خانه » زندگی در کانادا » انواع حساب های بانکی در کانادا

انواع حساب های بانکی در کانادا

​در ادامه مطالب مربوط به مدیریت مالی، بنظرم مفید اومد در مورد حساب های بانکی مرسوم در کانادا کمی داد سخن بدهم!
توی ایران، هر کسی از مادرش قهر می کرد و طبیعتا کارمند بانک بود، یک نوع حساب جدید معرفی می کرد. متمرکز، ​غیر متمرکز، کوتاه مدت، کوتاه مدت ویژه، بلند مدت، خیلی بلند مدت و حالا ۱۰ هزارتا حساب دیگه با اسامی عجیب و غریب هم موجود بود، بانک مورد علاقه من سامان که دیگه ترکونده بود: سیمیا، کیمیا، جدیدا هم وین کارت درآورده که من اولین بار فکر کردم با اتریش دارن همکاری می کنن!
حساب کوتاه مدت ایران فکر کنم الان ۱۴ درصد سود سالیانه داره، وام هم بخوای بگیری اجدادت رو باید از زیر خاک بکشی بیرون تا ضمانتت رو بکنن و دست آخر هم مثلا بانک مسکن ۳۶ میلیون تومن بهت میده (نمیدونم الان بیشتر شده یا نه)، که باهش به قول مهران مدیری پاستیل خرسی هم توی صورتت نمی کوبن. باید دوبلش رو هم مثل اینکه ۱۰ ساله پس بدی.​​
اینجا از این خبرها نیست. از اون سودهای آن چنانی هم خبری نیست، نه میدن و نه میگیرن. سود تضمین شده بانکی، در حد یک درصده. حالا مثلا CIBC میگه اگر ۵۰۰۰ دلار به بالا توی حسابت بذاری، من ۲ درصد سود بهت میدم! تازه هربار که بخوای به حسابه ناخونک بزنی، ۵ دلار هم ازت می گیره. ولی عرفش اینه که ماکزیمم، یک درصد به حسابت سود میدن.
نشد. این طرز بیان مطلب بدرد نمی خوره، بذارید از اول تقسیم بندی کنم. در کل دو جور حساب داریم: ثبت شده و ثبت نشده. ثبت شده، معادل حساب های خزانه خودمون توی ایرانه، یعنی حساب نزد دولت فدرال ثبت میشه. ثبت نشده هم که دست خودته و بانک. اول ثبت نشده ها رو بگم که بیشتر باهش سر و کار داریم. این حساب ها مطابق اونی که توی ایران داشتیم، باز به دو گروه تقسیم میشن: حساب جاری یا chequing و حساب پس انداز یا saving. اینجا عقود اسلامی که سهله، عقود مسیحیت هم ندارن. بنابراین حساب پس انداز برای من اقرض مؤمناً قرضاً ینتظر به میسوره نیست، برای اینه که برخلاف تمام تعالیم ادیان مبین، به شما سود یا بقول قدیمی ها ربح پرداخت کنن، اونم بصورت مرکب. موقع وام دادن هم همینطوری بهره مرکب میگیرن که یادتون باشه هیچ جا وطن خود آدم نمیشه!
جهت اطلاع دوستانی که نمیدونن در مورد چی حرف می زنم، اگر پولی قرض کنید و براش بهره در نظر بگیرن، برای بهره هایی که در سال های آینده بدهکارید هم متناسب با مدت زمان بدهکاری شما باز بهره در نظر بگیرن، میشه سود مرکب که در شرع اسلام و به طریق اولی، حرام اندر حرامه. ولی صبر کنید! قبل اینکه اقتصاد دانها و صاحبان بانکهای بلاد کفر رو مورد عنایت از نوع خواهر و مادر قرار بدید، توی ایران هم اسمش عقود اسلامی و بانکداری اسلامی بود، بانک آنچنان با تبصره و ماده گوشتون رو می برید که خودتون هم نمی فهمیدید. باز صد رحمت به این کفار، که سودشون در حد ۲ و ۳ درصده و بازپرداخت وامشون هم ۲۵ تا ۳۰ سال، هرقدر هم که بخوای (به شرطها و شروطها) بهت وام میدن، کارمند دولت با گواهی کسر از حقوق هم ازت نمی خوان. همینجا جمیع خوانندگان رو دعوت می کنم به نثار چند فحش چارواداری به اون بانک کثافت مسکن، با اون گروه از کارمندهایی که انگار با شوهر ننه شون مواجه شده بودن. این گروه از کارکنان بانکهای ایران، جزء عوضی ترین موجوداتی بودن که در عمرم دیدم (کارمندهای بخش آی تی مسکن به کنار،که چند تاشون از رفقای خیلی خوب خودم هستند. اما یک سری بی همه چیز توی اون شعبه مرکزی بانک بالاتر از توپخونه بودن که گذرم یکبار بهشون افتاد و امیدوارم همه به طرز فجیعی لت و پار بشن).
خب، بذارید یک نگاه به این دختر خوشگلی که جلوم توی قطار وایساده بیندازم (می بینید این وبلاگ چه به روز من آورده، توی قطار بجای اینکه از محیط پیرامون لذت ببرم و حوریان زیبای مو بلوند رو تماشا کنم، دارم وبلاگ می نویسم! هیچ چیز من به آدمیزاد نرفته) و بحث رو ادامه بدیم. پس گفتیم که حساب پس انداز یا saving شما برای سنت پیامبرگونه قرض الحسنه نیست، بلکه برای اینه که سودش رو بگیرید. بانک RBC سالی یک درصد!!!! سود به حساب شما پرداخت می کنه. توجه داشته باشید که این سود، در پایان سال توسط فرمی به نام T5 به اطلاع شما میرسه و موظفید به همراه سایر مدارک به حسابدارتون ارائه اش کنید تا برای مالیاتتون در نظر بگیرتش (جهت اطلاع اون دسته عزیزانی که نگران هستند، دختر خوشگله پیاده شد. از توجه شما سپاسگزاریم).
