شرایط بدی قرارش بدی. می خوای در مورد محله های خوب شهر تحقیق کنی، می تونی بپرسی به نظر شما کدوم محله برای زندگی مناسبه و به چه دلیل؟ نه اینکه بگی: تو کجا داری زندگی می کنی؟ چقدر داری اجاره میدی؟ پول برقت چقدر میاد؟ اینترنت ماهی چقدر پول میدی؟ و …
سوال در مورد حقوق و دریافتی مالی که بسیار بسیار کار زشت و ناپسندیه. چیزی هم هست که متاسفانه یک عده به محض اینکه کمی باهم آشنا میشیم ازش سوال می کنن. دوست عزیز، شما قراره حقوق من رو بدی؟! قراره از جیب شما و از سهم شما پرداخت بشه؟ یا اینکه صرفا به قصد کنجکاوی (اگر نگیم فضولی) پرسیده میشه؟ اگر می خواهی بدونی حقوق در فلان زمینه کاری چقدره، هزاران منبع برای کسب این اطلاعات روی اینترنت ریخته. سایت Glassdoor یکی از این موارده. شرکت Robert Half هم سالانه یک بروشور منتشر می کنه در مورد حقوق مشاغل. اونها رو بشین بخون. آخه حوصله خوندن اونها رو نداریم! انگلیسی نوشتن، ماهم انگلیسیمون خوب نیست! آدم بوده که حالا زمانی با هم هم کلاس بودیم، توی فیس بوک من رو پیدا کرد و با وبلاگ هم آشنا شد. در اولین صحبتی که باهم کردیم، جمله ششمش این بود که تو داری سالی … می گیری؟ خیلی رک و روراست بهش گفتم به تو ربطی نداره! وقتی سوالی اینطوری می پرسید، باید انتظار جوابی این چنینی هم داشته باشید.
حالا مگه چی میشه؟ مگه می خوایم از دستش بگیریم؟ یک سوال کردیم منظور خاصی نداشتیم و … همون توضیحات یا بهتر بگم توجیهات همیشگی ما ایرانی ها. ما یک گروه دوستان نزدیک هستیم، علی و یوسف و مهدیار و سیامک و من و بهروز. یک جمع کوچیک دوستانه و همه هم با هم توافق کردیم که صرفا بدلیل اینکه اوضاع بازار کار دستمون باشه، از حقوق های همدیگه اون هم به صورت حدودی با خبریم. ولی دلیل نمیشه این اطلاعات – که جزء اطلاعات بسیار محرمانه هر کسی در زندگیش هست – با دیگران به اشتراک گذاشته بشه.
مسائل اعتقادی و دینی هم از همین قبیل امور هستن. طرف دوست داره مشروب بخوره، دوست داره بی حجاب باشه. به خودش مربوطه، به شما ربطی نداره که قضاوتش کنید و از اون بدتر به خانواده و دوستان در ایران راپورتش رو بدید که فلانی اومده اینجا فلان کار رو می کنه. نقطه مقابلش که باز برای خودم پیش اومده، طرف دوست داره نماز بخونه. دوست نداره مشروب بخوره. دوست نداره گوشت خوک بخوره. بیخیالش بشید لطفا. باور کنید این اخلاق که به زور یک نفر رو بخواهید به سعادت مشروب خوردن و آبجو خوردن و نمی دونم هر چیز دیگه ای برسونید، با گشت های ارشاد ایران که به زور می خوان همه رو محجبه کنن و به بهشت هدایت کنن، هیچ تفاوتی نمی کنه. هر دوش دخالت در امور خصوصی دیگران به حساب میاد و هر دو کارهای زشت و ناپسندیه. شما دوست داری مشروب بخوری؟ نوش جونت، بیخیال من شو. شما دوست داری محجبه باشی؟ دمت گرم، من دلم نمی خواد. به همین سادگی. اگر از فشار های این چنینی جامعه ایران به تنگ اومدید، یادتون باشه اینجا که پاتون رسید خودتون نشید گشت ارشاد. عشق و حال آبجو خوردن رو برای خودتون نگه دارید، بابت تعارفتون خیلی ممنون ولی دائما اصرار کردن که بابا این همه اش ۵ درصده، حالا تو یک بار بخور، حداقل یک بار بخور که بدونی برای چی نمی خوری، تو مگه تا حالا خوردی که مقاومت می کنی و … همه و همه دخالت در امور شخصی دیگرانه. نکنید این کار رو. توی محیط کار، اولین روزی که دور هم می خواستن آبجو بخورن گفتم من الکل نمی خورم. تموم شد! حتی یکبار دیگه هم به من تعارف نکردن، برای من هربار نوشابه بدون الکل میگیرن. به من مسائل اعتقادی بر نمی خوره ولی واقعا دیگه خسته شده ام از بس که سر این مساله به این کوچیکی با دوستان ایرانی سر و کله زده ام.
دوستانی که در شرف مهاجرت هستید. لطفا اخلاق های بد و ناشایستی از این قبیل رو کنار بذارید. اخلاق های پسندیده ایرانی ها، از جمله حس کمک رساندن به هموطن، مهمان نوازی، مرام و معرفت و … بسیار خوب هستن و متوجه خواهید شد که این رفتارها بسیار شما رو محبوب خواهد کرد. نقطه مقابلش، این ورود به حریم خصوصی افراده که بسیار رفتار زشتیه و خیلی راحت بهتون میگن به تو مربوط نیست، احتمالا بعدش هم رابطه شون رو باهتون قطع می کنن یا به حداقل می رسونن. اگر هم در ایران هستید و کماکان هم قصد زندگی در ایران رو دارید، باز هم این اخلاق خوبی نیست. حریم خصوصی هر فرد رو محترم بدونید و از ورود بهش اجتناب کنید.