حساب دیگه ای که باهش بیشتر از اولی سر و کار دارید، حساب جاریه. بله، همونی که دسته چک داره. عین ایران هستش با این تفاوت که برخلاف بانک سامان، نمی تونید حساب پشتیبان براش تعریف کنید و از پول حساب جاریتون سود بگیرید. این حساب سود و این حرفها سرش نمیشه. چک هم بخواهید بگیرید، باید بابتش پول بسلفید که من اول که حسابم از نوع VIP بود، ۴ تا دسته چک گرفته ام و حالا حالا ها نظام بانکداری کانادا رو حرص میدم! اگر چک شما برگشت بخوره، کسی که از شما چک گرفته دهنش سرویس میشه تا چک رو نقد کنه، نه شما! اینش هم خلاف ایرانه. نپرسید چرا چون خودم هم نمی دونم. خیلی هم دلتون رو خوش نکنید که ایول، چک میکشم و ملت باید دنبالم بدون! چون همه این قوانین رو می دونن، توی قراردادهاشون ذکر می کنن که ضرر و زیان ناشی از چک بلامحل به عهده شماست، مثل قرارداد اجاره.
حساب جاری در کانادا و خیلی مناطق دیگه دنیا، هزینه داره. یعنی مثل ایران نیست که بگید: دهع! آقای بانک تو داری با پول من کار می کنی، تازه باید به من سود هم بدی. بانک میگه من برات تسهیلات فراهم می کنم که خیلی امن منابع مالیت رو مدیریت کنی، پس باید برای این خدمات به من پول هم بدی. میزان این پول بسته به بانک و بسته به پکیج خدمات بانکی که استفاده می کنید متفاوته. مثلا RBC برای حساب day to day banking ماهی ۴ دلار میگیره و در ماه تا ۱۰ تراکنش رو مجانی براتون پردازش می کنه (اعم از برداشت از خودپرداز، خرید کارتخوان و پاس شدن چک – بله پاس شدن چک هم یک تراکنش بحساب میاد). برای حساب VIP ماهی ۳۰ دلار میگیره و تعداد تراکنشش نامحدوده. البته در صورت استفاده از چند محصول این بانک با گرفتن وام خرید مسکن از بانک، بهتون تحفیف میده یا کلا از پرداخت هزینه معاف میشید. اینم اضافه کنم که عملیات آنلاین (شامل انتقالات اینترنتی و از روی موبایل) به میزان نامحدود و بدون هزینه قابل انجامه. می تونید بین حسابهای مختلفتون آنلاین پول جابجا کنید.
خب، این از حساب های ثبت نشده. البته مثل اون الخورتک بازیهای بانکهای ایران، اینجا هم اسم های مختلفی استفاده می کنن برای خدمات بانکیشون، ولی برای پکیج بانکی هستش، نه حساب. تعدادش هم برای هر بانکی، ۴ یا ۵ تا بیشتر نمیشه. برای دیدن پکیج های بانک RBC اینجا رو کلیک کنید.
میرسیم به حساب های ثبت شده یا registered account. این حساب ها چنانکه گفته شد، نزد دولت و به عنوان حساب های خزانه ای ثبت میشن، اما مال شما هستن. هر کانادایی دارای sin number (همون کد ملی خودمون) می تونه دارای حساب های ثبت شده ای به شرح زیر باشه:
TFSA: این حساب، مخفف کلمات Tax Free Saving Account هستش. از اسمش هم معلومه چکار می کنه، حساب پس اندازیه که سودش، معاف از مالیاته. چون مالیات به دولت پرداخت میشه، بنابراین باید نزد دولت هم ثبت بشه. خب حالا که اینطوره، ما هم میریم هم همه پولمون رو میذاریم توی این حساب، که مالیات ندیم. فکر خوبیه، نه؟
شرمندتم! هر سال مبلغ مشخصی که از طرف دولت تعیین میشه رو می تونید توی این حساب بذارید. مثلا برای سال ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵، حداکثر مبلغ می تونه ۵۵۰۰ دلار در سال باشه. نکته بسیار دهشتناکی در مورد این حساب باید رعایت بشه و گرنه حسابتون با کرام الکاتبینه. اون نکته اینه که شما هر بانکی برید، براتون این حساب رو باز می کنه. ولی باید حواستون باشه که مجموع پولی که در بانک های مختلف، تحت عنوان TFSA باز می کنید، نباید از حد تعیین شده برای اون سال تجاوز کنه. یعنی نمیشه بری RBC یک حساب ۵۵۰۰ دلاری باز کنی، بعد بری CIBC یکی دیگه باز کنی اونم ۵۵۰۰ تا، بعد TD و … مجموع پولی که در تمام بانکهای کانادا تحت این عنوان داری، می تونه ۵۵۰۰ دلار باشه. این نکته از اون نظر مهمه که بانک شما به اطلاعات سایر بانک ها دسترسی نداره. بنابراین نمی تونه بهتون بگه دارید قوانین رو زیر پا میذارید و خودتون باید حواستون رو جمع کنید. عدم توجه به این مساله میتونه عواقب سنگین و جرائم بالایی رو براتون به ارمغان بیاره. نکته بعدی در مورد این حساب (و سایر حساب های رجیستر شده) اینه که وقتی از حساب دیگه ای به این حساب می خواهید پول حواله کنید، همون لحظه از حساب مبدا پول برداشت میشه، اما یکی دو روز طول میکشه تا به حساب مقصد برسه. من خودم شنبه همین هفته از حساب saving مبلغی رو به حساب TFSA منتقل کردم، و روز سه شنبه پیغام واریزش بدستم رسید.
با خوندن این مطالب، ممکنه بگید: بابا ولش کن، مگه مرض دارم خودم رو درگیر این مسخره بازیها کنم. کلا بیخیالش میشم، مگه نه اینکه سود تضمین شده این حساب ها در بهترین حالت با سود saving برابره؟ جواب اینه که بله، سود یکیه. اما دو تا نکته وجود داره، اولی اینکه با خورد کردن پولتون ممکنه سودی که در سال از بانک میگیرید، از کف کمتر بشه و لذا دیگه مالیاتی بابتش لازم نیست بدید. دومیش اینکه مثلا بانک RBC میگه اگر از سه تا محصول من استفاده کنی، من حساب day to day banking رو مجانی بهت میدم. این سه تا محصول، یکیش حساب saving هست، یکی کردیت کارتی که گرفتید، سومیش چیه؟ آها، اینجا به این TFSA نیاز پیدا می کنید.