۲۷ نظر

  1. امیرحسین جان مطلبت کاملا درست و واقعیتی بود که همیشه اتفاق میوفته٬ البته تو بحث حقوق و محل زندگی و دخل و خرج باهات موافق نیستم٬ من خودم به نوعی سورس یک سری اطلاعاتی هستم که میتونه به دیگران کمک کنه٬ و مطمئناً دوستان دیگه ای من در نقاط مختلف دنیا دارم میتونن با من اونها رو شیر کنن و من رو در جریان نوع و شیوه زندگی هر جایی بذارن٬ حالا این میتونه از غرب ملبورن باشه که شاید من رو کمک کنه برای خرید یا اجاره خونه بعدی تا اطلاعات مربوط به آمریکا و آلمان یا …. حالا شاید من هیچ وقت اجازه ندم به خودم که از امیرحسین نوعی بپرسم٬ چون من توی این مسائل به حریم خصوصی معتقدم که این حریم خصوصی داخلش دایره ای از روابط رو قرار داده٬ که اگر من روزی با امیرحسین نشستم به حرف زدن به مدت ۲ ۳ ساعت از شکل و شیوه زندگی در استرالیا و کانادا حرف زدیم شاید که جایی بحث به حقوق و این چیزها برسه٬‌ شاید هم نرسه٬ اما اینها نکاتی هستش که ما از روابط و نتورک خودمون برای اطلاعات بیشتر استفاده میکنیم٬ مثلاً من همین دیشب با یکی از دوستانم که هیچ وقت هم با هم دیلی در مورد شیر اطلاعات آفیشیالی نداشتیم صحبت میکردم که من الان به عنوان نمونه قیمت آب تو آلمان رو میدونم که از ۱۹ سنت شروع میشه و اونم میدونه که تو استرالیا آب ۱ دلار شروع میشه نورمالی حقوق یه آی.تی من از ۵۰.۰۰۰ تا شروع میشه تو آلمان از ۳۷.۰۰۰ تا!!
    ولی در مورد بحث اعتقادی بطور کامل و ۱۰۰٪ باهات موافقم٬ همونی که گفتیه… از گشت ارشاد فرار کردیم و حالا رسیدیم به گشت های مردمی٬ «حاجی حالا یه آبج بزن٬ چیزی نمیشه» ٬ « فلانی رو دیدی اونروز تو مهمونی چه لباس بازی پوشیده بود» ٬ « فلانی میگه من خوشم نمیاد دست جمعی بریم ساحل٬ روش نمشه مایو بپوشه» ٬ « یارو نمازشو میخونه بعدش همش با این دختر با اون دختر میگرده و تازه میگه مشروبم نمیخورم» کلاً کار ما ها شده با اعتقادات همدیگه بازی کنیم.

    • امير حسين روشناس

      ببین در مورد اینکه حقوق یک IT man چقدر هست، میشه به طور کلی پرسید و کلی هم جواب داد. ولی وقتی صراحتا ازت می پرسن: آقا راستی چقدر حقوق میگیری؟ این به نظر من دقیقا زیر پا گذاشتن حریم خصوصی منه.