برداشت از حساب TFSA از طریق شعبه امکان پذیره. بنابراین اینطور نیست که پول شما بلوک شده باشه. منتها همونطوری که گفتم، بدلیل رجیستر شدن این حساب نزد دولت فخیمه فدرال، امکان انتقال از این حساب به سایر حساب ها بصورت آنلاین رو ندارید. اگر از این حساب در شعبه برداشت کنید، دیگه توی اون سال نمی تونید این پول برداشت شده رو به بانک برگردونید، باید صبر کنید تا سال جدید بشه، بعد می تونید پول سال جدید + پول سالهای قبل رو که برداشت کرده اید دوباره به این حساب واریز کنید. نکته بعدی اینکه اگر یکسال مثلا ۵۰۰۰ تا به حسابتون ریختید، سال بعد می تونید ۵۵۰۰ دلار بابت سال جدید + ۵۰۰ دلار بابت سال های گذشته به حساب واریز کنید.
حساب بعدی که از جنس حسابهای ثبت شده است، RRSP نام دارد و مخفف Registered Retirement Saving Plan می باشد. وقتی جایی کار می کنید، در حد دو زار دهشاهی از حقوق شما بابت بازنشستگیتون کسر میکنن که در زمان بازنشستگی در حد چس مثقال (و نه حتی بخور و نمیر) بهتون حقوق بازنشستگی بدن. این بر عهده خود شماست که به فکر آینده تون و روزگار پیری باشید. یکی از راه های به فکر آینده بودن، افتتاح حسابی از این جنس نزد بانکه. با همون قوانین حاکم بر TFSA که دیگه اینجا تکرارشون نمی کنم. نکته مهم در مورد این حساب اینه که شما درآمد داشته باشید، یعنی جایی کار کنید، اونجا از طرف شما مالیات کسر و پرداخت بکنه و به شما فیش حقوقی یا بقول اینها، pay stub بده. در این حالت، می تونید بخشی از حقوقتون (اگر اشتباه نکنم، تا ۱۸ درصد از حقوقتون) رو برای RRSP اختصاص بدید. آدم بیکار، مثل زمانی که نویسنده این مطلب سربار جامعه بود، نمی تونه حساب RRSP باز کنه. از وقتی مشغول بکار شدم نمیدونید همه چقدررررر مهربون شدن! بهم پیشنهاد میدن برام حساب RRSP باز کنن، کردیت کارت بهم آفر میدن، پیشنهاد میدن سقف کردیت کارتم رو ببرم بالا، خلاصه نمی دونید که چقدر عزیز شدم! من هم لبخندی می زنم و انگشت میانه دست رو به نشانه احترام براشون بلند می کنم! پول من پیش خودم جاش امن تره، از توجه شما سپاسگذارم! حقه بازهای دزد کثیف!
بخشی از درآمد شما که به RRSP تخصیص می یابد، از پرداخت مالیات معاف خواهد بود و معنی اش این میشه که احتمالا پلکان مالیاتی شما هم کمتر خواهد شد. چون مثلا وقتی درآمد سالیانه شما ۷۰ هزار دلاره، ۳۰ درصد مالیات میدید، ولی وقتی شد ۵۵ هزار دلار، ۲۵ درصد مالیات میدید. اینطوری مالیات کمتری به دولت پرداخت کرده اید.
صبر کنید! با همین راحتی سر دولت رو گول مالیدیم رفت؟! عمرا! پولی که در RRSP پس انداز می کنید، تا زمانی که در اون حسابه، از پرداخت مالیات معافه. به محض اینکه بخواهید بهش ناخونک بزنید، دولت میگه سهم من رو بده. در واقع، از این نظر “ممکنه” به نفعتون باشه که در آینده و زمانی که قراره بازنشسته بشید، احتمالا درآمدتون خیلی کمه و بنابراین این پولی که تحت عنوان RRSP ذخیره کرده اید، نسبت به زمانی که شاغل بودید و درآمدتون بالا بود، ازش مالیات کمتری اخذ میشه.
حالا آیا در کل، این حساب های ثبت شده بدرد ما می خورن؟ به نظر شخص من – که ممکنه اشتباه هم باشه – حساب TFSA چیز خوبیه. شما چیزی رو از دست نمیدید، معادل حساب saving بهتون سود میدن و چون برداشت از این حساب هم مستلزم مراجعه حضوری به بانکه، غالبا هم گشاد تشریف داریم، هم سود یکسان گرفته ایم، هم به خود سود مالیاتی تعلق نگرفته، هم نمی تونیم به راحتی به حسابه دست درازی کنیم. فقط وقتی مثلا قراره خونه یا ماشین بخریم، این پول رو برداشت می کنیم.
اما RRSP. وقتی قراره بالاخره مالیات این پول رو بدی، حالا گیریم چند سال دیرتر، اونم توی مملکتی که نرخ تورمش اصلا چیزی نیست، دیگه چه فرقی می کنه؟ آدم عاقل، بجای اینکه پولش رو بده دست بانکهای کانادایی، جاهای بهتری رو شناسایی می کنه که پولش رو سرمایه گذاری کنه!
بانک و دولت (نمی دونم کدومشون) به نمایندگی از شما با این پولها کار می کنن و در حد همون چس مثقالی که ذکر شد (ماکزیمم یک درصد) به شما سود میدن. شما می تونید سرمایه گذاری با ریسک بالا رو انتخاب کنید و پولتون رو مثلا توی بازار سهام کانادا (که خیلی مهم نیست) یا آمریکا (که خیلی مهم هست) سرمایه گذاری کنید. منتها یک زمان مثل بحران مالی ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ ممکنه اصل پولتون هم آسیب ببینه. اصولا به چشم آبی ها اعتماد ندارم (فقط سر مسائل مالی، وگرنه اون دختره دیروزی کلا دلت می خواست اعتماد رو یکجا بهش بدی) و بنابراین من اختیار پولم رو خودم بدست می گیرم. بقیه بانکها هم تشریف بیارن شاگرد خودم بشن، من به توصیه و راهکار اونها احتیاج ندارم!
این همه من نوشتم، شماهایی که خواننده این بلاگ هستید چند زمینه سرمایه گذاری معرفی کنید ببینم چند مرده حلاجید؟! در ازای این همه مطلبی که نوشتم و خوندید، هرکسی دو سه خط بنویسه ببینیم ایده کی بهتره.
دو روزه توی مترو مناظر جذاب رو رها کرده ام دارم این پست رو می نویسم، ببینم فیدبک این پست چطوره ها، مخصوصا شما دوست ساکت عزیز! دیگه اسم نبرم!

۴۸ نظر

  1. باور کنید یا نه…وبلاگ شما رو مادرم به من معرفی کرده که بخونم ، اگاه بشم در بلاد غریب. یه اشتباهی کردم یه روز که هنوز ایران بودم و مادرم خیلی نگران بود، گفتم این شما و این اینترنت!!!!! چه میدونستم پشتکارش کار دستم میده…..
    وبلاگتان ، مطالب عالیه…بیشتر میخونم و بیشتر نظر میذارم.
    ایده سرمایه گذاری هم دارم. اما منتظرم . وقتش که شد..میگم…حالا در کل فعلا خسته نباشید…. عزیزان مترویی را هم از الطاف خودتون بهره مند کنید. چه کاریه..این همه فداکاری…!!!!!!

    • امير حسين روشناس

      خیلی هم خوب، سلام بنده رو خدمات خانم والده برسونید.
      در مورد سرمایه گذاری، نگفتم بیایید و ایده هاتون رو فاش کنید، منظورم این بود که به طور کلی بگید مثلا من ترجیحم اینه که پولم رو روی سهام سرمایه گذاری کنم. یا روی ایده های شخصیم کار کنم. مواردی از این قبیل.
      کانادا مشغول به چه کاری هستید؟

  2. عشقم! اول اینکه مترو در حضور “مناظر جذاب” آخه جای وبلاگ نویسیه؟ “اعتماد” آدم رو خراب می کنی میره پی کارش.
    دوم هم اینکه کاش در مورد بازنشستگی هم یه توضیح کوتاهی میدادی در کنار این حساب پس انداز بازنشستگی. یعنی دقیقا و واقعا هر زمانی بخوای به این حساب دست بزنی باید مالیات بدی؟ این کلمه بازنشستگی به چه معناست؟ فقط یک کلمه ساده در اسم حساب یا مثلا شرایط حساب در زمان بازنشستگی متفاوت میشه؟
    یه سوال دیگه : این حساب TFSA رو میشه هر سال ۵۵۰۰ تا ( که عددش رو دولت فخیمه مشخص میکنه) بهش واریز کرد. یعنی در طول ۱۰ یا ۲۰ سال مثلا ۵۰ تا ۱۰۰ هزار دلار تو اون حساب داری. درست فهمیدم؟ و این ۵۵۰۰ تا رو میتونی خورد خورد تو چندین بانک مختلف حساب TFSA باز کنی ولی نباید مجموعش بیشتر از ۵۵۰۰ تا بشه. حالا اون ۵۰۰ تا که از یک حساب TFSA تو یه بانک برداشت کردی رو می تونی تو یه بانک دیگه حساب جدید TFSA باز کنی یا اینکه کلا دیگه هرچی برداشت کردی تو اون سال از سقف کل کم میشه؟

    • امير حسين روشناس

      نفسم! بازنشستگی یعنی بازنشستگی. تنها زمانی می تونی به RRSP ناخونک بزنی که مثلا بخوای خونه بخری (شاید موارد دیگه ای هم باشه، ولی تا جایی که می دونم اینطوری نیست که هر زمان حال کردی بگی پولمو می خوام). از این نظر میگن این رو باز کنید، که تو الان مثلا درآمدت سالی ۷۰ هزار دلاره. پلکان سوم مالیاتی هستی مثلا. ولی وقتی بازنشسته میشی درآمدت قطعا نزول پیدا می کنه، مثلا میشه ۴۰ هزار دلار. بعد از این حسابه می تونی برداشت کنی، که با اون ۴۰ هزار دلارت میشه مثلا سالی ۵۰ هزار دلار، و پلکان مالیاتیت میشه مثلا دوم. در اینحالت، احتمالا مالیاتی که پرداخت می کنی کمتر خواهد بود! یکجور گول زنکه منتها من و تو که آدمهای فرهیخته ای هستیم به این راحتی سرمون کلاه نمیره!
      در مورد TFSA درست گفتی. برداشت از هر حسابی از هر بانکی، تا آخر اون سال دیگه نمی تونه جبران بشه. باید صبر کنی تا سال بعدش.

  3. ممنونم بابت مطالب مفیدی که ارائه کردین فقط یک مطلب خواستم بگم در مورد کارمندهای بانک .
    من خودم کارمند بانک هستم و در قسمت ای تی کار می کنم البته نه بانک مسکن 🙂
    راستش باید بگم هر کاری سختی خودش رو داره ولی کارهایی که مستقیما با مشتری در تماس هستین جز سخت ترین مشاغل هست بخصوص بانک. چرا؟ به این دلیل که
    ۱- کارمند بانک ۸ ساعت کار مفید داره مثل بقیه ادارات نیست که به هزار دلیل کارتون رو ترک کنید حتی واسه دستشویی رفتن هم گاها مشتری ها معترض شما میشن که چرا انسان هستید و نیاز به دستشویی رفتن دارید
    ۲-مراجعه کنندگان عموما طلب کار کارمند بانک هستند هر اداره دیگه ای میرن دست به سینه می ایستن اما اینجا چون فکر می کنن که به شخص کارمند بانک لطف کردن و پولشون رو اونجا گذاشتن محق هستن .
    در صورتی که در واقعیت همه ما دلیلی غیر از چشم و ابروی کارمند بانک داشتیم واسه افتتاح حساب.
    ۳-اکثر مشتری ها عجله دارن و کار دارن اما مراجعه با بانک رو جزو کارهاشون محاسبه نمی کنن و دوست دارن در عرض یک دقیقه عملیات بانکی انجام بشه و به کارهاشون برسن
    ۴-اکثر مشتری ها یا عجله دارن یا طلب کارن یا بدهکار و اعصاب ندارن و با کوچکترین تلنگری از کوره در میرن

    این از مشتری ها اما کارمند بانک هم مشکلاتی داره :

    ۱- به هر حال انسان هست و ممکنه بیرون از منزل درگیری هایی داشته باشه که روی اعصاب و روان تاثیر بزاره . همینطور که میدونید آمار بیماریهای روحی و افسردگی در جامعه ما بسیار بالاست و کارمند بانک هم جزیی از این جامعه.
    ۲- بانک ها تماما درگیر کمبود پرسنل هستند و این روی کیفیت کار کارمندهای دیگه اثر منفی میزاره

    با این شرایطی که گفتم و اینکه روزانه کارمند بانک با مشکلات شخصی که داره درگیر برخورد با حداقل ۱۰۰ مشتری از انواع مختلف عصبانی و خوشحال و … هست به نظر شما چقدر میتونه تحمل داشته باشه ؟ ۱ سال یا ۲ سال یا …
    هر چقدر اون فرد پشت باجه انسان مودب و احترام گذاری باشه بالاخره یک روزی یک جایی تحملش تمام میشه .