  2. قصه گوی عصبانی…..
    حریم خصوصی ما ایرانیا که در حد پشم گوسفندای مرینوسه.
    البته یه نکته ای دیگه هم هست. طرف تو آسانسور چهار نفره که سه نفر دیگه هم ایستادند تبلت ۱۵ اینچی رو در میاره وایبر و اینستا و فیس بوک و اینها رو چک میکنه بعد مدعی میشه که حریم خصوصی من رو نقض نکنین. خوب قربونت برم میگی حریم خصوصی. اینکه میگیم حریم خصوصیت تو حلقم یه اصطلاحه. واقعیت نیست که. تبلتت درست زیر بینی منه بعد توقع داری مسیج وایبرت رو نبینم ؟؟؟
    اما خودم بارها و بارها با این اصرار دیگران در مورد مشروب مواجه شدم. حتی وقتی میگم من در درجه اول از مزه اش خوشم نمیاد باز میگن نه این مزه اش فرق می کنه. خوشبختانه من مورد مشابه غیر الکلی به نام بادمجان و بامیه دارم که طناب نجاتمه. میگم اصلا ربطی نداره. من به همون دلیل که بامیه نمی خورم چون مزه اش رو دوست ندارم مشروب رو هم دوست ندارم. هر وقت از این دلیل رد شدم بعد دلایل بعدی نخوردنم رو میگم

  3. درمورد بحث های اعتقادی و حجاب و مشروب و غیره با شما موافقم ولی به نظرم بحث هزینه ها و درآمدها بیشتر جنبه کسب اطلاعات و مدیریت هزینه داره تا فضولی و این حرفا. خوب این راه حل ساده ایه که از کسی که این تجارب رو داره پرسیده بشه

    • امير حسين روشناس

      برای کسب اطلاعات همونطور که گفتم راه های بهتر و مناسبتری هست. خود شما اگر یک نفر توی خیابون بعد از سلام و احوالپرسی ازتون بپرسه خانم شما حقوقتون چقدره، چطور باهش برخورد می کنید؟!

  4. درود و نور و مهر بر شما

    با اجازه لینکتون میکنم … قول میدم هیچی نپرسم تا وقتی که کامل آرشیوتون رو نخوندم و متوجه خط قرمزهاتون نشدم ! سعی میکنم خواننده ی بی دردسری باشم براتون …

    • امير حسين روشناس

      ممنون از شما. به خودتون و من لطف می کنید، بسیاری از سوالاتی که از من می پرسن رو قبلا در موردش نوشته ام.

  5. سلام امیر حسین جان 🙂

    حالا خودمونیم چقد حقوق میگیری؟ :))) (شوخی کردم جوش نیاری 🙂 )
    به نظر من توی غربت آدم هرچی رابطه ش رو با ایرانی ها دورتر کنه بهتره.. البته از یه طرف هم همه میگن نگاه کن! طرف افه میاد! نه بخدا.. ببین ما ایرانی ها ۲۰ ۳۰ ۴۰ ۵۰ سال به یه فرهنگ اشتباه بزرگ شدیم.. خب سخته درست کردنش.. اما وقتی با خارجی ها هستیم مجبوریم که درست باشیم اما تا یه جمع خودمونی میبینیم دوباره همون آش و همون کاسه!
    مثال:
    یه مطلب میخوندم که توی ۳ تا سایت دیگه هم بود با مثال ها مختلف. نوشته بود چرا ایرانی ها وقتی میرن اونجا کسب و کار که راه میندازن اوضاعشون اکثرا خوب نمیشه که هیچ ورشکست هم میشن!
    جواب این بود. چون اکثرا توی محله ی ایرانی ها کسب و کار راه میندازن و مشتری هاشون هم فقط ایرانی ها هستن و همین باعث میشه که درآمدشون در مقابل یک شرکت یا مغازه ای که داره به کل انگلیسی زبانان یا مردم اون کشور سرویس میده کمتر باشه.

    این مثال ربطش به حرف تو این بود که ما ایرانی ها وقتی توی جمع خودمونی هستیم وا میدیم و میریم تو حالت خلصه و سکون! اما وقتی بریم تو جمع خارجی ها میشیم لیدی و جنتلمن!
    به نظرم بهتره که تو جمع خارجی ها باشیم تا ایرانی ها … البته بیشتر.. تا لااقل کمی هم از قوانین اجتماعی و مدنی درست و حسابی اونا رو یاد بگیریم!

    کورت

    • امير حسين روشناس

      باید یاد بگیریم که همونطور که با خارجی ها مراوده داریم با فارسی زبون هم همونطوری باشیم. صرف هم زبان مادری بودن دلیل نمیشه در امور خصوصی همدیگه دخالت کنیم.