    نارحت نشید اگه رقتید بانک و کارمند باهاتون گرم برخورد نکرد چون بعد از اون مشتری هزار تا درخواست غیر منطقی داره و تا نگیره هم ولتون نمی کنه و زیر بار هیچ قانون و منطقی هم نمیره.
    ناراحت نشید اگه رفتید بانک و کارمند نگاهتون نکرد چون بعضی نگاهها از هزار تا فحش هم بدتره.
    ناراحت نشید اگه رفتید بانک و رفتار دوستانه ای ندیدین شاید کسی قبل از شما کاملا اون فرد رو بهم ریخته باشه.
    ناراحت نشین تگه ….
    قصدم این نیست که از رفتار اونها حمایت کنم و کاملا به شما حق میدم که از نوع برخورد اونها ناراحت بشین چ.ن شما از عینک خودتون به دنیا نگاه می کنید اما خواستم با بیان این مشکلات شما رو به حقیقت ماجرا کمی آشنا کنم تا کمی لطیف تر برخورد کنید 🙂 کمی هم از اونطرف ماجرا به قضیه نگاه کنید.

    لطفا دوستانی که برخورد بانکدارهای ایران رو با بقیه نقاط جهان مقایسه می کنن توجه داشته باشن نه ما ایرانیها مثل بقیه دنیا هستیم نه جامعمون و نه برخوردمون و نه هزار تا چیز دیگه بنابراین ۲ چیزی رو که در شرایط کاملا متفاوتی هستن رو با هم مقایسه نفرمایید.

    در پایان از وبلاگ خوبتون تشکر می کنم

    • امير حسين روشناس

      متوجهم که کار با مشتری و ارباب رجوع سخته. اما توجه کنید که اولا این انتخاب خود اون آدم ها بوده، حتا گاهی برای اون شغل، سر و دست میشکستن. حالا که بهش رسیدن، جزئی از وظیفه شون، احترام به مشتری هستش. کار یک نفر سخته، میتونه رهاش کنه و کلی آدم هستن که بخوان جای اون رو بگیرن. اما اگر کسی چیزی رو قبول کرد، با همه سختی هاش قبولش کرده و نمیتونه بعدا غر بزنه که کار من سخته. وقت حقوق و مزایا، چطور این کار خوبه؟ اما وقت سختیش و سر و کله زدن با مشتری بد میشه؟!
      توی همون ایران، چطور کارمند های خیلی بانک های دیگه مودب هستند، خوش برخوردن، اما من دو تا شعبه بانک مسکن رفتم، همه عوضی بودن! همون شعبه مرکزی، فکر کنم ۶ بار گذارم افتاد، هر ۶ بار همه این برج زهرمار بودن. یک بار ناراحت بوده، یک بار مشکل شخصی داشته، یک نفر از دست مشتری ناراحته و … اول صبح، روز اول هفته، به نظر شما ممکنه همه کارمند های یک شعبه بانک، مشکل شخصی داشته باشن؟! باور کنید اغراق نمیکنم، این حقیقته. هر بار کارم با ۴ نفر بود یکی از یکی عوضی تر.
      من هم توی چند تا مشاغل قبلیم در ایران، با مشتری نهائی طرف حساب بودم. چطور من میتونستم خودم رو کنترل کنم و با همه خوش برخورد باشم، مسائل شخصیم و مشکلاتم رو هم قاطی کارم نکنم.
      در کمال احترام برای فرمایش شما، اعتقاد دارم اینکه کار یک نفر سخته، اصلا دلیل نمیشه که وظایفش رو درست انجام نده. اون پذیرفته که کارش سخته، اگر دوست نداره کلی آدم هستن که میتوان کار اون رو بهتر انجام بدن.

      • با سلام مجدد
        قبل از هر چیز باید بگم که قصدم به هیچ وجه توجیه رفتار بد آقایون نیست فقط خواستم کمی خواننده ها رو با سختی کار بانک آشنا کنم و نگاه خواننده های شما رو بازتر کنم.باید بگم من خودم هم که بانک مسکن کار داشتم همینگونه باهام برخورد شد و کاملا رفتار شما رو درک می کنم اما دونستن نکته هایی که گفتم باعث شد کمتر ناراحت بشم.
        اما چند نکته :
        ۱- کاملا با حرفتون موافقم که سخت بودن دلیل عدم انجام وظیفه نیست . این حرف یک آرمانه که من هم باهاش موافقم اما وقتی به هزاران دلیل انگیزه رو در شما نابود می کنن هر جایی و هر کسی که باشه واقعا خیلی سخته که روی کیفیت کارش تاثیر نزاره .
        ۲- توی کشور ما اکثر افراد به انتخاب خودشون رشته دانشگاهیشون رو انتخاب نمی کنن و به انتخاب خودشون هم سر کار نمیرن و مجبورن برای بقا هر کاری کنن و این واقعا انتخاب شخصی اونها نبوده و جبر روزگار هست که افراد رو مجبور می کنه به کارهایی که علاقه ندارن مشغول بشن. درسته اگه بصورت آرمانی بنگریم حرف شما درسته و چون انتخاب کردن موظفن که انجامش بدن ولی واقعیت در جامعه ما متفاوتهاگه همین حالا بگن هر کی کارش رو دوست نداره رها کنه شاید ۸۰ درصد این کار رو انجام بدن.این جامعه ما رو مجبور کرده به پذیرفتن چیزهایی که قبول نداریم و به همین دلیل هست که ریا و تظاهر در ایران ما در حد اعلا موج میزنه.یکی از دلایل مهاجرت من هم همین قضیه هست.امیدوارم که سرزمین جدید متفاوت باشه
        ۳- در مورد حقوق و مزایا واقعا اون حدی که از بیرون بهش نگاه میشه نیست بخصوص شهرهای بزرگ که هزینه ها بالاست. صد در صد از کارگری و خیلی کارهای دیگه درآمدش بهتره اما از خیلی از کارها هم واقعا کمتره اگه منصفانه بگم و با خط فقر واقعی بسنجم درآمد متوسطی داره و نه عالی اکثر کارمندهای بانک جزو قشر متوسط جامعه هستن نه پولدار اگه کارمند پولداری هم پیدا کردید مطمئن باشین درآمدی خارج از بانک داشته. حقیقت اینه که همه ما بدهکار هستیم و همه داراییمون بدهی هست . من خودم ۲ یا ۳ ماهه دیگه به کانادا می رم و مجبورم خونه و ماشین رو بفروشم تا بدهی هام رو تسویه کنم . اون کتابی رو که معرفی کرده بودین بنام پدر پولدار و پدر فقیر رو دارم میخونم واقعا کتاب جالبی هست و نکته ای توش بود که داستان ماست . گفته بود هیچ وقت بدهی نخرید بلکه دارایی بخرید . چیزی که بانک به ما میده بدهی هست
        ناشکری نمی کنم گفتم از خیلی کارها بهتره ولی با اون قسمت صحبتتون که درآمد رو با مشتری مداری مقایسه کردین مخالفم.
        ۳- در مورد برخورد با مشتری دوستان توجه کنن برخورد روزانه با ۱۰۰ مشتری عمدتا با عجله و عصبانی و ناراحت و طلبکار واقعا سخته و اعصاب فولادین می خواد بانک مسکن و ملی هم از بانکهای بسیار شلوغ هستند که همه قشری مراجعه کننده داره و شاید بانکهای دیگر کمی متفاوت باشند.فقط وقتی می شه در این مورد قضاوت کرد که واقعا جای اون کارمند باشید.

        در پایان بگم قصدم از این نوشته ها بحث با شما نیست شخصا شما و نوشته ها و وبلاگتون رو دوست دارم و دنبال می کنم . حرفهاتون هم اشتباه نیست (چون قلبا معتقدم ممکنه دو نفر در یک جا و یک زمان یکی بگه الان شبه و یکی بگه روز و هر دو هم درست بگن چون عینکی که به چشمهامون زدیم و دنیا رو نگاه می کنیم متفاوته)اما فقط خواستم از اون طرف قضیه هم خوانندگان به موضوع توجه کنن .شاید باعث بشه حداقل یکی از خوانندگان دیدگاهش بهتر بشه.

        ببخشین اگه در رابطه با مباحث غیر مرتبط با موضوع وبلاگتون صحبت کردم.

        باز هم ممنون
        پاینده و موفق باشید

        • امير حسين روشناس

          ممنون بابت نظراتتون. قصد ندارم بحث رو ادامه بدم، فقط این رو خاطر نشان کنم که کانادا هم مدینه فاضله نیست. اینجا هم لزوما شما سر کاری که دوست دارید مشغول نمیشید. و دیگه اینجا از اون خبر ها نیست، که با مشتری بد برخورد کنید و بگن بیچاره کارش زیاده!

  4. خیلی ممنون ، بسیار استفاده کردیم و مفید بود . خیلی این جریان حساب ها گیج کننده هست . بهرحال بنظرم یواش یواش جا میافته . سلامت باشید . منتظر نوشته هاتون هستیم.

  5. جناب روشناس
    ممنون بابت مطالب مفید و جذاب شما.

  6. اقا من حسابی گیج شدم.یعنی بیام اونجا غلط بکنم حساب باز کنم.همرو میریزم تو بالشم میذارم زیر سرم.اینا چرا اینجورین؟ 😀 به نظر من بهترین سرمایه گذاری خونه خریدنه.به قول املاکیا(خاک ضرر نداره) 😀

    • امير حسين روشناس

      این حساب ها برای سرمایه گذاری نیستند. برای عملیات روزمره بانکی ازشون استفاده می کنیم.

  7. عالی بود اقای روشناس.جای هیچ کم و کسری نذاشتین با این اطلاعات مفید.واقعا ممنون که وقت میذارین

  8. امیر جان سرمایه گذاری امن فقط و فقط املاک و البته چون ساختار کشورهای توسعه یافته مثل کانادا هم بسیار مصرف گرا شده میشه رو صنایع با محصولات مصرفی هم فکر کرد.

  9. سلام /ممنون بابت مطالبتون ، من تکنسین الکترونیک هستم و توی دهه هفتاد و اوایل هشتاد پول خوبی در آوردم و تونستم بر خلاف پدر کارمندم خونه نسبتا خوبی بخرم .اما وقتی نشستم خوب فکر کردم و مهاجرت هم یکی ازاین گزینه ها بود به این نتیجه رسیدم که دارایی خودم را نقد کنم و بزارم بانک و کلا کار را دیگه بیخیال بشم ! الان ماهی دوازده میلیون سود از بانک ثامن میگیرم و تقریبا نصفش رو دوباره به سرمایه ام اضافه میکنم ، درسته که نرخ تورم در ایران بیست درصده اما تورم مسکن تقریبا زیر ده درصد . در کل میخوام بگم اگه کسی توی ایران بالای صد یا دویست ملیون نقد داشته باشه هرگز نیاز به کار نداره ! البته میدونم که این کار برای جامعه بهینه نیست ،اما خب گور بابای جامعه . توی مملکتی که رانت و دزدی های هزار میلیاردی مطرحه فکر کردن به این مسعله واقعا خنده داره . بازم ممنون بابت وبلاگ خوبتون

  10. مرسیاز وبلاگتون. والا من که گیج شدم. ولی تا حدی ۲ زاریم افتاد.. همین چند روز میخواستم یه مقدار پول دارم برم بزارم بانک. فکر کردم که سود بدن. و پیش خودم گفتم حتما ۳ درصد میدن دیگه. ولی انگار اینجور نیست..ولی سئوالی که دارم اینه. من هم حساب cheking و هم saveingدارم. در حساب چکینگم الان حدود ۵۰۰۰ تا است و در سیوینگ ۲۰۰۰ دلار.یه نامه امده در خونه از بانک که اگر پولتون را از بانک دیگه ترانسفر کنید. ۳٫۹۹ % بهتون سود میدیم. ولی فکر کردم حتما کاسه ای زیر نیم کاسه ای باید باشه. و بخاطر همین هم امدم توی اینترنت گشتم که با وبلاگ و مقاله شما روبرو شدم. و کلا پشیمان شدم. به قول شما پولم پیش خودم امن تره. البته اکر خونه یهو اتیش نگیره و یهو همه اش خاکستر بشه. و من میخوام یه مغازه بگیرم و یه کاری انجام بدم. خودم هم توش موندم چکار کنم. اخه اگر کاری که انتخاب میکنی اینجا مشتری هات یه روز باشه یه روز نباشه . کلاه ت پس معرکه است. باید طوری باشه که وقت سر خاروندن نکنی. یه دوستی داشتم بچه اهواز بود کنار ایستگاه مترو یه مغازه کوچک را گرفته بود و یک مارکت کوچک زده بود فقط تنقلات و نوشیدنی های سرد و گرم داشت. و سیگار. ۵٫۶ نفر نوبتی کار میکردند. و وقت سر خاراندن نداشت.. باید یک کاری باشه مثل این.فروشندگی از همه چیز بهتره هم مسئولیتش کمتره . هم میدونی که چیزی که میفروشی هر روز مورد نیاز مردمه . و همیشه باید جنس نو بیاری.. ولی کارهایی مثل لباس . کفش و اینجور چیزا به نظر من اصلا به درد نمیخوره. بهترین کار اینه که یک کاری باشه. که به خوردن ربط داشته باشه. چون جلو شکم که نمیشه گرفت باید بالاخره یه چیزی ریخت توش. پس کار بخور بخور بزن. اگر دوست داشتی بیا شریک بشیم. میتونی به ایملم با من در تماس باشی / سپاس