  6. ﻋﻤﻪ ﺑﻠﻘﯿﺲ ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﮐﺎﺭ ﺩﺍﺷﺖ …
    ﺑﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺗﺎﺯﮔﯽ ﻫﺎ ﺯﯾﺮ ﺍﺑﺮﻭﯾﺶ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻪ ، ﺑﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺯﻥ ﻣﻄﻠﻘﻪﺍﯼ ﮐﻪ ﻃﺒﻘﻪ ﯼ ﺩﻭﻡ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻧﯿﻤﻪ ﺷﺐ ﺑﺮﮔﺸﺘﻪ ، ﺑﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻓﻼﻧﯽ ﺗﻮﯼ ﻣﻬﻤﺎﻧﯽ ﺩﺍﻣﻦ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﭘﻮﺷﯿﺪﻩ .
    ﻋﻤﻪ ﺑﻠﻘﯿﺲ ﺯﻥ ﻧﺠﯿﺒﯽ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺖ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺩﻧﯿﺎ ﻣﺜﻞ ﺍﻭ ﺑﻪ ﻣﻘﻮﻟﻪ ﯼ ﻧﺠﺎﺑﺖ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻨﻨﺪ.
    ﻫﺮﮐﺲ ﺣﺮﮐﺘﯽ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻋﺮﻑ ﻭ ﺳﻨﺖ ﻫﺎﯼ ﺍﻭ ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺍﻧﺪ ﻋﻤﻪ ﺑﻠﻘﯿﺲ ﻟﺒﺶ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮔﺰﯾﺪ ﻭ ﺭﻭﯼ ﮔﻮﻧﻪ ﻫﺎﯾﺶ ﻣﯽ ﺯﺩ ﺍﻣﺎ ﻫﯿﭻ ﭘﺎﺳﺦ ﺻﺮﯾﺤﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﺩ ﺁﻥ ﻧﺪﺍﺷﺖ .
    ﺍﮔﺮ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﻪ ﭼﺎﻟﺶ ﻣﯽ ﮐﺸﯿﺪﯼ ﺍﺵ ﻭ ﺛﺎﺑﺖ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﯼ ﮐﻪ ﻓﻼﻥ ﮐﺎﺭ ﺁﻧﻘﺪﺭﻫﺎ ﻫﻢ ﺑﺪ ﻧﺒﻮﺩﻩ ﻣﯽ ﮔﻔﺖ: ﻭﺍ ﺧﺪﺍ ﻣﺮﮔﻢ ﺑﺪﻩ ،ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﻫﺎ ﭼﯽ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ؟؟؟
    ﭼﻮﻥ ﺍﺻﻮﻻ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﻘﯿﻪ ﭼﻪ ﻓﮑﺮﯼ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﺩﺭ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻋﻤﻪ ﺑﻠﻘﯿﺴﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺧﻮﺩ ﺁﺩﻡ ﭼﻪ ﻓﮑﺮﯼ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻣﻬﻢ ﺗﺮ ﺍﺳﺖ .
    ﻻﺯﻡ ﻧﯿﺴﺖ ﻋﻤﻪ ﯼ ﮐﺴﯽ ﺑﺎﺷﯿﺪ ﺗﺎ ﻋﻤﻪ ﺑﻠﻘﯿﺲ ﺑﺎﺷﯿﺪ . “ ﻋﻤﻪ ﺑﻠﻘﯿﺴﯽ” ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻏﺎﻟﺐ ﮐﺸﻮﺭ ﻣﺎﺳﺖ .
    ﻋﻤﻪ ﺑﻠﻘﯿﺲ ﻫﺎ ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﮐﺎﺭ ﺩﺍﺭﻧﺪ . ﺑﻪ ﻋﻘﺎﯾﺪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ، ﺑﻪ ﻟﺒﺎﺱ ﭘﻮﺷﯿﺪﻥ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ، ﺑﻪ ﺁﺩﺍﻣﺲ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ، ﺑﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﮐﯽ ﺑﺎ ﮐﯽ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺑﺎ ﮐﯽ آمد.
    ﻋﻤﻪ ﺑﻠﻘﯿﺲ ﻫﺎ ﺩﺍﻋﯿﻪ ﺩﺍﺭ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻭ ﺷﺮﺍﻓﺖ ﻭ ﻧﺠﺎﺑﺖ ﻭ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰﻫﺎﯼ ﺍﯾﻨﺠﻮﺭﯼ ﻫﺴ.ﺘﻨﺪ …

    “صادق هدایت”

  7. میشه طرز تفکر آدما رو عوض کرد؟

  8. سلام مطلب جدید نمیذارید. همینطور منتظریما

  9. والا شما خودت اخر ایده و مطلب هستید. اخه از اخرین پست چند روز گذشته و هنوز پست جدید نذاشتید.

  10. سلام
    تازه همین الان با وبتون اشنا شدم
    مطالب مفیدی ارایه میدن
    بازم شما رو خواهم خوند

  11. گل گفتی آقا اینو میگن صیغه فضولی بقول رضا مارمولک :)))

  12. سلام آقا امیر حسین
    من همین امروز با سایتتون آشنا شدم و این پست به نظرم خیلی جالب اومد و یاد پاسخ همسر آقای ولاسکو ( سرمربی سابق والیبال ملی ایران ) افتادم که وقتی مجری تو برنامه زنده ازش پرسید خوب خانوم همسرتون توی خونه بهتون کمک رسانی و اینا میکنن ؟ خانوم فرمودن اینا چیز های خصوصی بین من و همسرم به شما ربطی نداره .
    اینم منبع : http://www.mashreghnews.ir/fa/news/288318/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D9%87%D9%85%D8%B3%D8%B1-%D9%88%D9%84%D8%A7%D8%B3%DA%A9%D9%88-%D8%A8%D9%87-%D9%85%D8%A7-%D8%AF%D8%A7%D8%AF
    ولی آقا امیر حسین به نظرتون اگه به دوستان ایرانی ( و نه خارجی ) که در مورد حقوق میپرسن پاسخ دیگه ای به جز ” به تو ربطی نداره ” مثلا ” این یه مسئله خصوصیه و نمیتونم به شما بگم ” گفته بشه تاثیر گذاریش بیشتر نیست ؟ به قول خودتون این دوستان سال ها با این راه و روش زندگی کردند و نمیشه یه شبه انتظار عوض شدن شیوه سوال پرسیدن دوستان رو داشت فکر میکنم اگه یه راست مثل خارجی ها جواب ” به تو ربطی نداره ” بهشون داده بشه میزارن پای خودشیفتگی و اصلا مقوله حریم خصوصی و اینها رو لحاظ نمیکنند یا شایدم اصلا نمیدونند چی هست .
    به هر حال آقا امیر حسین مطالب جالبی تو سایتتون خوندم و تشکر که دانسته های خودتون رو به اشتراک میگذارید .

    • امير حسين روشناس

      لطف دارید. من کلا شخصیتم یک مقدار زیادی خشنه! بابت همین یکدفعه میزنم توی برجک طرف صحبتم. کار خوبی نیست قبول دارم ولی چه میشه کرد!

  13. ولی من حال یه نفر رو خیلی خوب گرفتم. سوار تاکسی شدم یارو پرسید
    دانشجویی؟ -نه.
    کار می کنی؟ -بله.
    چقدر حقوق می گیری؟ -خیلی خصوصیه و منم به کسی نمیگم.
    نه حالا چقدر میگیری؟ یه تومن می گیری؟ -اصلا نمی خوام به سوال شما جواب بدم. این یه چیزیه بین من و مدیر من، نیاز به حضور شخص سوم نیست.
    انگار با این حرف زدی تو صورت من!

    خیلی خوشحال شدم که چنین حسی رو به یه آدم فضول دادم. می خواستم بگم موهای سفیدت نبود، شاید انگار رو به واقعیت هم تبدیل می کردم تا حالت حسابی جا بیاد.

  14. ممنون بابت مطالبتون خیلی خوبن
    من وبلاگتونو که میخونم خیلی ایده میگیرم خیلی کارارو انجام میدم خیلی کارارم الگو می کنم برای خودم
    میشه یه پست بنویسید درباره روابط ادما ، باید ها و نباید هایی که ما فکر میکنیم بدیهی است ولی نباید انجام بشه ؟

  15. عاخی.چه دل پری داشتی این رونوشتی.واقعامگه کسی حقوق رومی پرسه؟حدیث ازرسول اکرم است که راجع به سه چیزت باکسی سخن نگو.۱عقیده۲طلاومال ودارایی(شرمنده سومیش رویادم نمیاد)ولی همیشه پدرم این حدیث رومیگفتن.واقعاهم پشت این حدیث هزارتااندیشه نهفته اس.این امیرحسین روهم انقدراذیت نکنید.(فکرکنم دلت ازدست یکی خیلی پربوده درحدزدن!!!!!!)

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*