    • امير حسين روشناس

      چند وقته کانادا هستید؟
      راه انداختن یک بیزنس کار بسیار ظریف و حساسیه. اگر تازه به کانادا اومدید، پیشنهاد من کمی صبر و تامل بیشتر در زمینه کارتونه. بذارید یک مثال بزنم، اگر شما یک گونی پول ور دارید ببرید مک دونالد یا ساب وی و بهشون بگید می خواهید یک شعبه از برند اونها رو افتتاح کنید، اصلا قبول نمی کنن. دلیلش هم اینه که نمیان و برندشون رو به صرف توانایی مالی شما به مخاطره بیندازن. باید حتما یک مدتی در یکی از شعبه های یک رستوران یا فست فود مربوطه شاگردی کنید (فکر کنم حداقل ۶ ماه) و همه کاری هم بکنید، از جارو زدن تا پخت و پز و حسابداری و … بعدش باهتون مصاحبه می کنن و بعدش هم ازتون میخوان یک طرح تجاری براشون ارائه بدین و یک محل مناسب رو هم یا اجاره کنید یا بخرید. بعدش می تونید کار خودتون رو راه بیندازید.
      وقتی برندهای خیلی معروف و معتبر برای راه انداختن یک شعبه شون این همه بروکراسی دارن، نشون دهنده حساسیت ماجراست. چقدر از کسب و کار در کانادا می دونید؟ چقدر از قوانین حاکم بر بیزنس ها مطلع هستید؟ به عنوان مثال، می دونید خرید شیر غیر پاستوریزه جرم محسوب میشه و جریمه های خیلی سنگینی هم داره؟! از قوانین حقوق مشتری چقدر اطلاع دارید؟ و …
      راهی که می خواهید برید بسیار جذابه، بسیار هم پر منفعته و احتمال موفقیتتون هم بالاست. اما لازمه اش اینه با تحقیق کافی، با صبر و حوصله و با برنامه ریزی و مشورت با افراد اهل فن قدم در این راه بذارید، وگرنه خیلی راحت به مشکل برخورد خواهید کرد. توصیه من مشاوره با افراد متخصص در این حوزه است، اگر تمایل داشتید بفرمایید شاید بتونم فرد مناسبی رو بهتون برای مشاوره معرفی کنم.
      یک نکته بسیار مهم آخر هم اینکه، به هیچ عنوان تحت تاثیر وسوسه های ایرانی ها، از هر نوع و با هر رابطه دوستی و خویشاوندی قرار نگیرید، متاسفانه بسیاری افراد با ضعف اطلاعات دیگران رو گمراه می کنن و زیر بار هم نمیرن که این مساله می تونه به چه قیمت گزافی تموم بشه.

  11. سلام
    ممنون از مطالب مفیدی ارائه کردید.من تصمیم دارم اول از کانادا در سال پیشرو دیدن کنم بعد با خرید یک بیزینس جهت اقامت خود وخانوادهام اقدام کنم سوالی که از شما داشتم اینه که تا موقعی که راه بیفتم ومسلط به زبان بشم ایا میتونم با خرید واجاره ملک امرار معاش کنم راستی خرید زمین زراعی با توجه به اینکه من تجربه اندکی دارم ایا منطقی است یا نه

    • امير حسين روشناس

      منظورتون از خرید و اجاره ملک چیه؟ کی خواهید کار معاملات املاک کنید؟ یا می خواهید منزلی رو بخرید و اجاره بدید؟
      در مورد خرید زمین زراعی اطلاعی ندارم. توصیه می کنم برای خرید بیزنس حتما با یک آدم خبره مشورت کنید (نه کسی که خودش یک بیزنس داره و میخواد بفروشه). اگر دوست داشتید یک فرد مناسب می شناسم که معرفی کنم.

  12. سلام برادر
    در حال حاضر به نظر شما کل پس انداز رو در ایران بصورت ریال در حساب نگه داریم بهتره یا کلش رو بیاریم کانادا؟ یا اینکه ایران به دلار تبدیلش کنیم و نگه داریمش؟ یخورده این حسابهای کانادا درهم بر هم هست نمیشه از توش به نتیجه رسید؟ 🙂

  13. خوبه
    طبق گفته های رابرت کیوساکی بهترین کار خرید خانه اپارتمانی هستش و اونم اجاره بدینش.
    یعنی خانه که میخری و ماهی چند هزار دلار هم برات درامد زایی میکنه و اینطوری پول و عوارض خانه هم در سال درمیاد. یکی دیگم نگه داشتن پول توی متکا که گفتید از لحاظ امنیتی خوب و عاقلانه نیست. بهترین راه حلش خرید طلا و شمش طلا هست. چون میدونید که طلا پشتوانه ی پول هست. خود اسکناس یک کاغذ بی ارزش هست و این طلا هست که بهش ارزش میده و بها. و طلا رو هم که خرید میکنن به قول شما در صندوق امانت بذارنش و خلاص اینجوری عالی هستش

  14. سلام دوستان . چیزی که من متوجه شدم ، وقتی به بانک مراجعه کردم تمام پکیج رو انتخاب کنم . این بهترین کاره و بعد ها تمام این موارد به دردم میخوره . chequing ، saving ، TFSA ، البته اصلن به سودش فکر نمیکنم ( در اون حد نیست که بهش فکر کنم ) . امیدوارم درست متوجه شده باشم . مطالب عالی بود . سپاس

    • امير حسين روشناس

      مراقب هزینه ها هم باشید. حساب چک ماهانه هزینه داره که بهتره با ترکیب بقیه موارد،‌ این هزینه رو برای خودتون معاف کنید.

  15. خیلی هم عالی. دست شما درد نکنه.
    اطلاعاتتون خیلی خوبه. فکر کنم با این اطلاعات بتونید حسابداری مالیاتی خودتون و احتمالا مشتری‌هاتون رو انجام بدید.

  16. امیر جان سلام ممنون ازین وقتی که میذاری معلومه ازون بچه باحالایی
    من هنوز نیومدم کانادا چند ماهی کارم طول میکشه ولی کلن همیشه درگیر کارو کسب بودم
    اینجا کارم ساختمانه ملک کوچیک باشه میسازم اگه اپارتمانم باشه بازسازی میکنم و میفروشم
    تو مواد شیمیایی و مواد غذایی هم از برنج تا زعفرون دستم بازه ولی شرایط واردات کانادا رو نمیدونم
    اگه اطلاعاتی داری ممنون میشم بگی و اگه پیشنهاد یا ایده مناسبی داشتث باشی خوشحال میشم
    بیشتر اشنا شیم …
    همه خوباااا همه باحالاااا

    • امير حسين روشناس

      در مورد تجارت و واردات متاسفانه خیلی اطلاعی ندارم. اما در مورد بازسازی، اینجا بازارش مدتی خیلی خوب بود. الان کمی آروم شده ولی بنظر نمیرسه خیلی آروم بمونه. سرمایه بالایی میخواد که یک خونه بخری و بازسازیش کنی، ضمنا یک مدتی طول میکشه تا دستت بیاد که روند بازار اینجا دستت بیاد. مثلا اینجا اکثر قسمتهای خونه از چوب ساخته میشه، بنابراین باید در این زمینه دانش و تجربه ات رو بالاتر ببری.

      • ممنون از جوابت فقط به نظرت چه کارهایی الان بازارشون اونجا بهتره و برای همون کار بازسازی حد اقل چقدر سرمایه لازمه؟
        و اینکه خودت ایده ای داری که بشه روش کار کرد ؟به هر حال تو مدتی هست که اونجایی
        و خیلی از ما جلوتری.
        مثلا یه کافه رستوران شیرینی فروشی یا همون کار املاک نظرت راجع به اینا چیه؟

        • امير حسين روشناس

          در حال حاضر حدود ۶۰ هزار مشاور املاک در تورنتو و حومه هستند. شاید ۲۰۰۰ تاشون خرج و دخلشون با هم می خونه. من در مورد آی تی فقط اطلاعات دارم و بنظرم هم میشه کارهایی کرد.

  17. خرید طلا

  18. خیلی ممنون از بیان تجربه و دانشتون در مورد حسابهای بانکی در کانادا.. خیلی مفید بود،
    اما به شخصه از بعضی شوخیهای شما که مشخصه برای شاد و جذابتر کردن مطلبتون هست حس خوبی نگرفتم.. خصوصا از یاداوری اینکه ایرانی جماعت عادت به کنترل چشم نداره و چون از یک جامعه بسته اومده به یک جامعه باز چشمش تا مدتها دقیق داره موشکافی میکنه.. خصوصا خانمهای نژاد بلوند رو.!
    به نظرم نژاد بلوند باید به همین دلایل از کله سیاههای آسیایی خوشش نیاد
    چقدر ازین عادت زل نزدن اروپاییها و غربیهای توسعه یافته لذت میبرم, سعی کنیم ازشون یاد بگیریم و حتی با چشمامون هم وارد حریم خصوصی دیگران نشیم و بذاریم راحت باشن

    • امير حسين روشناس

      این مطلب که مربوط به دوران مجردی بود 😀 ولی یک مطلبی در مورد غربیهای توسعه یافته براتون بگم، خانم من اتفاقا از نگاه های همین نژاد توسعه یافته کلی برای من حکایت کرده، خودم هم بارها و بارها شاهدش بوده ام. نژاد بلوند خوشش بیاد یا نیاد، نیازمند به همین “کله سیاه های آسیایی” و “ایرانی جماعت” هست و برای همینه که این همه مهاجر جذب می کنه.
      خودتون هم احتمالا دیدید، حتی آدمهای خیلی شیک و با اتیکت نژادبلوند هم اهل این برنامه ها هستند، اتفاقا من برخلاف شما فکر می کنم این نگاه نکردنشون ناشی از بی تفاوتیه، نه عادت خوب.

      • بله قطعا نیازمند بودن این کشور به مهاجر با نیازهای دیگه متفوت هست!!
        و اون نگاه نکردنهای ناشی از بی تفاوتی شون هم دقیقا منظور من هست و به نظرم فرهنگ خوبیه. در ایران مدام سنگینی نگاهها روی خانمها هست و این خیلی آزار دهنده است

  19. سلام حسابهای بانکی عالی بود .راستی اکه رو یه پست قدیمی کامنت بذارم شما جواب بدی به جه صورت متوجه میشم‌ باید چک کنم؟سپاس.

  20. سلام و ممنون بابت مطلب خوبتون در مورد حساب بانکی
    خب چه کاریه بیایم ممالک کفر؟
    آقا نظر شما در مورد این ایده چیه؟
    یک خونه بخریم در کانادا با وام مسکن خودشون، بعد اجاره بدیم و در ایران بنشینیم و اجاره به دلار بگیریم و خرج کنیم.

    • امير حسين روشناس

      اون مبلغ اجراه به زور میتونه جوابگوی وام باشه. مالیات مسکن و هزینه نگهداری و … رو هم باید از جیب بدید.

  21. سلام.به چه روشهایی میشه صاحب خونه شد؟

    • امير حسين روشناس

      خریدن خونه

      • پیش پرداخت خرید خونه چه نسبتی از کل مبلغ ارزش خونه باید باشه؟بانکها تا چه مقدار وام میدن؟ اقساط بازپرداختش چقدره؟ چه سایتی رو برای خرید خونه پیشنهاد میکنید؟

        • امير حسين روشناس

          جای دیگه ای همین سوال رو پرسیدید، بستگی داره به سابقه اعتباری و در مواردی درآمد شما. اقساطش هم برمیگرده به قیمت خونه و میزان وامی که میگیرید، از چند صد دلار تا چند ده هزار دلار! شرایط هم برای هر آدمی متفاوته. از روی سایت نمیشه خونه خرید.

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*